چهارشنبه 19 دی 1403

نقشه داماد شیاد برای شاباش های عروسی | نوعروس، طعمه خواهرشوهرش شد

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
نقشه داماد شیاد برای شاباش های عروسی | نوعروس، طعمه خواهرشوهرش شد

سارقان شاباش های عروسی، داماد و خواهرش بودند که نوعروس را طعمه ای برای سرقت های سریالی خود قرار داده بودند اما در نهایت دستشان رو شد و دستگیر شدند. سارقان شاباش های عروسی، داماد و خواهرش بودند که نوعروس را طعمه ای برای سرقت های سریالی خود قرار داده بودند اما در نهایت دستشان رو شد و دستگیر شدند. به گزارش عرشه آنلاین؛ تحقیقات در این پرونده عجیب، حدود یک ماه قبل با شکایت زنی جوان در اداره...

سارقان شاباش های عروسی، داماد و خواهرش بودند که نوعروس را طعمه ای برای سرقت های سریالی خود قرار داده بودند اما در نهایت دستشان رو شد و دستگیر شدند.

به گزارش عرشه آنلاین؛ تحقیقات در این پرونده عجیب، حدود یک ماه قبل با شکایت زنی جوان در اداره پلیس پایتخت شروع شد. زن جوان گفت: برای دیدن یکی از دوستانم از خانه ام خارج شدم اما پس از بازگشت به خانه متوجه سرقت کیف پولم شدم. داخل کیفم، کارت های عابربانکم وجود داشت که به سرقت رفته بود. همان لحظه هم پیامکی به دستم رسید که نشان می داد صد میلیون تومان پول از حسابم برداشت شده است. وی ادامه داد: علاوه بر این مدتی قبل متوجه شدم تمام پولهایی که در مراسم عروسیم شاباش گرفته بودم نیز به سرقت رفته است که می خواستم شکایت کنم اما شوهرم اجازه نداد و گفت پای پلیس به خانه مان باز نشود.

با این شکایت، پرونده ای در دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و گروهی از ماموران اداره آگاهی تهران تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی ها حکایت از این داشت که برداشت پول از حساب شاکی در یک صرافی صورت گرفته است. با این سرنخ، ماموران راهی صرافی مورد نظر شدند و از مرد صراف شنیدند که زنی جوان با استفاده از کارت عابربانک شاکی اقدام به خرید دلار کرده است. در دوربین های مداربسته صرافی، تصویر زن جوان ثبت شده بود. هرچند او ماسک به صورت داشت اما شاکی با دیدن تصویر زن جوان، شوکه شد. شاکی درحالیکه بهت زده بود گفت: «این زن، خواهر شوهرم است.» او ادامه داد: حالا که فکر می کنم سرقت شاباش های عروسی و بخشی از طلا و جواهراتم که ناپدید شده، توسط خواهرشوهرم صورت گرفته است. او مجرد است و معمولا هر هفته به دیدن ما می آید و حتی شب پیش من و همسرم می ماند. رابطه من با او خیلی صمیمانه است، هنوز باورم نمی شود که من طعمه نقشه سرقت های او قرار گرفته ام.

متهم ردیف اول؛ آقای داماد

وقتی حقایق آشکار شد، خواهرشوهر شاکی نیز به دام پلیس افتاد. او وقتی شواهد را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و اسرار تازه ای را برملا کرد. او گفت: من به دستور برادرم سرقت ها را انجام داده ام. حتی یک ریال هم از پول ها برنداشتم و هرچه بود را تحویل برادرم دادم.

این دختر جوان بازداشت شد و با اعتراف وی، برادرش یعنی همسر شاکی نیز بازداشت شدند. خواهر و برادر سارق برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.

داماد ورشکسته

تازه داماد تاجر و مدیر یک شرکت وارداتی بود اما دچار ورشکستگی شد و همسرش را طعمه سرقت قرار داد. گفت و گو با وی را می خوانید.

چند وقت از ازدواجتان می گذشت؟

سه ماه نشده بود که با گلناز ازدواج کرده بودم اما قدمش در زندگی من خوب نبود. درواقع عروس بدقدمی بود برای من.

چطور می شود یک مرد تحصیلکرده، به این خرافات باور داشته باشد؟

چون به محض اینکه با گلناز ازدواج کردم، دچار ورشکستگی سنگینی شدم. من سالها کار کرده و شرکت خودم را تاسیس کرده بودم. پولم از پارو بالا می رفت اما یک شبه زمین خوردم به جایی رسیدم که بیش از 30 میلیاردتومان بدهی بالا آوردم. ناچار شدم شرکت و کار تجارت را تعطیل کنم.

همسرت خبر نداشت ورشکسته شدی؟

نه. گلناز بی خبر بود. من هر روز به بهانه رفتن به شرکت از خانه خارج می شدم و شب برمی گشتم.

چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟ آن هم سرقت از همسرت؟

چون پدر او هم تاجر است و وضع مالی خوبی دارد. پدرش هرازگاهی پول به حسابش واریز می کند. ضمن اینکه سر عقد، هدیه های خیلی خوبی به همسرم دادند. حتی شب عروسی، حدود 100 یا 200 میلیون تومان شاباش جمع کردیم.

حتی به شاباش های عروسی هم رحم نکردی؟

چه کار می کردم. بدهکار بودم. از طرف دیگر غرورم اجازه نمی داد به همسرم چیزی بگویم. بارها به خودکشی فکر کردم اما جرات نداشتم به زندگیم پایان بدهم. به بن بست رسیده بودم آن هم زمانی که حس می کردم قله بلندی را فتح کرده ام.

چه شد که خواهرت را وارد این بازی کردی؟

فکر کردم اگر او با ماسک و چادر به صرافی برود، شناسایی نمی شود. از او خواستم تا شب قبل به خانه ام بیاید و کیف پول همسرم را به سرقت ببرد. آن بنده خدا هم به خاطر من قبول کرد.

فکر نمی کردی دستت رو شود؟

نه اگر فکر می کردم که کارم به اینجا یعنی دستگیری و آبروریزی نمی رسید. خیلی پشیمانم که دستم رو شده است. از همه بدتر برای خواهرم ناراحتم که به خاطر من، مرتکب سرقت شد.

--> هم اکنون دیگران می خوانند

بیشتر بخوانید

نقشه داماد شیاد برای شاباش های عروسی | نوعروس، طعمه خواهرشوهرش شد 2