سه‌شنبه 6 آذر 1403

نه مطلوب و نه فاجعه‌بار

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
نه مطلوب و نه فاجعه‌بار

نه حضور افراد در پای صندوق‌های رای و شرکت در انتخابات به‌معنای تایید مطلق نظام سیاسی است و نه قهر بخشی از مردم و رای‌ندادن، مخالفت با اصل نظام معنا می‌شود و اساساً قائم‌کردن اعداد و ارقام مشارکت انتخاباتی بر مسئله تایید یا رد نظام‌های سیاسی، خطایی بزرگ است. کنش سیاسی بخش قابل توجهی از مردم، متغیر وابسته‌ای است از شرایط موجود و سطح رضایت از زندگی که مشخص است با وجود مشکلات و شکاف‌های بسیاری که وجود دارد، خود به خود سطح مشارکت انتخاباتی رو به افول می‌رود. علاوه بر این باید در نظر داشت که از ابتدای انقلاب و برقراری ساز و کار انتخاباتی در کشور، معمولاً 25 درصد از واجدین شرایط هرگز در انتخابات‌ها شرکت نکرده‌اند که مرور میزان مشارکت انتخاباتی در ادوار مختلف موید این مسئله است. مقطعی چون سال 88 که رکورد مشارکت انتخاباتی 86 درصد بود، یک استثناست و در هیچ دوره‌ای هم این آمار به ثبت نرسیده. معدل میزان مشارکت مردم از ابتدای انقلاب در انتخابات ریاست‌جمهوری 66 درصد و در انتخابات مجلس 57 درصد بوده که گویای این مسئله است حداقل 25 درصد واجدین شرایط میلی به حضور در انتخابات‌ها نداشته و به‌نظر می‌رسد ریشه در فرهنگ سیاسی آن‌ها داشته باشد.

حال به انتخابات 1402 بازگشته و میزان مشارکت در این دوره را واکاوی کنیم. بر اساس اعلام وزارت کشور، 61 میلیون و 172 هزار و 298 نفر واجد رای‌دادن بودند که البته این آمار اعلامی مربوط به کل ایرانیان واجد شرایط است؛ حتی ایرانیانی که در خارج کشور سکونت دارند. از آن‌جایی که امکان شرکت در انتخابات مجلس برای ایرانیان خارج از کشور وجود ندارد، باید تعداد آنان را از این 61 میلیون کم‌کرده تا میزان مشارکت دقیق‌تری به‌دست آید. با توجه به عدم اطلاع دقیق و نداشتن آمار رسمی از تعداد ایرانیان مهاجرت کرده باید به سخنان جسته و گریخته‌ای که مقامات رسمی مطرح می‌کنند، استناد کنیم. شهریورماه امسال بود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه اعلام کرد بر اساس آمار این وزارت‌خانه، 5 میلیون و 200 هزار ایرانی در خارج از کشور حضور دارند که البته این آمار مربوط به افرادی است که برای دریافت خدمات به سفارتخانه‌ها، کنسولگری‌ها و یا نمایندگی‌های سیاسی مراجعه کرده‌اند و در این آمار ارائه شده، افرادی که به‌طور غیرقانونی از ایران خارج شده و در دیگر کشورها پناهنده شده‌اند وجود ندارند. علاوه بر این، برخی آمارهای غیررسمی از حضور 7 میلیونی ایرانیان در خارج از کشور حکایت می‌کند که هر دو آمار رسمی و برآورد غیررسمی، تعداد قابل توجهی است. هر چند که همه این افراد خارج‌نشین از سن رای‌دادن برخوردار نیستند اما حتی با کسر آنان از ایرانیان حاضر در خارج کشور، سطح مشارکت در انتخابات 1402 بالاتر برآورد می‌شود.

با تمام این تفاسیر، ثبت مشارکت 41 درصدی در انتخابات 1402 که موبد بحث و جدل‌های بسیاری هم شده، نه مطلوب و نه فاجعه‌بار است. باید پذیرفت که در شرایطی که کشور حدود 6 سال با تورم بالای 40 درصد دست و پنجه نرم کرده، شکاف‌های اقتصادی افزایش یافته، چند آشوب خیابانی رخ داده و حتی سازمان سیاسی به بحران ناکارآمدی دچار شده، ثبت این مشارکت قابل توجه است، زیرا حضور 25 تا 26 میلیونی مردم در انتخابات، «نه» بزرگ به معاندان و دشمنانی بود که ایده تحریم انتخابات را به‌عنوان یک راهکار فعال و موثر دنبال می‌کردند. این نزاع‌های شکل‌گرفته پیرامون مشارکت انتخاباتی، بیشتر برای سوء‌استفاده برخی جریان‌های سیاسی داخلی در جهت تخریب رقبا و جنگ روانی اپوزیسیون خارج‌نشینی است که اساساً اعتقادی به صندوق رای نداشته و نباید در دام این مباحث گرفتار شد. مشارکت انتخاباتی، چیزی بیشتر از یک عدد و رقم نیست که در ظرف زمانی خود قابل تفسیر است و نباید بیش از حد توجهات را به‌سمت آن معطوف و به نزاع‌هایی بیهوده وارد شد.