نارساییهای مالیاتی که باید درمان شوند
نارساییها و ضعفهایی در قوانین مالیاتی کنونی کشور وجود دارد که در صورت درمان آنها هم عدالت در دریافت مالیات اجرا شده و هم سرمایه قابل توجهی از مالیاتهای پرداخت نشده به حساب بیت المال واریز شده و کشور به بینیازی از درامدهای نفتی نزدیکتر میشود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ اخذ مالیات از مردم هر کشور برای اداره آن کشور یک اصل پذیرفته شده است که جامعه امروز بشری نیز آن را پذیرفته و حتی در بین حکومتهای مختلف گذشته در همه کشورها نیز رواج داشته است. بدیهی است هزینه اداره ملت باید از سرمایه عمومی یا خصوصی خود ملت پرداخت شود اما باید در دریافت مالیات نیز بین شهروندان عدالت را جاری کرد.
روز مالیات بهانهی است برای پرداختن به خللهایی که در نظام مالیاتی کشور مشاهده میشود. رهبر معظم انقلاب و بسیاری از سیاسیون و اقتصاددانان کشور بارها بر لزوم استقلال کشور از فروش نفت سخن گفتهاند اما این زمانی محقق خواهد شد که میزان درآمدهای مالیاتی کشور به میزانی باشد که بتواند پاسخگوی نیازهای مالی کشور باشد مانند آن چیزی که در کشورهای پیشرفتهی مستقل از درآمدهای نفتی دیده میشود.
به خاطر همین ضعف کشور در اخذ مالیات از ثروتمندان و از کسانی که در این کشور درآمدهای بالایی کسب میکنند، ایران را بهشت مالیاتی میدانند؛ مسألهای که به بیعدالتی مالیاتی منجر میشود. این که یک کارمند به طور منظم سهم خود از مالیات را ماه به ماه بپردازد ولی فرد دیگری با شغل آزاد که چندین برابر وی مالیات دارد به راحتی از زیر بار پرداخت مالیات با ترفندهایی و به عبارت دیگر با فرارهای مالیاتی شانه خالی کند، بیعدالتی است.
دولت سید ابراهیم رئیسی باید در این باب جدیت بالایی به خرج دهد هرچند این جراحی اقتصادی قطعا برای بسیاری از ثروتمندان و صاحبان مال و مکنت و نفوذ دردآور خواهد بود. در ذیل چند نمونه از موارد اختلال در نظام مالیاتی کنونی آورده میشود که در جامعه قابل مشاهده است.
*فرار مالیاتی از طریق امور خیرخواهانه
در سالهای اخیر بسیار دیدهایم که جمعیت خیران افزایش پیدا کرده است و فردی با ساخت یک مدرسه سه کلاسه در روستای دورافتادهای به عنوان خیر مدرسه ساز معرفی شده است. این خیران در زمینههای مختلف دیده میشوند. اما شواهدی دیده میشود که انسان نسبت به این موضوع مشکوک میشود.
یکی از مسئولان شبکه بهداشت و درمان یکی از شهرستانهای محروم استان به خبرنگار صاحب نیوز گفت: فلان خیر که برای مراکز بهداشتی این شهرستان دو دستگاه آمبولانس اهدا کرده است، هر بار که میخواهد به شهرستان بیاید از قبل با ما تماس گرفته تا تدارک میزبانی از او را ببینیم و نهار ماهیچه و شام فلان کباب را سفارش میدهد و ما به خاطر جذب کمکهای وی هر بار از او به بهترین شکل میزبانی میکنیم و البته در برخی از سفرهای وی به این شهرستان که با گردش در طبیعت همراه است، چیزی عاید شهرستان نمیشود.
چنین اخلاق و منشی خیلی در بین انسانهای خدایی دیده نمیشود لذا انسان به خیرخواهانه بودن این کمکها نیز مشکوک میشود. اما مسأله مورد نظر ما این نیست چرا که خداوند از نیت انسانها باخبر است. ولی گویا نقصی در قانون وجود دارد که فردی با مثلا کمک خیرخواهانه 50 میلیون تومانی از پرداخت مالیات 100 میلیون تومانی معاف میشود. این قانون معافیت مالیاتی با انجام امور خیرخواهانه یکی از فرار های مالیاتی است که باید اصلاح شود و حساب دودوتا چهارتا را هم که بکنیم بهتر آن است این قانون که قطعا برای تشویق ثروتمندان به سمت امور خیرخواهانه تصویب شده است، حذف شده و کل مالیات از مردم اخذ شده و در عوض بخشی از مالیات دریافتی توسط خود سازمان مالیاتی کشور به این قبیل امور خیرخواهانه مثلا برای همین ساخت مدرسه و خانه بهداشت در مناطق محروم اختصاص یابد.
*نابرابری مالیاتی
افراد متعددی در کشور به فیشهای حقوقی مردم دسترسی دارند از جمله کارمندان بانک. این فیشهای حقوقی حرف زیادی برای گفتن دارند چه در رابطه با تبعیضی که در پرداخت حقوق کارمندان مختلف وجود دارد و چه در میزان مالیاتی که اخذ میشود.
یکی از کارمندان بانک به خبرنگار ما گفت: در بین فیشهای مختلف حقوقی که برای ضمانت وامها و یا سایر اعمال بانکی نزد ما آورده میشود به ارقام مختلفی برمیخوریم که البته خیلی بر مردم پوشیده نیست و به عنوان مثال در یک خانواده برادران فیش های حقوقی هم را با یکدیگر مقایسه میکنند.
وی میگفت: حتی در یک شغل خاص مثلا تحویل داری بانک بین دو کارمند دو بانک دولتی اختلافهای حقوقی و البته مالیاتی زیادی دیده میشود.
قطعا مسئولان مالیاتی کشور نیز میتوانند به این فیشهای حقوقی که یکی از شفاف ترین درآمدها در کشور است دسترسی داشته و عدالت را در دریافت مالیات از ایشان داشته باشند و یا اگر به عنوان مثال دو نفر با حقوق ماهانه پنج میلیون تومان قرار است رقم مالیاتی متفاوتی پرداخت کنند، علت آن برای جامعه تشریح شود.
برای مردم سؤال است که چگونه یک کارخانه دار با درامد میلیاردی تنها سالانه 70 میلیون تومان باید مالیات بپردازد ولی یک کارمند با حقوق سالانه 70 میلیون تومان سالانه 24 میلیون تومان مالیات پرداخت کند.
*حل نشدن فرار مالیاتی پزشکان
پزشکان یکی از پردرآمدترین اقشار جامعه هستند که عده زیادی از آنها تا چند سال اخیر برای محاسبه نشدن میزان درآمدشان و در نتیجه گرفتن مالیات مصوب از ایشان، از نصب دستگاه کارت خوان در مطب خود خودداری میکردند و مردم مجبور بودند در عصر کامپیوتر و دیجیتال برای پرداخت حق ویزیت پزشک با خود پول نقد حمل کرده و به ایشان پرداخت کنند.
طی سالهای اخیر با تلاش نمایندگان مجلس و علیرغم مقاومت پزشکان و سازمان نظام پزشکی کشور، همه پزشکان ملزم به نصب دستگاه کارت خوان در مطب خود شدند. اما باز هم این موضوع به طور کامل حل نشده است.
فهم این مسأله تنها نیاز به یک بازرسی مختصر از مطب پزشکان دارد و به عنوان مثال در شهر اصفهان به عنوان یکی از نقاط مرجع پزشکی در بین چند استان اطراف خود، کافی است بازرسی از طرف سازمان مالیاتی به مطب پزشکان در خیابان آمادگاه سرکشی کرده و در ظاهر یک بیمار به این مطبها مراجعه کند.
دستگاه کارت خوان بسیاری از این مطبها خراب بوده یا خاموش است. بسیاری از این مطبها از دستگاه کارت خوانی استفاده میکنند که وقتی رسید میدهند بالای آن نام یک عنوان دیگر به غیر مطب پزشک مشاهده میشود و پی میبریم دستگاه مثلا متعلق به یک آرایشگاه است. در بسیاری از مطبها از بیمار خواسته میشود مبلغ ویزیت را به حسابی کارت به کارت کند و یا موارد دیگر. لذا لازم است این موضوع دوباره در دستور کار سازمان مالیاتی قرار گرفته و با وضع جریمههای سنگین برای پزشکان متخلف به این وضعیت پایان داده و این حق بیت المال از ایشان ستانده شود.
*معافیت مالیاتی هنرمندان
یکی از قوانین ناعادلانهای که در دولت تدبیر و امید حسن روحانی وضع شد، معافیت مالیاتی هنرمندان بود. این قانون شاید برای برخی از هنرمندان کم درآمد مانند بسیاری از اقشار کم درآمد دیگر جامعه بسیار به جا بوده است اما عده زیادی از هنرمندان هستند که درآمدهایی ماهانه میلیاردی دارند. چرا و با چه منطقی باید اینها از دادن مالیات معاف شوند ولی یک کارگر که زیر آفتاب داغ کار کرده و ماهانه 3 - 4 میلیون تومان درآمد دارد باید مالیات بپردازد؟
کافی است جستجوهای کوتاه در اینترنت و در بین وبسایتهای مطمئن کنیم تا از رقمهای نجومی قرارداد سلبریتیها مطلع شویم. سوای این قراردادها یک سلبریتی با دو - سه میلیون فالور دست کم ماهانه 300 میلیون تومان درآمد دارد، حال چرا باید از مالیات معاف باشد.
انتظار مردم از دولت جدید این است که این روند غلط را متوقف کرده و آن را اصلاح نماید. با هنرمندان هم مانند سایر اقشار جامعه برخورد شود، آنهایی که درآمد پایین دارند، از مالیات معاف شده یا دست کم مبلغ ناچیزی مالیات بپردازند و آنها که قراردادهایی میلیاردی دارند و درآمدهایی بسیار بالایی کسب میکنند هم سهم خود به جامعه را بپردازند. سهم آن بستری که سبب شده ایشان میلیاردر شوند.
*مالیات بر خانههای خالی
یکی از معضلات اقتصادی جامعه مشکل مسکن است، در حالی که بنا بر اعلام رسمی مسئولان قریب 500 هزار واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد که اگر این خانهها به متقاضیان عرضه شود، طبیعتا قیمت سرسام آور مسکن به یک تعادل نسبی و منطقی نزدیک میشود. قانون مالیات بر خانههای خالی یکی از قوانین پسندیدهای بود که سال گذشته در مجلس به تصویب رسیده و به دولت ابلاغ شد.
مردم منتظر اجرای صحیح و با قدرت این قانون توسط دولت جدید هستند تا در آیندهای نه چندان دور شاهد کاهش قیمت مسکن در کشور و حل این مشکل بزرگ باشند.
درمان این نارساییهای مالیاتی میتواند سرمایه عظیمی از مالیاتهای پرداخت نشده را به بیت المال برگرداند و در کنار رفع سایر نارساییهای مالیاتی درآمد کشور را به جایی برساند که از درآمد نفتی بی نیاز شود و بودجه کشور بر اساس مقادیر مطلوب درآمدی تنظیم شود.
انتهای پیام /