مشق عشق غلامرضا برای عاشق ترین موجود هستی / همیشه مومنت بودم...

سبک کشتی گرفتن فرخی روی تشک های جهانی زاگرب، سرشار از اعتماد بنفس و صلابت بود.
سعید آقایی؛ تاجگذاری او در مسابقات جهانی زاگرب یک اتفاق غیرقابل پیش بینی بود. آنقدر غیرقابل پیش بینی که شاید کادر تیم و مسئولین فدراسیون هم چندان روی آن حساب نمی کردند و 3 بار پیاپی برای پسرک شیرازی به اشکال مختلف انتخابی گذاشتند و او هر بار با برد از آن بیرون آمد تا پس از یک چرخه طولانی ملی پوش شود. چرخه ای که در قبال وی تمام و کمال اجرا شد تا پسرک بی ادعای شیرازی سرانجام رنگ دوبنده ملی را ببیند. دوبنده ای که حتی در رده امید با وجود شایستگی از وی دریغ شد تا غلامرضا بدون هیچ سابقه ملی در رده های پایه، دوران ملی خود را از تیم ملی اصلی و بزرگسالان شروع کند و چه شروع دل انگیزی. پسرک 22 ساله ای که در دل گمنامی ناگهان در کشتی ایران چهره شد و به اندازه ای درخشید تا حق خود را در زاگرب بگیرد.
سبک کشتی گرفتن فرخی روی تشک های جهانی زاگرب، سرشار از اعتماد بنفس و صلابت بود. پسری که آمده بود ثابت کند که مستحق بی اعتنایی های گذشته نبوده. می خواست ثابت کند که حقش بیشتر از اینهاست. همان حقی که در شیراز به مادرش قول داده بود. وقتی دوبنده تیم ملی را گرفت، به مادرش قول داد که از زاگرب دست خالی بازنمی گردد و برای ادای قول به مادر این اول و آخرین سرزمین زندگی و یگانه عشق تمام بشریت، تمام وجودش را گذاشت.
غلامرضا خوب می دانست برای چنگ زدن به طلا باید به چه کسی قول بدهد. گویی قول به سرچشمه محبت ازلی، نیرویی نامیرایی به او بخشیده بود که روی تشک طنازی کند تا روسفید باشد. راز این طلای 24 عیار در 22 سالگی فرخی را باید در همین قول دانست. دین به عشق و عاشقی برای ادای دین. مومن به مومن ترین موجود هستی. بخند پسرک شیرازی. مشق عشق را عالی نبشتی و با زبان بی زبانی فریاد زدی: همیشه مومنت بودم...
253 258
کد خبر 2118043