مسعود پزشکیان در اولین قدم رادیکالها را ناامید کرد!/ عصبانیت هسته سخت اصلاحات از مواضع معقول نامزد انتخاباتی چپها
اصلاحطلبان ساختاری و رادیکال تلاش دارند تا مدیریت رفتاری و کمپین انتخاباتی پزشکیان را بر عهده گرفته و عملا آن را ذیل هسته سخت جبهه اصلاحات تعریف کنند.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
************
روزنامههای امروز سه شنبه 22 خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که شکاف در کابینه ترور، زلزله راستگرایان در اروپا، شروع پرقوت ستادهای تبلیغاتی کاندیداها، اولین حضور رسمی ایران در بریکس و تیترهای مرتبط با کاندیداهای ریاست جمهوری در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است.
بررسیها نشان می دهد اولین گفتگوی تلویزیونی مسعود پزشکیان و واکنش بخشی از اصلاح طلبان به این گفتگو نه تنها شکاف های موجود در جریان اصلاح طلب را به نمایش گذاشت بلکه از راهبرد هسته سخت جریان اصلاحات پرده برداشت که دنبال ارائه مبارزه ای سیاسی با حاکمیت و رادیکال ساختن فضا می باشند، موضوعی که نشان داد پزشکیان در شرایط کنونی بنای حرکت در ریل آنان را ندارد.
روزنامه هممیهن یکی از اولین رسانههایی است که نسبت به پزشکیان ابهام دارد، این روزنامه اصلاحطلب نوشته است:
این ابهامات را در سه موضوع قومیتگرایی، عدالتخواهی و تکروی سیاسی صورتبندی میتوان کرد. اهمیت روشن شدن و شفافیت مواضع پزشکیان در قبال این سه موضوع، بیش از آنکه به این ایام تبلیغات و انتخابات مربوط باشد، دغدغهای است برای ایران و فردای انتخابات. چراکه اگر امروز این مباحث تدقیق و تبیین نشود، فردای پیروزی احتمالی و با شکلگیری دولت، میتواند به پاشنه آشیل پزشکیان تبدیل شود و به همان سرعت که نیروها و جریانات مختلف گرد او آمدند، آنان را بپراکند و در برابر جریان قدرتمند رقیب تنها و ضعیف بماند.
روزنامه شرق نیز به نقل از جواد کاشی جامعه شناس اصلاحطلب به نقد اولین گفتگوی تلویزیونی پزشکیان پرداخته و مینویسد:
در اظهارات پزشکیان تقریباً هیچ نشانی از تقابل سیاسی در آن مشاهده نمیشود. از همین روز نخست، در آشتی با ارکان اصلی نظام است، گفتاری که اصلاح طلبان از اوایل دهه هفتاد به صحنه آوردند، یک خیمه قدرتمند هویتگرایانه در کنار یا تقابل با خیمه هویتی نظام مستقر بود. سرآغازی دیگر و غایتی متمایز را هدف گرفته بود. شاید در رفتار و سیاستهای عملی اهل مسالمت و گفتگو بود، اما در غایات خود انقلابی و مبشر روز و روزگاری دیگر بود. از انباشت احساسات و هیجان و امید فشرده در سطح عمومی تغذیه میکرد و مدعی تحقق فردایی به کل متفاوت بود. پزشکیان خیمه هویتگرایانه اصلاحات را فرونشاند.
بیان این انتقادت از سوی بخش هایی از جریان اصلاحات با واکنش افرادی اصلاح طلبانی همچون حمیدرضا جلائی پور مواجه شد که از طیف اصلاح طلبان روزنه گشا و راهگشا می باشند.
جلائی پور طی یادداشتی با اشاره به انتظار برخی اصلاح طلبان از پزشکیان برای ایجاد تقابل با رهبری نوشت:
این که اگر کسانی انتظار دارند که پزشکیان با رهبری تقابل بکند، روشن است که پزشکیان اهل این کار نیست. چون پزشکیان سی سال است که درباره حساسترین موضوعات کشور مثل رخدادهای 88 و پاییز 1401 صریحا موضع گرفته، ولی حتی یک دفعه احساسی نشده و با رهبری تقابل نکرده است، بنا بر تاکید جلائی پور، اگرچه پزشکیان (در اولین برنامه تلویزیونی خود) خیلی بهتر میتوانست حرفش را بزند، ولی در همین مصاحبه این را با صراحت و صداقت نشان داد که قرار نیست اگر رای بیاورد با رهبری مقابله کند. راهبردی که قابل دفاع است. چون در شرایط فعلی هر کسی رئیس جمهور شود باید بتواند با همکاری حاکمیت و مردمی که رای میدهند مشکلات معیشتی، سیاست خارجی، محیط زیست و بوروکراسی متورم و ناکارامد را حل کند، نه این که بخواهد با تقابل با رهبری زمینه انقلابی دیگر را در کشور فراهم کند.
گفتنی است بیان این مطالب بیانگر آن است که مسعود پزشکیان تلاش کرده و می کند که علی رغم گرایش های اصلاح طلبانه ش، هویتی مستقل از خود به نمایش گذاشته و با درک عمیق راهبرد رادیکال و تبعات آن در زمین اصلاح طلبان ساختاری ایفای نقش نکند.
اصلاح طلبان ساختاری و رادیکال تلاش دارند تا مدیریت رفتاری و کمپین انتخاباتی پزشکیان را بر عهده گرفته و عملا آن را ذیل هسته سخت جبهه اصلاحات تعریف کنند.
اینکه برخی از اصلاح طلبان اشاره به این دارند که رادیکال های این جریان انتظار تقابل با رهبری را از پزشکیان داشته اند، بیانگر آن است که اصلاح طلبان رادیکال و ساختاری هیچ راهبردی جز مبارزه با حاکمیت را به رسمیت نشناخته و اصولا رقابت را محملی برای مبارزه در نظر گرفته اند.
در این شرایط که اصلاح طلبان ساختاری و رادیکال به مبارزه می اندیشند این تناقض آشکار را پاسخ نمی دهند که چگونه می خواهند اهداف اپوزیسیونی خود را چهارچوب ساختار دنبال کرده و عملیات برساختار را پیگیری نمایند.