نام نیکی که بماند یادگار
این روزها عبارت مسئولیت اجتماعی را بارها و بارها میشنویم، اما معنی واقعی این عبارت چیست؟ مسئولیت اجتماعی فعالیتی در ابعاد ملی است که اثرات آن از چارچوب محدود و منطقهای بسیار فراتر میرود و گاه ابعادی ملی پیدا میکند.
مسئولیتهای اجتماعی در حوزههای بسیار متفاوتی مطرح میشود. بهعنوانمثال، موضوعات زیستمحیطی و توجه به پدیده گرم شدن کره زمین در حوزه مسئولیت اجتماعی تعریف شده است. در کشور ما، باتوجه به شرایط خاص فعلی، این مفهوم بیشتر در حوزه مبارزه با فقر یا امدادرسانی در مواقع ضروری تعریف شده است. یکی از اخباری که این روزها و در پی وقوع زلزله مصیبتبار خوی منتشر شد، امدادرسانی شرکتهای بزرگ معدنی بود، اما آیا این اقدامات را میتوان در قالب مسئولیت اجتماعی شرکتها بهشمار آورد؟ چگونه باید این اقدامات پراکنده مدیریت شود و شکل ارائه آن میباید چگونه باشد؟ در گزارش امروز صمت، پرسشهای فوق را با علیخان نصراصفهانی و محمدحسین بصیری در میان گذاشتیم. آنچه در پی میآید، نظرات این 2 استاد دانشگاه و فعال معدن است.
راه و رسم هدفمندی
علیخان نصراصفهانی استاد دانشگاه و فعال معدن: مسئولیت اجتماعی بخشی از تعهد اخلاقی کسبوکارها نسبت به جامعهای است که در آن پا گرفتهاند و تعهد به این بخش، علاوه بر ایجاد خوشنامی برای صاحبان آن کسبوکار، جامعه را هم منتفع میکند. اگر این فعالیتها براساس برنامهریزی و زیرنظر سیستمی هدفمند و یکپارچه باشد، میتواند نتایج قابلتوجه و چشمگیری بهبار آورد، بنابراین باید از پیش روشن باشد که یک بنگاه اقتصادی چه توانمندیهایی دارد و چه مسئولیتهایی را میتواند در قبال جامعه پیرامون خود برعهده بگیرد. بهعبارت دیگر، این تلاشها و اقداماتی که بهشکل پراکنده انجام میشود، راه به جایی نمیبرد و باید سازماندهی و مدیریت شود تا تاثیر قابلتوجهی ایجاد کند. امدادرسانی در حوادث غیرمترقبه، مانند همین زلزله اخیر در خوی، بهشکل مستقیم برعهده دولت است. دولت مسئولیت دارد برای این قبیل رویدادها مهیا باشد و بلافاصله بعد از حادثه ستاد بحران تشکیل دهد و امدادرسانی را مدیریت کند. اما در کشور ما تا امروز دولت در انجام این وظیفه موفق نبوده است، بنابراین بنگاههای اقتصادی میتوانند باتوجه به مسئولیت اجتماعی خود پا در گود بگذارند و توان و امکانات لجستیک خود را در اختیار مناطق حادثهدیده قرار دهند. در واقع، در بسیاری از مواقع، ارائه کمکهای نقدی، کمکی به حل مشکل نمیکند، اما شاید تولید یک محصول یا ارائه بهنگام خدمات و امکانات، تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. بنابراین، اگر از پیش مشخص باشد، هر مجموعه اقتصادی در شرایط بحرانی چه کمکی میتواند انجام دهد، فعالیتها هدفمندتر خواهد شد.
این مفهوم از کجا آمده؟
مسئولیت اجتماعی مفهومی غربی است و از اواسط قرن بیستم و زمانی بهوجود آمده است که بنگاههای اقتصادی دریافتند، جدا از مسئله افزایش سود اقتصادی که در نتیجه فعالیتهای خود بهدست میآورند، جزئی از جامعه هستند و بنابراین باید به مسئولیتهای خود در برابر آن عمل کنند. بنابراین برای تاثیرگذاری در جامعه نقشهایی برای خود تعریف کردهاند. بهعنوانمثال، حفاظت از محیطزیست برعهده هر فرد، سازمان و بنگاه اقتصادی است، در برابر حفظ آن مسئول است و نمیتواند به آن بیتوجه باشد، زیرا ما در خلأ و جدا از محیط پیرامون خود نیستیم و باید در زمینههایی که وجدان بشری را تحتتاثیر قرار میدهند، مسئول و پاسخگو باشیم. علاوه بر موضوع حفظ محیطزیست، توسعه کسبوکار و اشتغالآفرینی، کمک به بهبود شرایط اجتماعی و... از جمله مفاهیمی است که از نیمه قرن گذشته به این سو، بعد از گسترش شرکتهای اقماری و ابرشرکتها کمکم وارد حوزه کسبوکارها شد. برای مثال، موضوع حذف کاغذ از فعالیتهای اداری یکی از اقداماتی است که در قالب مسئولیت اجتماعی تعریف شده و بهشدت روی آن کار میکنند یا پیشگامی در اقدامات فرهنگی یا ارتقای دانش عمومی و... موضوعاتی هستند که صاحبان شرکتها تلاش میکنند، در آنها دخیل شوند و آن را نوعی تبلیغ مثبت برای کسبوکار خود میدانند. البته شاید این موضوعات هنوز در کشور ما شکلی نمایشی دارند و چون کپیبرداری از دیگر کشورها است، به جایگاه اصلی خود دست پیدا نکرده و بهطورمعمول در مجموعههای متوسط و کوچک بهعنوان شعار مطرح میشود، اما در عمل الزامی برای انجام آن ندارند، اما کشورهای خارج از ایران به این موضوعات بسیار توجه میکنند و جزو الزامات مجموعه خود میدانند.
خیرخواهانه یا تبلیغاتی؟
اما چطور فرهنگی که بر اصل افزایش سودآوری و کسب ثروت بنا شده است، به این نوع از فعالیتها گرایش پیدا میکند؟ آیا تنها به دلایل انساندوستانه و خیرخواهانه است یا در کنار آن، مزایایی هم برای کسبوکار خود متصور هستند؟ روشن است که در هر اقدامی تنها انگیزههای خیرخواهانه در میان نیست. یکی از آثار مثبت این قبیل اقدامات، تبلیغ برای بنگاه اقتصادی است. یکی از بهترین راههای نفوذ در دل افراد جامعه، بسته به شرایط فرهنگی و امکانات اجتماعی و اقتصادی کشور، ورود به حوزههایی است که جزو دغدغههای جمعی بهشمار میروند و واکنش نشان دادن به آن است، بنابراین همانطور که کسبوکارها در تلویزیون یا دیگر رسانههای جمعی برای معرفی خود هزینه میکنند، مبالغی برای حمایت از کودکان یا برای افزایش امکانات رفاهی در مناطق دورافتاده و... اختصاص میدهند و شاید بهاندازه چندین و چندبرابر تبلیغات مرسوم توجهها را به خود جلب میکنند، پس اقدامات انساندوستانه باعث میشود مقبولیت عمومی کسبوکار بیشتر شود و بنابراین در نهایت نفع و فایده آن به خود بنگاه اقتصادی هم میرسد. در واقع، میتوان آن را نوعی مارکتینگ دانست که براساس اصول انسانی بنا شده و اثر آن گاه بسیار بیشتر از روشهای دیگر است.
اثرات نامحسوس
برخی شرکتهای معدنی داخلی، بهویژه بخش خصوصی گاه از عمل به مسئولیتهای اجتماعی چنین اقداماتی استقبال نمیکنند و روی خوشی به آن نشان نمیدهند. این موضوع علل متعددی دارد. شاید یکی از علتها این است که هنوز این قبیل موضوعات در کشور ما شکلی نمایشی دارد و ساختار فرهنگی شرکت و بنگاههای اقتصادی اهمیت و ضرورت آن را بهخوبی درک نکردهاند. علت دیگر این است که فعالان اقتصادی اثربخشی فعالیت خود را نمیبینند، زیرا قرار بر این است که بخشی از حقوق دولتی که از معادن گرفته میشود، صرف افزایش رفاه و توسعه در منطقهای شود، اما متاسفانه چنین اتفاقی رخ نمیدهد. شرکتهای معدنی باید مطالباتی دولتی را بهموقع پرداخت کنند تا شغل خود را از دست ندهند، اما از طرف دیگر، دولت هزینههایی که طبق قانون برعهده دارد، انجام نمیدهد و هیچ اثر و نشانی از بهبود شرایط منطقه دیده نمیشود.
از طرف دیگر، بسیاری از این شرکتها فعالیت B2B دارند، یعنی تولید خود را به شرکتهای دیگر میفروشند و مستقیم با مشتری و عامه مردم سروکار ندارند، شاید اگر ارتباط مستقیمی با جامعه داشتند و نتیجه کار خود را بیشتر میدیدند، بهسمت اجرای مسئولیت اجتماعی بیشتر حرکت میکردند. بنابراین طبیعی است که دیدگاه خوبی نسبت به این موضوع نداشته باشند، البته این موضوع عمومیت ندارد و من بهشخصه نمونههای متعددی در اصفهان و مناطق اطراف آن سراغ دارم که معدنداران برای روستاهای اطراف منطقه خود پارک یا حمام ساخته، مساجد را آباد و تجهیزات عمومی یا آبرسانی را بازسازی کردهاند.
راهی برای فرهنگسازی
باید ایفای مسئولیتهای اجتماعی بخشی از رزومه شرکتها باشد و در قراردادها موردتوجه قرار گیرد و امتیازی به آن تعلق بگیرد. بهگمان من، باید این فعالیتها جزو رزومه شرکتها قرار گیرد و برای مثال در قراردادهای دولتی، شرکتی که فعالیتهایی در این زمینه داشته و از خوشنامان عرصه مسئولیتهای اجتماعی است، امتیازی دریافت کند. علاوه بر این، میتوان به شیوه دیگر کشورها، قوانین و مقرراتی در نظر گرفت که کشورها بتوانند بخشی یا تمامی مالیات خود را در قالب مسئولیتهای اجتماعی هزینه کنند و با ارائه مستنداتی دولت آن را بپذیرد. اگر در جامعه ما بهشکل قانونی و رسمی بتوان این کار را انجام داد و شرکتها اجازه داشته باشند بهجای پرداخت مالیات به دولت آن را صرف امور خیر در منطقه کنند، بهطورحتم این کار گسترش پیدا خواهد کرد، زیرا بسیار تاثیرگذار است. با چنین تمهیداتی میتوان مجموعهها را تشویق کرد که اقدامات خود را در این حوزه گسترش دهند و فعالیتهای عامالمنفعه بیشتری انجام شود.
مسئولیت در زمان بحران
محمدحسین بصیری استاد دانشگاه و فعال معدن: اگر شرایط ایدهآل را در نظر بگیریم، در شرایط بحرانی دولتها باید وارد میدان شوند و عکسالعمل سریعی داشته باشند. باید آمادگی و سازماندهی از قبل وجود داشته باشد و ستاد حوادث غیرمترقبه بلافاصله به وظایف خود عمل کند، زیرا این کمکها براساس نیاز منطقه آسیبدیده و بهشکل مدیریتشده است. اما چون این وظیفه در کشور ما به دلایل متعددی مغفول مانده و معمولا آمادگی لازم وجود ندارد، خواهناخواه این توقع از شرکتهای بزرگ بیشتر است که امکانات خود را در اختیار مردم قرار دهند و به وظیفه شرعی، اجتماعی و انسانی خود عمل کنند.
تا امروز هم معمولا در مواقع بحرانی، شرکتهای بزرگ معدنی باتوجه به تجهیزات خوبی که دارند، در امدادرسانی هم مشارکت قابلتوجهی داشتهاند.
یادی از گذشته
در زمان زلزله رودبار، من مدیر یکی از شرکتهای زغالسنگ در شاهرود بودم که فاصله بهنسبت زیادی با منطقه داشت. آن زمان تلفنهمراه هم نبود. وقتی خبر زلزله به گوش ما رسید، به دفتر تلفنخانه رفتم و تا صبح در حال هماهنگی بودیم تا ماشینآلات و تجهیزات لازم را به منطقه ارسال کنیم. در شرایط سخت امروز هم، همه شرکتهایی که از امکانات لازم برخوردار هستند، باید برای امدادرسانی آماده باشند، چون هم بودجه در اختیار دارند و هم امکانات فیزیکی و تجهیزات لازم را در اختیار دارند، البته کسی در این قبیل امور به فکر کسب وجهه عمومی و برندسازی برای خود نیست و تنها عمل به وظیفه انسانی هدف است، اما در نهایت دستاورد ارزشمندی خواهد داشت که نام نیکی است که برای آنها بهجا میماند.
مسئولیتهای اجتماعی در دیگر کشورها
مسئولیتهای اجتماعی در کشورهای دیگر، متفاوت و با شکل و شیوهای است که در کشور ما تعریف میشود و معمولا بهصورت کمکهای نقدی است که با ابتکارات جالبی بهنمایش در میآید. برای مثال، موسسهای نمادی کوچک مثل یک سنجاق سینه، در معرض فروش میگذارد و درآمد حاصل از آن صرف امور خیریه میشود و مسئولان کشور، حتی تا ردههای بالای سیاسی، مثل نخستوزیر یا ریاستجمهوری این نماد را خریداری میکنند و آن را به لباس خود میزنند تا نشان دهند که در آن کار خیر مشارکت کردهاند و به این ترتیب جامعه را هم به مشارکت ترغیب میکنند.
دولت برای مواقع ضروری از پیش آماده است و با استفاده از بودجه خود یا کمکهای جمعآوریشده، تجهیزات موردنیاز را خریداری و امکانات فیزیکی، ماشینآلات و تجهیزات و مانند آن را مهیا و در زمان بروز سوانح و حوادث با تقسیم کار انجامگرفته و ارائه امکانات، مشکل را مدیریت میکند. یکی دیگر از ابتکاراتی که بهنظر من بسیار خوب است و در بعضی از کشورها انجام شده، اما در ترکیه بهشکل جدی دنبال میشود، جمعآوری در پلاستیکی بطریها است. موسساتی وجود دارند که بهازای هر یک در جمعآوریشده در سبدهای مخصوصی که نصب کردهاند، مبلغی به خیریهها اختصاص میدهند. به این ترتیب، هم مبالغی برای امور خیر ذخیره میشود و هم کمکی است به حفظ محیطزیست و بازیافت مواد پلاستیکی.
سخن پایانی
ایفای مسئولیت اجتماعی باید حرکتی هدفمند و ملی باشد. به این ترتیب، امید میرود با مشارکت جمعی، راهکارهای موثری برای مقابله با بحرانها و حوادث غیرمترقبه، محرومیتزدایی و اشتغالزایی، حفاظت از محیطزیست و دیگر مشکلاتی که این روزها کشور با آن دست به گریبان است، بیابیم.