نکونام شایستگی نشستن روی نیمکت استقلال را ندارد و قهرمانی را از تیم گرفت / ستاره پرسپولیس و منتظر محمد را خودش نخواست
علی سامره مهاجم و سرپرست سابق استقلال از ناکامی این تیم در این فصل پرده برداشت.
به گزارش مشرق، علی سامره، مهاجم اسبق استقلال فصل گذشته در مقطعی سرپرست این تیم شد اما باوجود اینکه با نکونام رفاقت دیرین و قدیمی داشت، با سرمربی استقلال به مشکل خورد. در نهایت در نیم فصل از استقلال جدا شد. سامره سرانجام بعد از اتمام فصل سکوت خود را درخصوص جدایی از استقلال شکست.
گزیده صحبتهای سامره با سایت فوتبالی درمورد اتفاقات باشگاه استقلال و جداییاش از این تیم را در زیر بخوانید:
{مهرههای استقلال} حقیقت این است که مدیریت استقلال، تیم خوبی را در اول فصل بست. در واقع تیم نسبت به فصل گذشتهاش، در دو یا سه پست تغییرات داشت و در کل از تیم فصل قبل فقط چهار بازیکن به نامهای عارف غلامی، سیلوا، محمد محبی و مهدی قایدی جدا شدند. در نقل و انتقالات آرمین سهرابیان جانشین سیلوا شد و عارف غلامی با نظر کادر فنی تیم را ترک کرد تا ایمان سلیمی جانشین او شود. همچنین مهرداد محمدی جانشین مهدی قایدی شد و بلانکو هم با توجه به تغییر سبک بازی تیم جانشین محبی شد.
{تفاوت سبک بازی تیم ساپینتو و نکونام} تیم ساپینتو در فینال جام حذفی حضور داشت و البته تا هفتههای پایانی لیگ برتر هم مدعی قهرمان بود و اگر در بازی مقابل نساجی، مساوی نمیکرد، شاید قهرمان هم میشد. تیم نکونام در شهرآورد برگشت که استقلال میتوانست پیروز میدان باشد آن هم در روز غیبت دو بازیکن دفاعی یعنی گولسیانی و کنعانی، استقلال برای بردن تلاش نمیکرد و میشود گفت از دقیقه 20 تا پایان بازی، نبض بازی در اختیار پرسپولیس بود. بر خلاف نظر کادرفنی و آقای جواد نکونام، استقلال از ابتدای فصل چهره یک مدعی را داشت. آنچه در تیم تغییر کرد نگرش کادرفنی و به دنبال آن سبک بازی تیم بود که از یک فوتبال تهاجمی در دوران ساپینتو به یک فوتبال تدافعی و محتاطانه تغییر پیدا کرد که مورد پسند هواداران استقلال نبود. استقلال در زمان سرمربیگری ساپینتو بسیار هجومی بازی میکرد و تماشاگران لذت میبردند اما تیم جواد نکونام محتاطانه و دفاعی به میدان میرفت.
{دلیل قهرمان نشدن استقلال} مهمترین دلیل قهرمان نشدن تیم در دو جام حذفی و لیگ برتر، اشتباهات کادرفنی و شخص جواد نکونام است. استقلال در تاریخ همیشه تیمی بوده که هجومی بازی کرده و تماشاگرانش را به وجد آورده و با همین سبک و سیاق، 9 بار قهرمان لیگهای سراسری و 7 بار قهرمان جام حذفی و دو بار قهرمان آسیا شده است.
{انتقاد نکونام به نقل و انتقالات} باشگاه استقلال با انبوهی از مشکلات و بدهیهای بجای مانده از قبل تیم را آماده مسابقات کرد و استقلال تا قبل از پایان هفته بیست و هشتم و بازی استقلال مقابل نساجی در قائمشهر صدرنشین جدول بود. باشگاه استقلال وارث قراردادهای سنگین فصل قبلش هم بود. بازیکنان در فصلی که تیم سه مدیرعامل داشت، 35 درصد هم نگرفته بودند. وقتی علی خطیر آمد، باشگاه نزدیک به 900 میلیارد تومان بدهی داشت. استقلال از آسیا حذف شده بود و مجوز حرفهای نگرفته بود. تیم رقیب سه گانه لیگ و حذفی و سوپرجام را گرفته بود. دو دربی پشت سر هم را استقلال باخته بود. سه مدیرعامل و سرپرست عوض شده بود. خزانه خالی بود و واقعا وضعیت بحرانی در باشگاه حاکم بود. اما در نقل و انتقالات اول فصل و حتی نیم فصل باشگاه خوب عمل کرد. علی خطیر، حدود 400 میلیارد تومان پول برای باشگاه و تیم آورد. سقف قرارداد را رعایت کرد. در واقع 325 میلیارد تومان فصل گذشته را پر کرد و حدود 70 میلیارد تومان هم باشگاه سود کرد که پس از انقلاب یک کار تاریخی بود. اینها واقعیت است که افکار عمومی و هواداران باید بدانند. مجوز حرفهای گرفته شد. بهترین امکانات لوجستیکی از اسپانسر پروازی تا بهترین هتل و دو زمین تمرین کمپ ناصرحجازی و پژوهشکده نفت برای تیم فراهم بود. بهترین صبحانه و ناهار برای تیم سرو می شد. عملیات عمرانی کمپ حجازی از سر گرفته شده بود و کمپ به بهترین وسایل بدنسازی تجهیز شده بود. همه چیز برای قهرمانی استقلال فراهم بود اما کادرفنی و خود جواد نکونام این قهرمانی را با کارهایی که در طول فصل کردند از استقلال گرفتند.
{اشتباه نکونام} بعد از نتیجه نیمه اول دیدار پرسپولیس و استقلال خوزستان، نکونام باید تیم را برای نیمه دوم بازی با نساجی با روحیه بهتر و ثبت تنها یک گل راهی زمین میکرد اما این اتفاق رخ نداد. بیتجربگی و کمتجربگی نکونام باعث شد تا استقلال قهرمانی را از دست بدهد.
{نخواستن منتظر محمد و از دست دادن جام حذفی} جام حذفی در رفسنجان و با گل منتظر محمد از دست رفت. همان منتظر محمدی که خود نکونام اول فصل نخواستش. باشگاه با سعید مهری فسخ کرد، اما نکونام به خاطر لجبازی منتظر محمد را نخواست و مجبور شدیم مهری را برگردانیم و بیچاره قراردادش هم تا نیم فصل 160 میلیون تومان ماند و وقتی دید کم کردن قراردادهای دیگران، نمیتواند به قرارداد او اضافه کند، ایران را ترک کرد و به قبرس رفت. تازه نه تحویلش میگرفتند و نه چندان به او بازی میدادند. بعد هم که رفت آقای نکونام طوری اعتراض میکرد که وقتی مهری در تیم بود، انگار هر بازی 90 دقیقه به او بازی میداد. در حالت کلی میخواهم بگویم غرور، خودبینی و لجبازی، قهرمانی را از استقلال گرفت.
{واکنش به صبحتهای وریا غفوری که گفت بهتر است نکونام از استقلال جدا شود} بله من هم چنین نظری دارم. جواد نکونام سه جام از دست داده و شایستگی نشستن روی نیمکت استقلال را ندارد. نظرات هواداران واقعی و دلسوزان هم همین است.
{اختلافات خطیر و نکونام} با توجه به تجربه و حضور من در ابتدای فصل، این اختلافات حل شدنی و قابل مدیریت نبود چون ماجراهایی که نکونام مطرح میکرد و به کادرفنی و بازیکنان القا میکرد، بیشتر ساختگی و شبیه بهانه بود. متاسفانه جواد نکونام به این سبک اعتراضی و مطالبه گری عادت کرده و حتی در باشگاه فولاد خوزستان هم شاهد این گونه رفتارها بودیم که در نهایت منجر به جدایی و ترک اردوی فولاد خوزستان در شب بازی با الهلال عربستان، توسط جواد نکونام شد که بسیار کار عجیب و غریبی بود و به برند خود جواد نکونام هم ضربه بدی زد. من شاهد بودم که کادر مدیریتی باشگاه استقلال در چند مرحله چطور از تیم و کادرفنی حمایت کرد. هیچ باشگاهی بی مشکل نیست و استقلال هم مشکلات خود را داشت اما مشکلاتی که جواد نکونام مطرح می کرد بیشتر به شکل بهانه بود تا در روزهای سخت، راه فرار و دستاویزش باشد. دیدیم که بعد از تساوی در قائمشهر، این مسائل مجدد مطرح شد. متاسفانه کادرفنی خودش را به خواب زده بود و قابل اصلاح و مدیریت نبود. واقعا آن ضرب المثل درست است. کسی که خودش را به خواب زده را نمیشود بیدار کرد. حتی بزرگان، پیشکسوتان و دلسوزان باشگاه استقلال هم برای فروکش کردن و حل کردن اختلافات پیش قدم شدند که همگی به یک هفته نمی رسید که ناکام میشدند.
{ماجرای اورونوف} هواداران استقلال در واقع پس از ماجرای از دست رفتن اورونوف متوجه شدند که چه خبر است اما باز هم به خاطر قهرمان شدن استقلال، سکوت کردند. من به یاد ندارم در بیست سال گذشته یک سرمربی دیگر مثل نکونام با این حجم علیه باشگاه فعالیت اعتراضی کرده باشد. آن هم با توجه به اینکه در این فصل، به خوبی از تیم پشتیبانی شد و پرداختها و پاداش ها، به موقع به کادرفنی و بازیکنان، داده شد.
{ارقام پاداشها} باور کنید در فصلی که گذشت استقلال بیشترین رقم پاداش را داشت. حداقل رقم پاداش 25 میلیون تومان بود. پاداش 50 میلیون تومانی هم داشتیم. همانطور که گفتم زمین چمن تمرینی باشگاه چه در کمپ حجازی و چه در پژوهشکده نفت امسال وضعیت خوبی داشت و بازیکنان خارجی همواره در اختیار تیم بودند و نوتیس هایشان به موقع پرداخت می شد. حتی گاهی اوقات مدیرعامل از جیبش پول نوتیس های بازیکنان را می داد. هزینه های دادگاه کاس را هم گاها از جیب مدیرعامل پرداخت می شد. کدام مدیرعامل استقلال اینطور از جیبش برای اینکه پنجره تیم بسته نشود یا بازیکن قهر نکند هزینه کرده است؟ اینها واقعیت است و هوادار از آنها خبر ندارد و با تحریک های سمی، می آمد جلوی باشگاه و علیه مدیرعامل و مدیران باشگاه شعار می داد. در حالیکه هر فصل بازیکنان و مربیان خارجی قهر می کردند که نمونه تاریخی اش استراماچونی. یا همین سیلوا و آمانوف و دیاباته و حتی همین یامگا. در هیچ دوره ای در سالهای گذشته به گواه مدیران و کارمندان باشگاه استقلال و حتی بازیکنان، هیچ وقت مسافرتها با پرواز چارتر و مرتب نبود، با این حال متاسفانه بیشترین اعتراضات را داشتیم.
{اعتراضهای نکونام هدفمند بود} انتقادها و اعتراضها از همان روز اول همکاری آقای نکونام با باشگاه شروع شد. اصلا ای کاش این انتقادات بعد از نیم فصل شروع میشد و از روز اول نبود. چون وقتی از روز اول شاهد اعتراض هستیم، یعنی موضوع کمبودها نیست و بیشتر بحث بهانه جویی و کینه شخصی است. استقلال از این موضوع خیلی لطمه خورد.
{مصاحبه بازیکنان علیه مدیرعامل} در همه جای دنیا مشکلات هست، اما هیچ جا نمی بینیم بازیکنان علیه مدیرعامل برای مصاحبه تحریک شوند. اگر استقلال برابر نساجی نتیجه هم میگرفت، بهانهها و مصاحبهها تمام نمیشد. این نکته هم مهم است. نمیشود 28 هفته یک تیم صدرنشین باشد و مدیریت نقش و سهمی نداشته باشد اما پس از تساوی در قائمشهر، شرایط تغییر کند. آقای نکونام بعد از برکناری علی خطیر اعلام کرد که تمرکز خود را روی کار فنی میگذارد اما دیدیم که این موضوع اثر معکوس داشت و قهرمانی از دست رفت.
{دلیل استعفا از استقلال} بیاحترامی به شخص بنده و پست مدیریتی باشگاه استقلال به عنوان سرپرست. من به خاطر خودم هم استعفا ندادم به خاطر بیاحترامی به جایگاه سرپرستی استقلال استعفا کردم و شرط گذاشتم که ایشان بابت این بیاحترامی عذرخواهی کند که نکرد. هر چند آدمهای بزرگ، از اشتباهاتشان درس میگیرند و عذرخواهی میکنند و بیدلیل، بزرگ نمیشوند.