میرباقری: هدف نهایی امام حسین (ع) از قیام کربلا، بندگی خدا بود
سیدمحسن میرباقری، استاد تاریخ و معارف اسلامی در مورد هدف و چرایی قیام امام حسین (ع) به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس گفت: حرکت و قیام امام حسین (ع) و آنچه که در کربلا رخ داد به قدری عظیم و بزرگ است که حتی بزرگان ما در برداشت و تفسیر علت حرکت امام نتوانستند به یک نظر قاطع برسند و موجب شده که ما در مورد واقعه کربلا با نظرات و تفاسیر گوناگونی مواجه شویم.
مجموعهای در دلایل قیام امام حسین (ع)
وی افزود: شاید بتوان در بین نظرات و برداشتهای موجود آنچه که علامه مجلسی و علامه طباطبایی برگزیدند را انتخاب بهتری دانست. این دو بزرگوار چنین اعتقاد دارند که حرکت امام حسین (ع) نه فقط محدود در یک دلیل بلکه مجموعی از عوامل و دلایل را در دل خود جای داده است.
اصلاح
وی ادامه داد: اگر یک نگاهی به بیانات خود امام داشته باشیم که فرمودند: «اِنی لَم أَخرُج أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَما خَرجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی أُمَهِ جَدی، أُُریدُ أن آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَهِ جَدی و أبی؛ من برای جاهطلبی و کامجویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم، میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم». متوجه میشویم که دلایل متعددی میتواند برای قیام وجود داشته باشد از جمله «اصلاح». این اصلاح میتواند هم با بهدستگیری حکومت باشد هم با «شهادت».
امر به معروف و نهی از منکر
مدرس سابق دانشگاه تربیت معلم گفت: حضرت در ادامه سخنانشان میفرمایند: «أن آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ»، نمونه بارز و عالی این کار حضرت سیدالشهدا، لحظهای است که که برای بار دوم «حر» جلو راه امام را میگیرد و ایشان طی خطبهای این جملات را بیان میکنند: «انه قد نزل بنا من الامر ما قد ترون و ان الدنیا قد تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها و استمرت حذاء و لم تبق منها الا صبابه کصبابه الاناء و خسیس عیش کالمرعی الوبیل الا ترون الی الحق لا یعمل به و الی الباطل لا یتناهی عنه لیرغب المومن فی لقاء ربه محقا فانی لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما؛ همانا آنچه را بر ما وارد شده است شما مشاهده می کنید، دنیا تغییر چهره داده و ناشناخته و نیکویی از آن رویگردان شده است و این روند با سرعت ادامه دارد و چیزی از آن جز تهماندهای همانند تهمانده آب در میان ظرف و جز یک زندگی پست مانند چراگاه بد (مانند شورهزار) نمانده است. آیا نمینگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیشود؟ با این وضع مؤمن باید به لقای پروردگارش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمینگرم.»
مرزبندی حق و باطل
میرباقری اشاره کرد: به نظر میرسید این اقدامات امام حسین (ع) با یک غایت اصلی پیگیری میشد و آن هم فاصلهگذاری و مرزبندی بین دو جبهه حق و باطل توسط ایشان بود. به طور مثال، امام به عنوان نماینده ذریه رسول و نوه ایشان، با موضعگیری جدی در برابر دستگاه خلافت اموی در پی ابطال منطق آن سلطنتی بودی که به نام دین کارهای خود را پیش میبردند.
وی افزود: این را هم باید بیان کنم که طبق روایات و اخبار مأثوره از اهل بیت، شهادت امام حسین (ع) یک موضوع یقینی در بین آنها بود که همگی خمسه طیبه از آن باخبر بودند. در ذیل آیه 15 سوره احقاف روایتی است که زمانی که صدیقه طاهره امام حسین (ع) را باردار بودند جبرئیل نزد حضرت میآید و داستان شهادت امام را برای حضرت زهرا (س) تعریف میکند. در روایتی از امام صادق (ع) وارد است که «فاطمه کرهت لأنها علمت انه سَیُقتَل.» که اشاره دارد بر اینکه حضرت زهرا (س) نسبت به تولد امام حسین (ع) به دلیل علم بر شهادت چگونگی فرزندش غمگین بود.
غایت اصلی امام حسین (ع)، عبودیت خدا بود
میرباقری گفت: اما با تمام این تفاصیل قیام امام حسین (ع)، از سر بیتدبیری و نبوده است. 12هزار نامه برای حضرت نوشته شد و از ایشان دعوت بهعمل آمد تا در کوفه حضور یابند که البته همه این نفرات شیعه حضرت نبودند و اساساً خیلی از شیعیان حضرت به دلیل شهادت، اسارت یا حصر خانگی توان توفیق پیوستن به امام را نیافتند. فارغ از دعوت کوفیان، تظاهر به فسق یزید به عنوان خلیفه و اوج فساد ضد دینی او، کار را بهجایی را رساند که هیچجوره امکان کنار آمدن و سازش با او نبود. هرچند سرانی چون ابنعباس، عمر و... هشدارهای گستردهای به امام دادند تا ایشان به سمت کوفه نروند، اما وظیفه روشنگری چیزی نبود که مصلحتبردار باشد.
او بیان داشت: در کنار دلایلی که ذکر شد یک هدف اصلی و اساسی دیگر هم برای قیام امام حسین (ع) وجود دارد. هدفی که سایر اهداف را در خود جای داده و همگی ذیل آن تعریف میشوند «بندگی خداست»، که امام حسین (ع) در ماجرای کربلا به خوبی نشان داد که «عبد» تا چه حد باید «تسلیم» خدا باشد. سه مفهوم تسلیم، صبر و رضا بالاترین مراتب عبادت الهی است و بهترین تمثیل ادای این نوع عبادت حجت و امام الهی از سوی خداوند است. طبیعی است که کسی به مقام امام معصوم نمیرسد تا بتواند حق عبودیت را بهجا آورد و در این وهله از تاریخ بهترین شخص برای انجام این وظیفه خود حضرت سیدالشهدا است.
هرچند عاشورا تعاملی با خدا بود که امام حسین (ع) سودش را در کنار این فدا شدن برد، خداوند میفرماید: «اِنَ اللَهَ اشتَرَی مِنَ المُؤمِنِینَ أَنفُسَهُم وَأَموَالَهُم بِأَنَ لَهُمُ الجَنَهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَهِ فَیَقتُلُونَ وَیُقتَلُونَ.» که بیشک این معامله با خدا بالاترین حد امکان بود که کسی خود، خانواده، اصحاب و یارانش را در راه عبادت خداوند فدا کند.
پس در یک کلام «عبودیت» هدف اصلی امام بود که سایر اهداف عرضی در ذیل آن و در راستای عبودیت قرار میگیرند، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح جامعه، تبیین حقیقت جامعه اموی، نشان دادن جریان نفاق و... تمامش برای رسیدن به آن قله اهداف یعنی بندگی است.
انتهای پیام /