دوشنبه 5 آذر 1403

نمایش «خانواده» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
نمایش «خانواده» در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو _ زهرا قربانی رضوان؛ امسال توجه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به مبحث «خانواده» بصورت چشمگیر دیده می‌شود. فیلم‌هایی همچون «آغوش باز»، «دو روز دیرتر»، «میرو»، «دروغ‌های زیبا» از جمله آثاری است که هرکدام به نوبه خود نمایشگر بخشی از مشکلات و مباحث خانوادگی بوده است. «آغوش باز» بصورت محسوس روایتی از خانواده است. فردی که پدر یک خانواده و خواننده است و غرق...

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو_ زهرا قربانی رضوان؛ امسال توجه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به مبحث «خانواده» بصورت چشمگیر دیده می‌شود. فیلم‌هایی همچون «آغوش باز»، «دو روز دیرتر»، «میرو»، «دروغ‌های زیبا» از جمله آثاری است که هرکدام به نوبه خود نمایشگر بخشی از مشکلات و مباحث خانوادگی بوده است. «آغوش باز» بصورت محسوس روایتی از خانواده است. فردی که پدر یک خانواده و خواننده است و غرق در کار و هنر خود، فراموش میکند که همسر و فرزندانی دارد و طی اتفاقات و کشمکش‌هایی متوجه اشتباهات خود می‌شود. بصورت موازی پدری که همدلانه در کنار همسر خود که فراموشی گرفته است به تصویر کشیده میشود. او از شغل خود استعفا می‌دهد تا بتواند بهتر در کنار خانواده و همسر خود حضور پیدا کند. پرداخت به جایگاه زن و مادر در این فیلم بصورت جدی دیده می‌شود. تا جایی که اثرگذاری و گره‌گشایی پایانی فیلم توسط پرسوناژ زن صورت میگیرد. فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» روایتگر مسئله‌ی مهم فرزندآوری و موانع آن است. باتوجه به مسئله پیری جمعیت و عدم تمایل به فرزندآوری اینبار در آثار جشنواره با زوج جوانی که با موانعی رو‌به رو هستند و می‌خواهند صاحب فرزند شوند، اما دچار مشکلاتی می‌شوند همراه می‌شویم. این فیلم با زبان طنز و کمدی سعی در به تصویر کشیدن این مسئله مهم دارد. نمایش حمایت خانواده و کمک آن‌ها به فرزندان خود جهت فراهم کردن و هموار کردن مشکلات فرزندآوری از نکات دیگر فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» است. به تصویر کشیدن خانواده اینبار بیرون از مرز‌های ایران در فیلم سینمایی «دروغ‌های زیبا» که اثری بنگلادشی بود دیده شد. فیلمی که روایتگر خانواده‌ی از طبقه فقیر جامعه است و مرد و زن در کنار یکدیگر همدلانه کار می‌کنند تا بتوانند زندگی راحت‌تری داشته باشند. مرد ریکشامن (سه چرخه سوار) است و به سختی تلاش میکند تا وسیله نقلیه بهتری را تهیه کند و زن در کارخانه تولید پوشاک کار می‌کند. آن‌ها دچار کشمکش و معضلاتی می‌شوند، اما هرکدام سعی در حل مسئله دارند و در نهایت تصمیم می‌گیرند با پول خود که برای خرید موتور جمع کرده اند بگذرند تا این پول صرف هزینه درمان کودک ناشنوا شود. «میرو» پسری بلوچ است که مدرسه را ترک کرده و پدر و مادر او از رفتار‌های این نوجوان ناراضی هستند. مخاطب در طول روند فیلم تغییر شخصیت قهرمان را مشاهده میکند. میرو که نوجوانی پرانرژی است به بزرگ‌مرد خانواده تبدیل می‌شود و برای جبران اشتباهات گذشته خود دست به تصمیمات بزرگی میزند. روابط مادر و فرزندی و پدر و پسری در این فیلم با روایتی منسجم برمحور اخلاق و سنت پیش می‌رود و مخاطب را با خود همراه می‌کند.