شنبه 17 خرداد 1404

نظارت‌گریزی، شورای چهارم را به خطا انداخت / نقشِ پسرِ دو ماهه "رشیدی" در انتخاب شهردار!

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
نظارت‌گریزی، شورای چهارم را به خطا انداخت / نقشِ پسرِ دو ماهه "رشیدی" در انتخاب شهردار!

در سومین گام از بررسی عملکرد یک ساله شورا و شهرداری تبریز میزبان روح الله رشیدی بودیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج: شورا و شهرداری در تبریز هیچگاه بدون حاشیه نبوده و شورای ششم شهردارانش هم از این قاعده مستثنی نیستند. برای گفت‌وگو درباره این حواشی و مسائل و مشکلات تبریز میزبان روح الله رشیدی، سومین عضو شورای شهر در تحریریه آناج بودیم. مشروح این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید.

 با چه هدف و انگیزه‌ای وارد عرصه انتخابات شورا شدید؟

رشیدی: باور بنده این بود که مدیریت شهری و شورای شهر ظرفیتی دارد که می‌تواند بیش از این در حل مسائل شهر ایفای نقش کند. در خودم هم ظرفیتی می‌دیدم که این ظرفیت می‌تواند در خدمت خرد جمعی شورا برای حل مسائل قرار گیرد. سابقه‌ی این موضوع هم به 20 سال قبل برمی‌گردد که به صورت حرفه‌ای وارد روزنامه‌نگاری تحقیقی شدم و با انواع مسائل اجتماعی روبرو شدم؛ تحصیلات دانشگاهی در رشته جامعه‌شناسی هم زمینه‌ی مناسبی برای اندیشیدن به مسائل جامعه فراهم کرد. نشست و برخاست‌ها و گفتگوهای ممتدی که با مدیران و اهل فن داشتم این باور را در بنده تقویت کرد که می‌توان برخی کارهای ناظر به عدالت را به فرجام رساند.

نیت دوم این بود که برای ورود نسل جدیدِ متولیان امور شهری، دریچه‌ای باز شود. احساس می‌کردیم بن‌بستی در شهر ایجاد شده و گویا قبای مدیریت شهری فقط به تن یک عده‌ی خاص و محدود بریده شده! یک حلقه‌ی بسته‌ی عجیب شکل گرفته بود که شکستنش، سخت اما مهم و حیاتی بود. ما این موضوع را پیگیر بودیم و در شورا هم گفتیم شاید از رهگذر حضور ما و طرح برخی مسائل، احتمالا فرصتی ایجاد شود که نسل جدیدی از تاثیرگذاران شهری در عرصه حضور پیدا کنند. کمااینکه با لطف خدا بخشی از این هدف محقق شد؛ بنابراین با این دو هدف وارد شورا شدم و همچنان هم به آن مصرم و آن را معتبر می‌دانم.

 چه شد که در کمیسیون عمران حضور پیدا کردید و به عنوان رئیس انتخاب شدید؟

رشیدی: من داوطلب ریاست در هیچ کمیسیونی نبودم. برای حضور در کمیسیون عمران، شهرسازی و برنامه و بودجه اعلام علاقه کردم. قصد ورود به کمیسیون فرهنگی را نداشتم چون احساس می‌کردم اعضای دیگری هستند که با علاقمندی کامل می‌توانند آنجا موثر باشند. اما عرصه‌های دیگر را خالی می‌دیدم و دوست داشتم نقشی غیر از فعال فرهنگی که بنده را با آن می‌شناختند، ایفا کنم و می‌خواستم ظرفیت مضاعفی ایجاد شود برایم. در ضمن در ترکیب شورا برای تمام کمیسیون‌ها، تخصص‌ها کفایت نمی‌کرد، که اگر بود ترجیحا به آن کمیسیون‌ها نمی‌رفتم. اما وقتی نبود برای عضویت به آن کمیسیون‌ها نامه نوشتم که متأسفانه بنده را از حضور در کمیسیون بودجه محروم کردند و آنجا ترکیب دیگری شکل گرفت! آن موقع، جناح اکثریت بودجه را مهم‌تر می‌دانستند و چینش را با تمرکز بر گروه خودشان بستند. بعداً که بنده به کمیسیون عمران رفتم و ظرفیتی فعال شد، فکر کردند که آنجا را نباید به بنده می‌دادند. در هر حال، اعتراضی نکردم چون برای من فرقی نداشت. رفتم کمیسیون‌های عمران و شهرسازی.

در سال اول، خودِ اعضا عرفی گذاشتند که هرکس در هیئت رئیسه شورا حضور دارد در کمیسیون‌ها رئیس نباشد؛ اعضای کمیسیون عمران بنده، آقایان بابایی و باغبان و بجانی و برگی بودیم که آقای برگی رئیس شورا، آقای باغبان رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، آقای بابایی رئیس کمیسیون شهرسازی و آقای بجانی سخنگوی هیئت رئیسه بودند. من تمایلی برای ریاست کمیسیون نداشتم، اما در نهایت این اتفاق افتاد. بلافاصله هم توضیح دادم که ادعایی در تخصص‌های این حوزه ندارم اما تلاش می‌کنم از منظر شهری، ماموریت‌هایش را به کمک کارشناسان دنبال کنم. بعد هم مسئولیت کمیسیون را بسیار جدی گرفتم و از عملکرد خودم دفاع می‌کنم قطعا.

 در انتخاب شهردار اول موضع و عملکرد شما چه بود؟

رشیدی: انتخاب، ناظر به نیاز و مساله است. ما به آدم‌ها بدهکار نیستیم؛ انتخاب همراه با ترجیح است که آن ترجیح باید منطق و مبنا داشته باشد. منطق ما سالهاست روشن است در حوزه‌ی شهری. شهرداری باید روی خط عدالت بیاید. این، مبنای اصلی ما در انتخاب شهردار بود. شهردار باید عدالت‌باور و عدالت‌خواه می‌بود.

متأسفانه شهرداری، تبدیل به عابر بانک و توسری‌خورِ نهادها شده و در خدمت اهداف سازمان‌های دیگر بوده. ناظر بر این آسیب، ما دنبال نفری بودیم که جربزه‌ی مقابله با این وضعیت را داشته باشد‌. طمع برای ماندن در پست شهرداری را به هر قیمتی نداشته باشد و به اصطلاح، آزاده باشد تا آزادانه به کار اصلاحی مشغول شود، ضمنا ترجیح ما این بود که شهردار از خودِ مجموعه شهرداری باشد، شهرداری‌شناس باشد که سرش کلاه نرود. چون ما زمان نداشتیم که آزمایش و خطا کنیم. ضمن احترام به بقیه، به این نتیجه رسیدیم که آقای رنجبر به این معیارها نزدیک‌تر است. اگر هم دوباره به آن موقعیت برگردم قطعا دوباره انتخابم آقای رنجبر است.

چه شد که کار شهردار به استیضاح رسید؟

رشیدی: واقعیت این است که برخی اعضا نتوانستند این انتخاب را قبول کنند و اساسا بنای همراهی نداشتند. بویژه وقتی انتصابات شروع شد، اینها هم شروع به فشار کردند که در ماه اول ماه شاهد سوال بودیم. جلسه سوال هم چیزی در حد استیضاح بود و پیامد آن هم این بود که سازمان مدام سرد و گرم می‌شد، مدیران سست می‌شدند و بی‌ثباتی ایجاد می‌شد و ما هم این مسأله را به همکاران می‌گفتیم که اگر واقعا مسأله‌ای هست کمک کنیم تا حل شود. آن اصطلاحی که خود عزیزان گفتند که آقای رنجبر اهل تعامل نیست، سر زبان‌ها افتاد. ما در این موضوع عمیق شدیم و گفتیم موضوع تعامل مهم است نه خودِ تعامل؛ تعامل یک تکنیک و شیوه مواجهه است، موضوع تعامل مهم است؛ تعامل بر سر چه چیزی؟ آیا تقاضای قانونی و در چارچوب وظایف قانونی شورا وجود دارد که تعامل رخ نمی‌دهد یا خواسته دیگری مطرح است؟ احتمالا خواسته شما هم خواسته خوبی باشد اما در چارچوب قانون و اختیارات نباشد.

متأسفانه برخی اعضای خاص، شروع به فشار کردند و تلویحا هم گفته بودند که نمی‌گذاریم کار به آخر سال برسد. چون به آخر سال برسد فصل کاری شروع می‌شود و عملکرد به چشم می‌آید و وقتی عملکرد به چشم بیاید با افکار عمومی طرف خواهیم بود؛ زمستان بود و با وجود اینکه خودِ اعضا می‌دانستند پروژه‌های عمرانی گیرهای حقوقی دارد مدام می‌گفتند کار نمی‌کنید و فلان. شهردار هم از هرجهت به دنبال صلاح شهر بود؛ نمی‌خواهم خیلی جزئیات را باز کنم اما اینکه می‌پرسید چه شد، باید خلاصه عرض کنم که یک تعداد از اعضای محترم مطالبات و دیدگاه‌های خاصی داشتند که از نظر ما وجاهت نداشت و باید اجازه می‌دادیم شهردار کار کند.

چه شد که اعضای شورا با طیف‌ها و افکار مختلف با یک همکاری به استیضاح آقای رنجبر رای دادند؟

رشیدی: هرکس مقصد متفاوتی داشت اما متأسفانه استدلال‌ها برای استیضاح چندان قوی و عادلانه نبود. شما را به جلسه استیضاح ارجاع می‌دهم. قبل از جلسه استیضاح 20 عنوان برای استیضاح نوشته بودند که در جمع خودشان گفته بودند که خیلی از این حرف‌ها درست نیست برای بهانه‌جویی. در نهایت شش محور انتخاب کردند که در جلسه استیضاح با تذکر ما چهار عنوان حذف شد و دو مورد را هم مسامحتاً نگه داشتند تا جلسه استیضاح از رسمیت نیافتد!

برخی موافقان استیضاح همان کسانی بودند که در حضور خودِ من به آقای رنجبر به خاطر عزل فلان مدیر و معاون تحکم می‌کردند که چرا فلان معاون را برداشتی نباید این کار را می‌کردی! اینگونه موارد درباره انتصاب و عزل نفرات بسیار زیاد بود؛ اگر شما به یاد بیاورید اولین باری که آقای رنجبر، چندین معاون انتخاب کرد واویلایی در شهر راه افتاد؛ گفتند یکی جاسوس میت است، یکی فلان کاره است و همان موقع معلوم بود که بنای اینها بر این نیست که اقناع شوند و اصلا اصل این است که به هرچیزی اعتراض کنیم؛ حتی به بهای تخریبِ آبرو و شخصیت ایمانی یک نفر تا ثابت کنیم رنجبر اشتباه کرده است.

 موضع و عملکرد شما در انتخاب شهردار دوم چه بود؟

رشیدی: بنده در آقای هوشیار مزیت‌هایی می‌دیدم که در دور اول هم به ایشان گفتم اما در مقایسه، به دلایلی به آقای رنجبر رسیدم؛ همان موقع برخلاف برخی مدعیان امروزی، علیه آقای هوشیار موضع نگرفتم و توضیح هم دادم که آقای رنجبر را انتخاب می‌کنم نه اینکه دیگران را تخریب کنم برعکس عزیزانی که به هرکس که می‌خواستند رأی دهند، دیگران را تخریب می‌کردند. من در ذهنم نمره داده بودم و به آقای رنجبر رسیده بودم.

در نوبت دوم، برای من خاستگاه مهم بود؛ اینکه چه کسی چه کسی را مطرح می‌کند؛ دیدم همان نفراتی که به خاطر انتصابات با آقای رنجبر مشکل داشتند آقای هوشیار را مطرح می‌کردند که همین مساله اجازه نمی‌داد من به مزیت‌های آقای هوشیار فکر کنم، چون تمام ذهن من درگیر این موضوع شده بود که این افراد چه کار می‌خواهند بکنند و نگران بودم و هستم. به همین خاطر به گزینه دیگری رأی دادم. اما صادقانه و شفاف این کار را کردم. من در مورد عملکردها همواره تحلیل دارم، اما از تحلیل احوالات شخصی همیشه پرهیز می‌کنم و پرهیز دارم در مورد پشت‌پرده‌ی کسی حرف بزنم. اما تعدادی از همان افرادی که به آقای هوشیار رأی دادند اصلا ایشان را قبول نمی‌کردند. یکی از همین افراد که در یک سال گذشته یک دقیقه هم با من حرف نزده بود به سراغم آمد و گفت آقای هوشیار آدم خطرناکی است و فلان و بهمان. گفتم چرا؟ گفت که دلال اجیر کرده و آمده سراغ ما که به او رأی دهیم. می‌گفت نباید اجازه داد هوشیار شهردار شود. ببینید این مسأله چقدر برای اینها مهم بود که به سراغ آدم رادیکالی مثل رشیدی آمده بودند که می‌دانند رأیش را علنی می‌گوید و عوض هم نمی‌کند. آنها می‌دانستند من به آقای هوشیار رای نمی‌دهم؛ اما تلاش کردند هوشیار را بیشتر تخریب کنند تا شهردار نشود. همان آدم‌ها وقتی دیدند که ما آقای شریف زاده را مطرح کردیم فقط برای اینکه کسی که ما معرفی کردیم انتخاب نشود، به آقای هوشیار رأی دادند!

صبح روز رأی گیری هم داستانی ساختند تا تغییر موضع خود را توجیه کنند. خانم غفوری که روز رأی‌گیری امضایش را پس گرفته بود، به من گفتند که عکسی از تو و آقای شریف زاده در آمده است که نشان می‌دهد شریف‌زاده منتسب به توست! من تعجب کردم، چرا که من اصلا ایشان را ندیده بودم و فقط شبی که از تهران آمده بودند، ملاقات کردم. گفتم چه عکسی؟ گفتند پسر تو (دو ماهه!) با مادر آقای شریف زاده عکس دارد! و این را تقویت کردند که آقای شریف زاده گزینه رشیدی است و دوباره به شهرداری مسلط خواهد شد. در حالیکه من قبلا هم به شهرداری مسلط نبودم. با چنین مسأله مضحک و سطح پایینی چنین کاری را انجام دادند.

نظرتان درباره حذف طیف اقلیت از هیئت رئیسه و کمیسیون‌ها چیست؟

رشیدی: متأسفانه روحیه شورایی در این عزیزان وجود ندارد و از اول هم نبود و به چشم تقسیم جایگاه‌ها و جناح به مسأله نگاه می‌کردند و به این موضوع هم توجه نمی‌کردند که فلان عضو استعداد دارد یا نه و من در هیئت رئیسه اول هم گفتم که این خط بندی تداوم پیدا خواهد کرد. من در آن جلسه هم گفتم که به چه کسانی رأی دادم، اما رئیس شورا به خاطر اینکه من به او رای ندادم در ذهنش قالب‌بندی شده بود که جناح یعنی این! همین موضوع باعث شد تا ظرفیت کارشناسی نفرات، فرع بر نظر جناحی شود و این مساله بود و رسوبات آن تداوم داشت.

چون من بارها هم گفته بودم که اگر صدبار هم رأی گیری کنید، رأی من همین خواهد بود، به خاطر تأثیر نمادینی که باعث می‌شود مرزها شکسته شود اما نگذارید احترام ها از بین برود. چون من به جایگاه رئیس شورا احترام خواهم گذاشت و در یک سال گذشته هم این کار را کردم اما نباید مرزها شکسته شود و باید در جامعه بدانند که دو نوع تفکر وجود دارد که با هم متمایز هستند. من چرا باید بگویم مرزی وجود ندارد؛ امروز دیگر اصولگرایی و اصلاح طلبی وجاهت ندارد، چون مرزبندی امروز منافع مردم و انقلاب است و جناح یعنی اینکه در جناح مردم و انقلاب هستی یا در جناح روبروی مردم. از کجا باید بدانیم؟ در جایی مثل شهرداری این موضوع روشن بود. شاید در جای دیگر سخت باشد اما اینجا آشکار است و من رأی می‌دهم یا به نفع مردم یا علیه مردم.

نظارت گریزی شورای چهارم را به خطا انداخت

اینکه گروهی از اعضای شورا، تلویحا یا تصریحا خود را حامی شهردار و دفع‌کننده انتقادات به او فرض کنند، به ضرر شهر و شهردار است. تثبیت این نگاه همان و فرو رفتن شهرداری در روزمرگی یا نظارت گریز شدن شهرداری به دلیل تخت شدن خیالش همان. در شورای چهارم این اتفاق افتاد؛ دوستان متأسفانه با همین تفکر، هیئت رئیسه را یکدست کردند که بگویند ما ضربه‌گیر شهردار خواهیم بود کمااینکه به کمیسیون عمران و تحقیق و نظارت به همین چشم نگاه کردند که کمیسیون عمران جایگاهی است که چون اشراف به خدمات عمرانی دارد و جای مهمی است و رئیس کمیسیون عمران در کمیته تخصیص حضور دارد و می‌تواند نظر اعمال کند و از آن طرف هم کمیسیون

تحقیق و نظارت می‌تواند مزاحم شهردار باشد، پس اینها را مال خود کنیم. من این طرز نگاه را اصلا دوست داشتن شهردار نمی‌دانم بلکه احتمالا هزینه‌زا خواهد بود برای ایشان.

بنده به آقای هوشیار گفتم که ما خط قرمزی داریم به نام مراقبت از یکدیگر و کارکنان و مدیران؛ ما با دوستان نزدیکمان عهد کردیم که مراقب یکدیگر باشیم که اول خودمان آلوده نشویم و بعد هم نگذاریم دیگران آلوده شوند؛ من در قبال پایین تا بالای شهرداری مسئولم. من نمی‌توانم بگویم چون از نظارت من بدشان می‌آید رها کنم تا خدای نکرده به خطای قانونی بیافتند و خانواده و زندگی‌شان نابود شود. اتفاقی که در شورای چهارم رخ داد؛ اعضای شورا با فکر پلید نیامده بودند. ریاست وقت شورا و فکر حاکم بر شورا که نظارت‌گریز و نظارت‌تعطیل بود باعث شد که تعدادی از اعضای شورا به خطا بیافتند و در انتصابات و اعتبارات دخالت کند و مدیران هم به همان حالت بودند که نظارتی وجود ندارد! با همین تفکر مدیران را به دردسر انداختند.

در یک سال گذشته چقدر به موضوعاتی که در ذهنتان بود، رسیده‌اید؟

رشیدی: بنده در ذهنم برنامه‌ای دارم برای سال‌های حضور در شورا و اگر خدا بخواهد، تا پایان شورای ششم آنها را پیگیری می‌کنم؛ یکسری وظایف عمومی بود که همراه با سایر اعضا انجام دادم و یکسری نقاط خاص برای خودم تعریف کردم. مثلا تبدیل اصل تحول در حاشیه‌نشینی به ادبیات عمومی و همچنین جاانداختنش در سیاست‌گذاری شورا. خوشحالم که سهمی در این مسیر بویژه در بودجه 1401 داشتم. برای فعالسازی پروژه مسیرگشایی 45 متری، انصافا همت شد و بنده هم به شکل ویژه در کمیسیون عمران و کمیته تخصیص سعی کردم این موضوع را تقویت کنم. اتمام مسیرگشایی خیابان علی بقال، خیابان سعیدی در آخماقیه و چند معبر کوچک ولی مهم در ملازینال را هم پیگیری می‌کنم. شفافیت هم برایم خیلی مهم بوده. از خودم شروع کردم و الان پیگیری می‌کنیم که در شهرداری به شکل حداکثری اجرایی شود.

در کمیسیون عمران هم به وضعیت مترو از بابت فنی ورود کردیم که در نهایت به سازمان حمل و نقل ریلی رسیدیم که به نظرم اتفاق خوبی بود. در بحث برجسته کردن مسایل شرکت اتوبوسرانی و در آمدن از آن وضعیت رقت‌بار نقش داشتم. مشخصا به موضوع اتوبوس‌های دربستی ورود کردیم که ناشی از یک فهم عدالتخواهانه بود. 52 دستگاه اتوبوس ما به پتروشیمی و پالایشگاه خدمات می‌دادند. با اذعان مدیرعامل شرکت اتوبوسرانی ماهانه یک میلیارد ضرر می‌دادیم که ما با چنگ و دندان در کمیسیون مصوب کردیم و بعدا خوشبختانه شورا هم اقناع شد و به بازگشت اتوبوس‌ها رأی دادند.

 مسأله کارگران اتوبوسرانی به کجا رسید؟

رشیدی: ما شرکت واحد را یک شرکت مفلوک و شکست‌خورده تحویل گرفتیم اما ثبات، آرامش و پشتیبانی از این شرکت تا حدی باعث شد که آن وضعیت تمام شود و کمی ثبات پیدا کند و یکی از مسائل هم کارگران خط بی آر تی بود که برای حل مشکلات آنان باید مناسبات شرکت واحد و پیمانکاران را متحول می‌کردیم. یعنی هزینه‌هایشان کفاف کند و بتوانیم از پیمانکار هم کار بخواهیم. پیمانکار مدعی بود که ما ضرر می‌کنیم! قبلا هر سؤالی می‌شد عنوان می‌کردند که در دست پیمانکار است و به ما ربطی ندارد اما در تبصره‌های بودجه مصوب کردیم که شهرداری مکلف است پیمانکار را ملزم کند حتی در صورت برون‌سپاری هم حقوق کارگران را طبق قانون کار پرداخت کند.

در بحث پیمانکاری شورا برنامه‌ای برای کاهش برون‌سپاری پروژه‌های شهرداری دارد؟

رشیدی: یکی از مسائلی که در بحث انسداد ورود نیروی انسانی پیگیری می‌کردیم، این بود که آرامشی باشد و از وضعیت اسف‌بارِ ورود دلبخواهی نیرو جلوگیری شود تا زمینه‌ای برای لایحه ساماندهی نیرو آماده شود. آن زمان یکی از اهداف این بود که وقتی بدانیم مهندسی توزیع نیرو چگونه است به تناسب نیرو، برون‌سپاری را طراحی می‌کنیم. نمی‌شود که مجموعه‌ای مثلاً 15 هزار نیرو داشته باشد و همزمان هزینه گزافی هم برای برون‌سپاری دهد. شهرداری چگونه سازمان یافته که قادر نیست خودش کار کند؟ این باید با تدبیر حل شود.

 یکی از مسائل موجود ادامه ورود نیرو به شهرداری است، آیا این مسئله حقیقت دارد؟

رشیدی: من نمی‌توانم رد یا تایید کنم چون امکانی برای صحت‌سنجی ندارم؛ فعلا بنای ما بر اعتماد به شهردار است. وگرنه علیرغم درخواست و مکاتبه، هیچ دسترسی‌ای به سامانه‌های مهمی مانند نیروی انسانی و حقوق و مزایا برای اعضای شورا ایجاد نشده. ما در آن مصوبه گفته بودیم هرگونه ورود نیرو ممنوع است اما امکانی برای راستی‌آزمایی نداریم و برای همین این مسأله را رد نمی‌کنم و احتمالا هم ورود نیرو وجود دارد اما این را یقین دارم که اگر طرح انسداد نیرو نبود، بلبشویی که در دوره‌های قبل داشتیم شدیدتر می‌شد. به خصوص اینکه چند دوره گذار داشتیم و دو سرپرست و دو شهردار در یک سال داشته‌ایم و اگر این طرح نبود در هر دوره‌ی گذار، قطعا دهها نفر وارد شهرداری می‌شد.

 نقدهایی وجود دارد که این طرح باعث شده نیروهای متخصص و انقلابی هم نتوانند به شهرداری ورود کنند؟

رشیدی: این حرف اصلا درست نیست و حتی برخی به من اعتراض می‌کنند که تو باعث شدی نیروهای انقلاب نتوانند وارد شهرداری شوند! ما در آن طرح هم نوشتیم حتی اگر یک فرصت شغلی باشد باید با آزمون و فراخوان باشد؛ بدعتی که گذاشته شده، باعث شده تا هرکس افراد ستادش را به نام نیروهای انقلاب وارد شهرداری کند و فاکتورش را به نام انقلاب بزند. این خلاف عدالت است؛ کسی که نیروی متعهد است چرا به فلان وزارتخانه نمی‌گوید که درها را باز کنید تا من وارد شوم و فقط شهرداری را هدف گرفته؟ برخی اعضای شورا و برخی مدیران، فامیل و آدم‌های خود را وارد شهرداری کردند و فاکتورش را به نام انقلاب و نظام زدند؛ در حالیکه به مرور، ثابت شده است خیلی از این نورچشمی‌ها، اساسا تعلق خاطری به مردم و انقلابشان ندارند و قرار است در انتخابات‌های آتی، هوادار و رأی‌جمع‌کن آقایان باشند! حتی اگر یک فرصت شغلی باشد از طریق آزمون باید اقدام کرد و نیروی انقلابی هم باید در آزمون شرکت کند و در رقابت، وارد سیستم شود.

ما به آقای رنجبر تا پایان سال گذشته وقت داده بودیم که لایحه ساماندهی نیروی انسانی را بیاورد که آنها چیزی نوشته بودند اما فرصت نشد ارائه کنند. آقای هوشیار وقتی آمدند سه ماه فرصت خواستند که این روزها آن مهلت سه ماهه دارد تمام می‌شود. در آن لایحه بناست ضمن ساماندهی وضع موجود نیروها، ضوابط جذب نیرو نوشته شود و اصل بر آزمون و فراخوان است.

شهر و شهرداری در سال دوم را چگونه می‌بینید؟

رشیدی: من همچنان و هر لحظه دعا می‌کنم و امیدوارم که تمام این مناسبات و خط‌بندی‌ها برای مردم باشد و در نهایت به این ختم شود که مصالح و اولویت‌های شهر در نظر گرفته شود. من به سهم خودم از هیچ تلاشی در هر نقطه‌ای فروگذار نخواهم بود. حتی اگر نتوانم برای مردم کاری ایجابی بکنم حتما در برابر روندها و کارهای غلط می‌ایستم.

چند کلمه‌ای درباره این اسامی بفرمایید:

عباس رنجبر: کاربلد، مردم‌دار و خدمتگزار

یعقوب هوشیار: جسور و پرکار

رسول برگی:

شهرام دبیری: گرفتارِ هوش سرشار

حکیمه غفوری:

تقاطع ارتش: آینه عبرت برای مدیریت نمایشی

حاشیه نشینی: غصه‌ی دیرین

شورای ائتلاف: ترمزِ نیروهای انقلاب

دادشهر: آرزوی ما

آذرپارک: ذبح حقوق مردم در روز روشن

شورای ششم: امیدوارم به خود برگردد

سگ‌های ولگرد: نشانه تعدی انسان به حریم طبیعت

انتهای پیام /