شنبه 3 آذر 1403

مهدی نصیری تا وقتی درهم و دلار نظام را می گرفت از این حرف ها درباره رهبری نمی زد!

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
مهدی نصیری تا وقتی درهم و دلار نظام را می گرفت از این حرف ها درباره رهبری نمی زد!

روزنامه اصولگرا نوشت: نصیری که طبق این ادعایش در سال 76 از رهبری جدا شده است، در سال 80 به معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب می‌شود و در سال 84 با پذیرش یک مسئولیت دیپلماتیک در امارات به این کشور می‌رود.

روزنامه اصولگرای جوان به مهدی نصیری از چهره های جریان اصولگرا حمله کرد و نوشت:

مهدی نصیری در مناظره خود با علی علیزاده فعال سیاسی گفته است وقتی در سال 76 به خاطر افشای فساد وزارت پست و تلگراف دادگاهی شد، انتظارش این بود که رهبر انقلاب کل قوه قضائیه را محاکمه کند و، چون نکرد، آنجا بود که از رهبری بریده و جدا شده است.

اما نصیری که طبق این ادعایش در سال 76 از رهبری جدا شده است، در سال 80 به معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب می‌شود و در سال 84 با پذیرش یک مسئولیت دیپلماتیک در امارات به این کشور می‌رود. این چطور بریدن از نظام در سال 76 است که سال‌ها بعد «درهم نظام» را دریافت می‌کرد و بولتن امامان جمعه را می‌نوشت و به آنان درباره منویات نظام رهنمود می‌داد؟!

آن چه‌نوع «بریدنی» بود که تا سال‌ها به نظام «پیوسته» بودی و جدا نشدی و حرفی نزدی؟! نکند با این محاسبات، بدخواهان تو گمان کنند از وقتی درهم و دلار قطع شد و مناصب با تو بی‌نسبت شد، بر مدار فعلی نشستی؟!

نصیری 10 سال پیش در ابطال فلسفه مقاله می‌نوشت و فلسفه‌خوانان را با فهم خود از روایات، زندیق می‌خواند! به اعتقاد او «اندیشه‌های ارسطو و افلاطون در عالم تشیع رسوخ کرده و معارف عقلانی و برهانی اهل بیت را در عرصه توحید به محاق برده است» که این حرف‌ها موجب خنده اهل فلسفه بود. نصیری با درک ناقص و سطحی از مفاهیم مولانا و ابن عربی و ملاصدرا با ذکر تک‌جملاتی از تاریخ فلسفه و عرفان نتیجه می‌گرفت که آموزه‌های ملاصدرا و علامه طباطبایی برگرفته از اندیشه‌های افلاطون و ارسطو و نتیجه ترجمه آثار یونانیان در حکومت خلفای اموی و عباسی بود و خلاف آموزه‌های توحیدی ائمه اطهار است و خلاصه اینکه با چپ و راست کردن جملات ملاصدرا و علامه طباطبایی و تطبیق و مقایسه آن‌ها با روایات ائمه به زعم خود ثابت می‌کرد مطابق نظر امام رضا «صاحب چنین اندیشه‌ای بر مسیر سنت نیست بلکه زندیق است».

حالا او از آن «سطح» فلسفه به «سطح» سیاست، شیفت کرده و اسباب تأسف و خنده دوست و دشمن را فراهم کرده است. با این حال اگرچه نه جماعت سنتی او را در جمع می‌پذیرند و نه روشنفکران راه را برای او باز کرده‌اند، اما در این میانه، به خوبی مرکب موج‌سواری و سوءاستفاده بدخواهان شده است.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.