نقدی بر نظر "عدم پیگیری نشانههای ظهور"/ ضرورت پیگیری در بیان پیامبر (ص) و امام صادق (ع) / نقشه راه یاوران مهدی (عج)
اگر بخواهیم بهسوی ظهور حرکت کنیم، نیاز به نقشه راه داریم و این نقشه از بررسی مجتهدانه در آیات و روایاتی آغاز میشود که درباره شرایط ظهور سخن گفتهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مسئله مهدویت و امر ظهور، از مهمترین برنامههای خداوند از ابتدای خلقت بشر بوده است، نشان به اینکه تمام انبیای الهی از رویدادهای آخرالزمان به ویژه آمدن منجی موعود خبر دادهاند. این امر در زمان رسالت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و دیگر اهل بیت وحی شدت گرفت تا حدی که بیشترین احادیث موضوعی ما در بیان این بزرگواران، به موضوع مهدویت، آخرالزمان و ظهور اختصاص دارد.
اما به این احادیث میتوان از دو منظر نگریست: منظر اول از این باب است که صرفا به عنوان یک خبر از آینده به آنها بنگریم که طبیعتا برای عوام است. منظر دوم از این باب است که با قرار دادن این نشانهها در کنار یکدیگر به پازلی درباره جغرافیای ظهور دست یابیم که این مسئله اختصاص به خواص از شیعیان دارد. آیات متعددی از قرآن که در زمینه مهدویت سخن گفته است، بر این منظر تأکید دارد؛ موضوعاتی مثل انتظار، تربص (انتظار همراه با دنبال کردن نشانهها)، تحسس (جستجو تا حس کردن)، ترقب (انتظار همراه با رصد) و تدبر آیات (پازلچینی و پشت سر هم قرار دادن نشانهها)، تفقه آیات (فهم نشانهها) ناظر به این امر است.
طی روزهای اخیر حجتالاسلام رفیعی در سخنانی ضمن بیان شناخت وظایف عملی منتظران، گفت:
"از آسیبهای جدی مهدویت، غفلت از وظیفه منتظران و پرداختن به مسائل حاشیه است. خیلیها دنبال تطبیق نشانههای ظهور هستند؛ یمانی کیست؟ دجال کیست؟ در هر حالی که هیچ توصیهای در دین درباره دنبال کردن نشانههای ظهور نیامده است؛ اینها نشانههایی است که خود به خود تحقق مییابد و برخی از اینها با ظهور فاصله دارد."
برای تبیین بیشتر مسئلهی رفتار در قبال نشانههای ظهور به گفتوگو با محمدهادی همایون، مهدویپژوه و صاحب کتاب " تاریخ تمدن و ملک مهدوی" پرداختیم. مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تمام انبیاء و رسولان الهی به ویژه رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره رویدادهای ظهور سخنانی گفتهاند. نمیتوان گفت پیامبران بدون هیچ قصد و غرضی به این نشانهها اشاره کردهاند؛ ممکن است مشابهاتی با آن نشانهها اتفاق بیفتد و نعوذا بالله مردم گمراه شوند، اما در این نگاه، آیا بهترین کار این است که نشانهها را کنار بگذاریم و دنبال نکنیم؟ اگر بناست مردم تطبیق نادرست دهند، چرا پیامبران و اهل بیت (ع) درباره نشانههای ظهور سخن گفتهاند؟ اگر نشانههای ظهور را کنار بگذاریم تا نشانه آخری خود به خود اتفاق بیفتد، از کجا باید بدانیم آن آخری، نشانه واقعی و آخر است؟ در نتیجه پاسخ آن، حذف سؤال و مسئله نیست. برخی از اندیشمندان ما به همین دلیل که پیگیری نشانههای ظهور تهدیدهایی به همراه دارد، شاخهای از پیش خود به نام نشانههای ظهور ایجاد کردند و به علائمی که مقداری عمومیتر و کلیتر است و معمولا بر شخص خاصی تطبیق ندارد، پرداختند؛ مثل نشانههایی که در سطح اجتماع مطرح میشود. عمدتا موضوعات آنها هم حول احادیثی است که از سقوط دینی، فرهنگی، تغییر سبک زندگی و تزلزل خانواده سخن میگویند.
علائم ظهور مجموعهای از نقشه ظهور هستند / مجتهدانه به احادیث آخرالزمان نپرداختیم
به طور کلی برای احادیث ظهور باید کارکردی قائل باشیم؛ این کارکرد مسئلهای راهبردی برای زمینهسازی ظهور است. نشانهها، مجموعهای از نقشه ظهورند که دستورالعمل حرکت بهسوی ظهور را نشان میدهند. وظیفه داریم بر اساس این نشانهها جریان ظهور را تسریع کنیم. ما که از انقلاب اسلامی به این سمت معتقدیم باید به جریان ظهور نگاه راهبردی داشت نه نگاه منفعل. در نتیجه اگر بخواهیم بهسوی ظهور حرکت کنیم، نیاز به نقشه داریم و این نقشه از بررسی مجتهدانه در همین آیات و روایاتی آغاز میشود که درباره شرایط ظهور سخن گفتهاند. اگر ما نمیتوانیم مسائل را به طور صحیح تطبیق دهیم، به این دلیل است که مجتهدانه به این علائم و نشانهها نپرداختیم.
با کنار گذاشتن نشانههای ظهور چیزی حل نمیشود
شما در زمینه فقه مشاهده میکنید بیش از هزار سال کار علمی صورت گرفته است، در حالی که 500 آیه درباره احکام و شرعیات داریم، اما در زمینه مهدویت که با استناد به روایات تفسیری، بیش از هزار آیه وجود دارد، چه مقدار کار صورت گرفته است؟ اگر روی این آیات به اندازه فقهمان تأمل و اجتهاد میکردیم، به دستاوردهای خوبی دست مییافتیم. حداقل حاصلش این بود که جامعه در موضع آسیب تطبیقهای نابجا قرار نمیگرفت و ما هم به دنبال این آسیبها، مردم را دعوت به عدم پیگیری نشانههای ظهور نمیکردیم. پس با کنار گذاشتن موضوع نشانهها، چیزی حل نمیشود.
خطبه غدیر اتصال جریان رسالت به مهدویت است
مهمترین خطبهای که از آقا رسول الله صلی الله علیه و آله است، خطبه غدیر است. حداقل در 6 فراز به صورت مستقیم از امام عصر عجل الله تعالی فرجه سخن گفتند؛ وقتی سیر این خطبه را نگاه میکنید، از ابلاغ ولایت و امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام تا ماجرای امام عصر (عج)، پیوستگی عمیقی را مشاهده میکنید؛ مشابه این نوع بیان را در دعای ندبه امام صادق علیهالسلام مشاهده میکنیم. در واقع تمام انبیای الهی نه تنها از ظهور و نشانههای آن خبر میدادند بلکه در همان راستا مسیرسازی میکردند تا زمانی که رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله آغاز شد و با نزول قرآن و جریان دادن ولایت الهی در پهنه عالم، ختمکننده و تکمیلکننده تمام شریعتها و رسالتهای رسولان گذشته شدند تا عالم و آدم از این پس تحت ولایت ائمه علیهمالسلام بهسوی برنامههای خداوند به ویژه امر ظهور ولایت شوند. جالب است که از پیامبر در ادیان گذشته با عنوان نبی آخرالزمان یاد شده است؛ یعنی یکی از مأموریتهای مهم ایشان، در همین راستا است؛ بنابراین از آنجایی که محوریترین رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله موضوع مهدویت بود، دشمنان سعی داشتند این محوریت را خارج کنند و آن را به یکسری مسائل حاشیهای تقلیل دهند، همچنان که در سایر ادیان چنین تحریفی صورت گرفت.
در انتها به عنوان مثال حدیثی از امام محمد باقر و امام صادق علیهما السلام درباره ضرورت دنبال کردن نشانههای ظهور میخوانم. امام باقر علیهالسلام ضمن روایتی فرمود «نداکنندهای از آسمان به نام حضرت قائم ندا سر میدهد و هرکه در مشرق و مغرب است میشنود، هیچ خفتهای نمیماند مگر اینکه بیدار میشود و هیچ ایستادهای نمیماند مگر اینکه مینشیند و هیچ نشستهای نمیماند مگر اینکه از وحشت آن صدا بر دو پای خویش بر میخیزد؛ پس خداوند هر که را به آن صدا عبرت پذیرد و پاسخ گوید مورد رحمت قرار دهد که آن صدای نخستین آوای جبرئیل روحالأمین است. سپس فرمود: آن صدا در ماه رمضان در شب جمعه شب بیست و سوم است، پس در آن تردید نکنید، بشنوید و اطاعت کنید و در پایان روز آواز ابلیس ملعون است که ندا در میدهد: بدانید که فلانی مظلومانه کشته شد، برای اینکه مردم را دچار شک و گرفتاری کند. پس بسی افراد شککننده سرگردان در آن روز (پدید آیند) که در آتش سرازیر خواهند شد، پس اگر در ماه رمضان آوائی شنیدید در آن تردید نکنید که صدای جبرئیل است و نشانه آن این است که او به نام قائم و اسم پدرش ندا سر میدهد تا آنجا که دوشیزه در پس پرده خویش آن را بشنود و پدر و برادر خود را بر خروج بر انگیزد. امام صادق علیهالسلام نیز فرمود: صوت جبرئیل من السماء و صوت ابلیس من الأرض فاتبعوا الصوت الأول و ایاکم و الأخیر أن تفتتنوا به»؛ یعنی صدای جبرئیل از آسمان و صدای ابلیس از زمین است؛ پس، از صدای اول تبعیت کنید و از دومی بپرهیزید که در آن به فتنه میافتید. در این دو روایت به وضوح از پیگیری نشانههای ظهور و ضرورت آن سخن به میان آمده است.
آیات المهدی (عج) | برنامهای برای جداسازی مؤمنان از کافران در فرآیند آخرالزمان بررسی دو جریان بعثت و غدیر در آیینه مهدویت و آخرالزمانانتهایپیام /