میخواستیم مثل پولدارها کوکائین بکشیم
سارقان گوشیهای تلفن همراه که فیلمهای سرقتشان بین شهروندان دست به دست میشد، در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بازداشت شدند. اعضای باند به این دلیل که قبلاً از مادرشان سرقت شدهبود، سراغ زنان نمیرفتند. آنها اعتراف کردند میخواستند مثل پولدارها کوکائین مصرف کنند، اما، چون پول خرید نداشتند، شروع به سرقت کردند.
عصر روز چهارشنبه 24 مردادماه امسال اولین فیلم سارقان کلاه به سر که بعد به واسطه همین کلیپ به آرسن لوپنهای پایتخت معروف شدند، در فضای مجازی منتشر شد. در آن کلیپ مرد جوانی در صف انتظار برای انجام کار بانکی کنار دستگاه عابر بانکی در خیابان استاد معین ایستاده و با تلفن همراهش در حال صحبت بود که پسر جوانی کلاه به سر و ماسک بهداشتی به صورت از پشت به او نزدیک شد و در یک چشم به هم زدن گوشی مرد جوان را از دستش قاپید و گریخت. پس از انتشار این کلیپ 30 ثانیهای کلیپهای دیگری از سارق کلاه به سر در مناطق مختلف تهران در فضای مجازی پخش شد، به طوری که دو سارق به آرسن لوپنهای پایتخت معروف شدند. در حالی که هر روز فیلمهای سرقتهای سریالی آنها در بین مردم دست به دست میشد، آنها در کمال خونسردی موبایلقاپی میکردند و همین موضوع باعث شدهبود، خیلیها فکر کنند شناسایی و دستگیری آرسن لوپنهای پایتخت برای پلیس سخت است، اما دو متهم خیلی زود به دام افتادند و صبح دیروز با همان کلاههای مخصوص و البته با دستبند و پابند به مرکز فرماندهی پلیس پایتخت منتقل شدند. پخش ویدئوی سرقت در 20:30 کار ما را سخت کرد
سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس تهران بزرگ در جمع خبرنگاران با بیان اینکه این موبایلقاپان شایسته هیچ عنوان و لقبی نیستند، گفت: ویدئویی که بخش خبری 20:30 منتشر کرد، کار را سخت کرد و به جایی رسید که این افراد چهار بار مخفیگاه خود را تغییر دادند، وگرنه ما ظرف 48 ساعت این افراد را دستگیر میکردیم. البته ما پای قولی که به مردم عزیز داده بودیم، ماندیم و این افراد را دستگیر کردیم. این را هم بگویم که تمام ویدئوهای بعدی که از این افراد پخش شد، جدید نبوده و مربوط به قبل از ویدئوی سرقت در خیابان استاد معین بود.
رئیس پلیس پایتخت با بیان اینکه بخشی از اموال مسروقه و به خصوص گوشیهای سرقتی با جاساز قاچاق از کشور خارج میشود، گفت: ما در این خصوص با کشورهای همسایه که مقصد این گوشیهای سرقتی هستند هم رایزنی کردیم و به زودی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. ما قبلاً در مورد یک مدل خودروی خاص نیز همین مشکلات را داشتیم که از طریق رایزنی با آن کشور، این مشکلات حل شد.
صحنه آخر
شروین و کوشان دو سارق معروفی هستند که به لطف پخش کلیپهای سرقتشان در فضای مجازی به آرسن لوپنهای تهران معروف شدند. دو متهم 20 ساله هستند و هیچ نشانهای هم از آرسن لوپن ندارند و خودشان هم باور نمیکنند به این لقب مشهور شده باشند. شروین و کوشان دو سارق از هزاران سارقی هستند که هر روز به شیوههای گوناگون دست به سرقت و زورگیری میزنند. اگر فیلمهای سرقت آنها در فضای مجازی دست به دست نمیشد، شاید چند ماه یا حتی چند سالی با خیال راحت سرقت میکردند تا اینکه در حادثهای به دام بیفتند، اما پخش کلیپهای سرقت آنها باعث شد دو سارق معروف خیلی زود همراه دو متهم دیگر که وظیفه اسکورت آنها را داشتند، شامگاه سهشنبه ششم شهریور در مخفیگاهشان در خیابان کمیل بازداشت شوند. دو متهم آخرین صحنه فیلم سرقتشان را هم در مقابل دوربینهای خبرنگاران بازی کردند. آنها برخی از سرقتهایشان را بازگو میکنند.
گفتگو با متهمان
شروین چند سال داری؟
من و همدستم هر دو 20 ساله هستیم.
فکر میکردی در 20 سالگی به آرسن لوپن معروف شوید؟
نه. من الان شنیدم که ما معروف به آرسن لوپن شدهایم. شاید باور نکنید ما آرسن لوپن را اصلاً نمیشناسیم که بخواهیم شبیه او باشیم. کوشان شما چطور؟
ما فکر نمیکردیم معروف به این لقب شویم. البته وقتی کلیپهای سرقت ما در فضای مجازی منتشر و بین مردم دست به دست شد، فهمیدیم که به آرسن لوپن معروف شدهایم، اما خودمان دوست نداشتیم.
چرا؟
چون اگر در خلاف مشهور شوی زود گرفتار میشوی.
وقتی فیلمهای سرقتهای شما در فضای مجازی پخش شد، فکر نمیکردید شناسایی و دستگیر شوید؟
ما فکر نمیکردیم به این زودی شناسایی و دستگیر شویم. چون هم ماسک و هم کلاه داشتیم و پلاک موتورمان را پوشاندهبودیم، اما وقتی فیلمهای ما دست به دست شد، احساس خطر کردیم و برای مدتی هم موبایلقاپی را کنار گذاشتیم تا آبها از آسیاب بیفتد و پلیس بیخیال ما شود، اما معروفیت کار دست ما داد و خیلی زود شناسایی و دستگیر شدیم. خیلیها در رشتههای علمی و ورزشی یا کاری مشهور میشوند، اما من و همدستم در سرقت معروف شدیم. در صورتی که ما سارقان معروفی نیستیم و مثل سارقان دیگر، موبایلقاپی میکردیم.
شروین کلیپهای سرقتتان را خودتان هم میدیدید؟
بله چند تایی را که پخش شدهبود، دیدیم.
احساس غرور میکردید؟
(کوشان جواب میدهد) نه ما خیلی هم ترسیدهبودیم و همانطور که گفتم احساس خطر هم کردیم.
چرا دوباره ادامه دادید؟
ما چند روزی کنار گذاشتیم، اما بعد لباسهایمان و حتی کلاهمان را هم عوض کردیم تا شناسایی نشویم. فکر میکنم تنها اشتباه ما این بود که سرقتهایمان را جلوی بانکها انجام میدادیم که مجهز به دوربین مداربسته بودند. فیلمهای پخش شده همین دوربینها ما را معروف کرد و به خاک سیاه کشاند.
شروین چرا موبایلقاپیها را جلوی بانکها انجام میدادید؟
معمولاً افرادی که برای انجام کار بانکی به دستگاه عابر بانک مراجعه میکنند از تلفن همراهش برای کار بانکی استفاده میکنند و مجبورند تلفن همراه را از جیبشان بیرون بیاورند و به دست بگیرند.
تلفن همراه خاصی را سرقت میکردید؟
نه برای ما فرقی نمیکرد. هر شهروندی که تلفن به دست داشت و متوجه میشدیم برای سرقت در موقعیت خوبی قرار دارد، اقدام به سرقت میکردیم.
تلفنهای همراه سرقتی را چند میفروختید؟
بستگی به مارک آن داشت و معمولاً از 5 میلیون تا 15 میلیون تومان به مالخر میفروختیم.
مالخر خاصی داشتید؟
نه مالخر زیاد است و حتی بعضی از مالخرها افغانی هستند و گوشیهای سرقتی را میخرند و به کشور خودشان میفرستند. برای ما فرقی نمیکرد مالخرمان ایرانی باشد یا خارجی و فقط پول برای ما مهم بود که نقدی به ما بدهند و ما اصلاً کارت به کارت را قبول نمیکردیم.
چرا؟
چون بار قبلی گوشی را به مالخری میفروختیم که پول را به کارتمان واریز میکرد و وقتی هم دستگیر شد، ما را لو داد و، چون سند هم داشت ما مجبور شدیم تعداد زیادی سرقت را قبول کنیم. همین موضوع برای ما تجربه شد که از مالخر پول نقد دریافت کنیم.
پس سابقهدار هم هستید؟ بله. هر دوی ما به جرم موبایلقاپی دستگیر شدیم و یک بار سابقه داریم.
کی آزاد شدید؟ یک سال زندان بودم و محرم پارسال آزاد شدم.
کوشان شما کی آزاد شدید؟ من حدود یک ماه زودتر از شروین آزاد شدم.
بچه یک محل هستید؟ بله ما دوست قدیمی هستیم. در دوران ابتدایی با هم همکلاس بودیم. البته من درسم را تا دیپلم ادامه دادم، اما دوستم زودتر ترک تحصیل کرد و از همان دوران کودکی با هم بودیم.
قبلاً به چه کاری مشغول بودید؟ ما خیاطی میکردیم.
چرا کار خیاطی را ادامه ندادید و شروع به سرقت کردید؟ حقوقش کم بود من بین 7 تا 8 میلیون تومان حقوق میگرفتم و همدستم حدود 15 میلیون تومان گیرش میآمد. وسوسه پولدار شدن داشتیم.
از سرقت چقدر درآمد داشتید؟ (کوشان جواب میدهد) تقریباً ماهی 65 میلیون تومان از فروش گوشیهای سرقتی گیرمان میآمد.
با پولش چه کار میکردید؟ خرج میکردیم. مثلاً کتانیهای مارک دار میخریدیم. کلاه و لباس میخریدیم.
کلاهها مارک خاصی است؟ نه کلاه فیک هستند و از خیابان مولوی هر کدام را 20 تا 50 هزار تومان میخریدیم و در هر سرقت یکی از کلاهها را میپوشیدیم.
پس از آزادی شروع به سرقت کردید؟ نه حدود سه ماه شروع کردیم که پس از پخش فیلم سرقت خیابان استاد معین معروف شدیم.
روزی چند دستگاه موبایل سرقت میکردید؟ درست یادم نیست. هر روز به سرقت نمیرفتیم. معمولاً بعضی از روزها 8 صبح تا ظهر و گاهی هم بعد از ظهرها موبایلقاپی میکردیم.
از زنان هم سرقت میکردید؟ (شروین جواب میدهد)، نه سرقت از زنان خط قرمز ما بود. ما هیچوقت دوست نداشتیم از زنان که مثل مادرمان هستند، سرقت کنیم و برای آنها خاطرهای بد به جا بگذاریم.
چرا؟ علتش بر میگردد به دوران کودکی ما که مادر من و همدستم هر دو طعمه موبایلقاپان شدهبودند.
بیشتر توضیح بده؟
من 10 ساله بودم و کوشان فکر کنم 9 ساله بود که این اتفاق تلخ برای مادرهای ما رخ داد. با کوشان همکلاسی بودم که برای من تعریف کرد سارقی گوشی مادرش را سرقت کرده و مادرش خیلی ترسیدهاست. این حادثه حال کوشان و مادرش را خراب کردهبود و فکر کنم یک سال بعد هم سارقی گوشی مادرم را در خیابان سرقت کرد. وضعیت مالی ما خوب نبود و این حادثه خسارت مالی برای ما بهوجود آورد، اما از آن بدتر مشکل روحی بود که برای مادرم پیش آمد. مادرم وحشتزده شدهبود و حتی شبها هم کابوس میدید. اتفاق دیگری هم که در دوران نوجوانی برای من رخ داد، این بود که یک روز جلوی چشمم سارقی گوشی زن جوانی را قاپید که من تلاش کردم مانع شوم، اما موفق نشدم و آن زن هم خیلی ترسیدهبود.
یعنی شما اصلاً قصد موبایلقاپی از خانمها را نداشتید؟ نه بارها هنگام پرسه زدن با زنانی روبهرو شدیم که گوشیهای گرانقیمت در دست داشتند، اما سرقت نکردیم. چون نمیخواستیم آنها مثل مادرهایمان وحشت کنند. تمام طعمههای ما مردان بودند.
اعتیاد دارید؟ معتاد نیستیم، اما گاهی قرصهای روانگردان و چند باری هم کوکائین مصرف کردهایم. مصرف میکردیم که حالمان خوب شود. واقعیتش وضع مالی خوبی نداشتیم و شنیده بودیم که افراد پولدار کوکائین مصرف میکنند و ما هم میخواستیم آن خوشی را تجربه کنیم. باور نمیکنید اگر بگویم به خاطر همین کوکائین ما سارق شدیم.
یعنی معتاد شدید؟ نه میخواستیم کوکائین بخریم و برای تفریح مصرف کنیم، اما پول نداشتیم که با دوستم تصمیم گرفتیم موبایل قاپی کنیم و با پول فروش موبایل سرقتی کوکائین بخریم و تجربه کنیم.
دو همدست دیگر هم داشتید؟ آنها سرقت نمیکردند و در بعضی سرقتها ما را اسکورت میکردند تا گرفتار نشویم و اگر با مشکلی برخورد کردیم یا با شهروندی درگیر شدیم به کمک ما بیایند و ما را نجات دهند.
چاقوها را برای زورگیری همراه داشتید؟ نه. ما موبایلقاپی میکردیم، اما چاقو را با خودمان همراه داشتیم که اگر با کسی درگیر شدیم برای ترساندن استفاده کنیم.
توصیهای هم برای شهروندان دارید؟ شهروندان سعی کنند از هندزفری استفاده کنند و کمتر گوشی را بیرون بیاورند و گوشی را در دست چپ بگیرند تا سرقت سخت شود.
حرف آخر؟ ما فکر نمیکردیم به این زودی دستگیر شویم، اما پلیس خیلی زود ما را به دام انداخت و الان فهمیدیم که پلیس خیلی از ما جلوتر است و راهی برای فرار نیست. فکر کنم این بار آزاد شویم دیگر دنبال خلاف نرویم.
منبع: روزنامه جوان