مرگ 2 هزار کارگر در سال؛ کارشناسان ایمنی هم توان مقابله ندارند!

حوادث کار در ایران سالانه جان هزاران کارگر را میگیرد، اما آمارهای متناقض وزارت کار، تأمین اجتماعی و پزشکی قانونی، حقیقت را پنهان کرده است. در کنار این، کمبود بازرسان کار، ضعف در اجرای قوانین و انگیزه پایین بازرسان به دلیل حقوق ناکافی، نظام بازرسی کار را فلج کرده و جان کارگران را در معرض خطر قرار داده است. آیا راهی برای کاهش این فجایع وجود دارد؟
- فهرست محتوا
- چرا آمار حوادث کار قابل اعتماد نیست؟
- نظام بازرسی کار؛ فلج شده در برابر تخلفات
- چالشهای بازرسان؛ کمبود تخصص و انگیزه
- راهکارهای کاهش حوادث کار؛ فراتر از افزایش بازرسان
- کارشناسان ایمنی؛ ناتوان در برابر تصمیمات کارفرما
- نیاز به تحقیقات دقیقتر برای کاهش حوادث
وزیر کار اعلام کرده که در سال 1403، حدود 6300 حادثه ناشی از کار رخ داده که 693 مورد منجر به فوت شده است، آماری که نسبت به سال 1402 کاهش 4 درصدی را نشان میدهد. اما پزشکی قانونی آمار مرگ کارگران را در سال 1403، 1986 نفر و در سال 1402، 2115 نفر گزارش کرده است. این اختلاف فاحش با آمار وزارت کار (680 مرگ در 1402) نشاندهنده ناهماهنگی در گزارشدهی است. در این میان، اظهارات بیسابقه معاون بهداشت وزارت بهداشت در اردیبهشت 1403، از مرگ سالانه 10 هزار کارگر خبر داد که هرچند تکذیب نشد، اما به ابهامات افزود. فعالان کارگری معتقدند حتی آمار پزشکی قانونی، به دلیل ثبت نادرست علت مرگ (مانند «ضربه جسم سنگین» به جای «حادثه کار»)، واقعیت کامل را نشان نمیدهد.
چرا آمار حوادث کار قابل اعتماد نیست؟
در ایران، سه نهاد اصلی (وزارت کار، سازمان تأمین اجتماعی و پزشکی قانونی) آمار حوادث کار را منتشر میکنند. آمار پزشکی قانونی به دلیل پوشش کارگران رسمی و غیررسمی، اتباع خارجی و صدور گواهی فوت برای همه قربانیان حوادث کار، کاملتر تلقی میشود. با این حال، ثبت نادرست علت مرگ در گواهیهای فوت، حتی این آمار را زیر سؤال میبرد. این ناهماهنگیها تحلیل دقیق و ادعای کاهش چند درصدی حوادث را غیرممکن کرده است.
نظام بازرسی کار؛ فلج شده در برابر تخلفات
محمد نظری، کارشناس ایمنی و بهداشت کار، معتقد است که بالا بودن حوادث کار در ایران نتیجه عوامل متعددی است. کمبود بازرسان کار یکی از این عوامل است، هرچند وزیر کار از افزودن 700 بازرس جدید خبر داده است. اما نظری تأکید میکند که افزایش تعداد بازرسان بهتنهایی کافی نیست. در کشورهای توسعهیافته، نظارت قوی و اجرای قاطع قوانین، با پشتوانه اقتصاد پایدار، امکان تعلیق فعالیت واحدهای متخلف را فراهم میکند. اما در ایران، محدودیتهای اقتصادی و ترس از بیکاری کارگران، مانع اجرای قاطع قوانین میشود. تصمیمات بازرسان کار اغلب توسط مقامات محلی مانند استانداران یا فرمانداران وتو میشود، که این امر نظام بازرسی را تضعیف کرده است.
چالشهای بازرسان؛ کمبود تخصص و انگیزه
نظری میافزاید که کمبود بازرسان متخصص و ضعف در آموزش آنها، کارایی بازرسیها را کاهش داده است. استخدام افراد با رشتههای غیرمرتبط (مانند مهندسی مکانیک یا کشاورزی) به جای متخصصان ایمنی و بهداشت کار، نیاز به آموزشهای طولانیمدت دارد که هزینه و زمان زیادی میطلبد. علاوه بر این، حقوق و مزایای پایین بازرسان، انگیزه آنها را برای پیگیری جدی تخلفات و مقابله با کارفرمایان متخلف کاهش داده است. این مشکل در میان ضابطان قضایی و نیروهای انتظامی نیز دیده میشود.
راهکارهای کاهش حوادث کار؛ فراتر از افزایش بازرسان
برای کاهش حوادث کار، تنها افزایش تعداد بازرسان کافی نیست. نظری تأکید میکند که بهبود شرایط اقتصادی کشور، اجرای قاطع قوانین توسط قوه قضاییه و ارتقای معیشت بازرسان، از عوامل کلیدی هستند. علاوه بر این، تقویت امنیت شغلی کارگران و ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، به آنها قدرت میدهد تا در برابر کارفرمایان متخلف که ایمنی را رعایت نمیکنند، مقاومت کرده و از حق «امتناع از کار» در شرایط خطرناک استفاده کنند.
کارشناسان ایمنی؛ ناتوان در برابر تصمیمات کارفرما
کارشناسان ایمنی و بهداشت کار در واحدهای تولیدی نیز به دلیل نبود امنیت شغلی، اختیارات کافی برای اعمال نظرات تخصصی ندارند. تصمیمگیری نهایی معمولاً با مدیر یا نماینده کارفرماست و کارشناسان به دلیل ترس از اخراج، نمیتوانند در برابر تصمیمات نادرست مقاومت کنند. این وضعیت، اثربخشی اقدامات ایمنی را به شدت کاهش داده است.
نیاز به تحقیقات دقیقتر برای کاهش حوادث
نظری خاطرنشان میکند که تحلیلهای او تجربی است و نیاز به تحقیقات دقیقتر وجود دارد. بررسی تأثیر افزایش بازرسان یا سختگیری قضایی بر کاهش حوادث کار، و مطالعه تجربیات کشورهای دیگر، میتواند به ارائه راهکارهای مؤثرتر کمک کند.

