میرمرعشی: کسی که تاریخ خوانده نمیگوید «قدیم وضع خیلی بهتر بود»/ تاریخ را فقط قوم غالب نمینویسد
خبرگزاری فارس گروه تاریخ: چرا تاریخ خواندن یکی از ضروریترین موارد تحلیل و گام برداشتن در مسیر پیشرفت است؟ چرا باید کتابهای تاریخی را خواند؟ آشنایی نسل جوان با گذشته سرزمین خود چه سودی برای آنان دارد؟ مردم در حال زندگی میکنند، آنها برای آینده خود برنامهریزی میکنند و نگران آن هستند. تاریخ، مطالعه گذشته است و با وجود مشقتها و مشکلات در رفع خواستههای کنونی و پیشبینی خواستههایی که در راه است، چرا باید نگران چیزی باشیم که در گذشته اتفاق افتاده است؟
انوشه میرمرعشی
برای دریافت پاسخ این سؤالات و اساساً اهمیت تاریخ، به ویژه تاریخ معاصر کشورمان با انوشه میرمرعشی، پژوهشگر حوزه تاریخ گفتوگو کردیم.
تاریخ خواندن برای الگو و عبرت گرفتن از سرگذشت مردمان قدیم
انوشه میرمرعشی گفت: اهمیت مطالعه تاریخ آنجایی است که خداوند در قرآن به مطالعه و تفکر در زندگی گذشتگان ارجاع میدهد. همینطور حضرت امیر علیهالسلام در نامه خود به امام حسن مجتبی علیهالسلام اشاره داشتهاند که: به قدری در زندگی گذشتگان تعمق و تفکر کردهاند که گویی با آنها زندگی کردهاند. از این جهت از لحاظ دینی و عقیدتی میتوان جایگاه توجه به تاریخ را فهم کرد. عبرت و الگو گرفتن از سرگذشت افراد دو مسألهای است که اهمیت تاریخ و مطالعه آن را روشن میکند.
«خاطرات» از آثاریاند که با مطالعه آن درک صحیحی از وقایع خواهیم داشت
وی افزود: تصور اینکه مردم تاریخ نمیخوانند، در حد قابل توجهی به این موضوع برمیگردد که ما درک و تعریف صحیحی از کتابهای تاریخی نداریم. منابع تخصصی و تحلیلی یکی از انواع آثار تاریخی به حساب میآیند. از آن طرف، گاهی برخی انواع کتب تاریخی به حدی فراگیرند که از یک دانشآموز دبستانی تا یک محقق تاریخی میتوانند با مطالعه آن اطلاعات بسیار ارزندهای کسب کنند. مثلاً «خاطرات» از آن دسته آثار مهمی است که آحاد جامعه با مطالعه آن درک صحیحی از وقایع خواهند داشت؛ حتی خاطرات افراد معمولی و نه چندان معروف.
اگر تاریخ معاصر را بخوانیم، دیگر نمیگوییم «قبلا وضعیت خیلی خوب بود!»
این پژوهشگر حوزه تاریخ ادامه داد: اهمیت خواندن خاطرات ولو خاطرات یک انسان عادی و غیرمشهور از آن جهت است که ما در تاریخ رشتهای به نام تاریخ اجتماعی داریم. فرض بفرمایید ما در حال مطالعه خاطرات یک معلم در دهه 20 هستیم. خواندن خاطرات و روزمرگیهای او به دلیل ترسیم فضای آن موقع به خوبی برای ما بیانگر اجتماع و فرهنگ دهه 20 است. چه بسا خواندن خاطرات تاریخی، خط بطلانی بر بسیاری از مشهورات غیرمستند تاریخی باشد؛ مثل این گزاره کلیشهای که «قدیم همه چیز خوب بود!» باید تاریخ خواند تا فهمید خوب و بد چه معنایی دارد و آیا واقعا در گذشته وضع خیلی خوب بوده است یا خیر.
او اشاره داشت: اگر توجه داشته باشیم که خاطرات و سرگذشتنامهها تا چه حد مهم هستند، خواهیم دید اتفاقاً افراد زیادی اهل مطالعه کتب تاریخی بوده و اطلاعات زیادی دارند. مثلاً نباید توقع داشت یک جوان دانشجو که تخصصش تاریخ نیست یا آن را به شکل جدی دنبال نمیکند، برود و کتب تحلیلی بخواند؛ چرا که نه جاذبهای برای او خواهد داشت و نه کسی از او چنین توقعی دارد. مثلاً اگر قرار است از استعمار بیگانه بداند و بخواند، اینکه مطالعهاش زندگی رئیسعلی دلواری باشد، بسیار نافعتر و بهتر است تا اینکه وقتش را با یک کتاب تحلیلی پُر کند.
آیا تاریخ را قوم غالب مینویسد؟
میرمرعشی در پاسخ به این شبهه که «خواندن تاریخ فایده ندارد؛ چرا که هرکس هرچه را بخواهد از تاریخ روایت میکند» گفت: در این باره سخنی رایج شده که تاریخ را قوم پیروز مینویسد. این حرف، غلط است و وجه صحیحی ندارد؛ چون اگر درست بود ما امروزه نباید نسبت به جنایات بنیامیه، مغول، آمریکا و استعمار و... آگاهی و اطلاع داشته باشیم؛ چرا که این گروهها پیروز ظاهری صحنه روزگارند و طبیعتاً تاریخ را باید به نفع خود روایت کنند، اما این چنین نیست و اتفاقاً مغلوبین هم دارای روایت و حکایت خود از تاریخ هستند. حقیقت پنهان نمیماند؛ چرا که ملاکهای تاریخی واضح و روشن هستند و چه بسا شخصی از دل تاریخنگاری قوم غالب، حقیقت را کشف و آن را نمایان کند.
وی افزود: یک گزاره دیگر هم وجود دارد که شاید در ظاهر درست باشد، اما در حقیقت یک حرف نادرست و بیمبناست. آن گزاره این است که «ما تاریخ بیطرف میخواهیم»! این سخن به شدت غلط و ناصحیح است؛ چرا که اساساً امکان روایت تاریخ به شکا بیطرفانه و جهتدار وجود ندارد، بلکه آن چه که مهم است رعایت انصاف و حقیقت دربیان تاریخ است؛ ولو در حق دشمن. حال چگونه میتوان به این درک و فهم رسید؟ پاسخ آن است که با استمرار مطالعه و مقایسه روایات تاریخی از یک واقعه، شخص، گروه و... میتوان به این فهم دقیق رسید.
پایان پیام /