نگاهی به انتشار رئوس برنامههای مدیرکل هنرهای نمایش کشور / دستخالی دولت در سال پایانی
در سایر موارد نیز اوضاع به همین منوال است جز دو الی سه بند مرتبط با شرایط فعلی که آنهم بسیار دیر منتشر شد سایر رئوس بیش از آنکه برنامه پیش رو و جدیدی باشد سندی مبنی بر عقبگرد تئاتر در سال پایانی دولت دوازدهم است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشار رئوس برنامههای قادر آشنا را بیتردید اولین حرکت جدی این مدیر بعد از صدور حکمش در کمتر از یک ماه گذشته باید برشمرد، برنامه یازده بندی که از ظواهرش پیداست نقشه راه دوران مدیریت جدید مدیرکل بر مسند تئاتر کشور خواهد بود اما با مرور ساده و سطحی میتوان پس رفت، تکراری و شعاری بودن را بهوضوح در بندبند آن فهم کرد، تنها کافی است این پرسش مطرح شود که آیا در ادوار مدیریت مرکز هنرهای نمایشی مگر چیزی به غیراز این برنامهها وعده داده میشد که حال با انتشار این خبر اتفاق خاص و ویژهی برای اهالی تئاتر آنهم در سال پایانی دولت دوازدهم رخ دهد؟ به دیگر سخن اینکه با انتشار این برنامه مشخص و محرز شد که اساسا دولت در حوزه تئاتر شدیدا دستش خالی است و برای گذارن یک سال باقیمانده متوسل به برنامههایی شده که یکبار دیگر و در سال پایانی دولت سابق تجربهشده است. برنامههایی شاید در آن سال جدید و نو بود اما با گذشت هفت سال و بعد از آزمون خطاهای اجرایی قطعا باید عنوان کرد که برخی از آنها ناموفق، برخی دیگر در حد شعار و برخی دیگر حتی غیرقابل اجرا هستند و حال دولت دوازدهم آنقدر دستش خالیشده که مجدد رو به چنین برنامههایی آورده است.
به عنوان نمونه و در مقوله وعده تسریع در تسویه گروهها که دغدغه مرکز نشانان از ابتدا تا به امروز بوده دقیقا در سالهای 91 و 92 به چالشی جدی بدل میشود تا جایی که جمعی از هنرمندان مقابل دفتر قادر آشنا تجمع کرده و بعد از دریافت تعهد از معاون مالی وقت مبنی بر تسویه 24 ساعته اصطلاحا قضیه بهنوعی ماست مالی میشود جمعی که برخی از آنها باگذشت 7سال و با تغییر سه مدیرکل همچنان با مقوله تسویه مالی در سایر آثارشان درگیر هستند و این درگیری نه تنها محدود به آن جمع که طیف وسیعی از اهالی تئاتر را سال به سال فرامیگیرد و یا در مورد همکاری و هماهنگی بیش از پیش با ادارات کل ارشاد قطعا چیزی فراتر از همکاری نزدیک و عمیق در سالهای مدیریت آشنا با ادارات کل ارشاد در تاریخ ادوار مرکز رخ نخواهد داد، اقدام مشترکی که در قالب طرح تئاتر شهر استانها صورت گرفت و در آذرماه 92 در حالی آشنا مرکز را تحویل طاهری داد که پنج استان کشور سالن تئاتر شهرشان افتتاحشده بود اما همانطور که قابل پیشبینی نیز بود با تغییرات در مرکز دیگر شاهد روند سریع افتتاح سالنهای تئاتر شهر در استانها نبودیم و نکته قابلتأمل اینکه باگذشت هفت سال از آن روزها باید به این سؤال پاسخ داده شود که آیا کسی خبر از آن پنج ساختمان دارد؟ کدامشان فعال است و کدامشان غیرفعال؟ کدامشان در حال تخریب و کدامشان مورد نگهداری و مراقبت و بهرهبرداری درست قرارگرفته است؟ تقریبا پاسخها بااطلاع از سرنوشت آن پنج ساختمان مشخص است.
تئاتر شهرهایی که حتی مدیریتش هم به ادارات کل ارشاد استان سپرده و تنها یک ضمانت اجرای دویست شبی اخذ گردید و حال اوضاع برخی از آنها به قدری وخیم گزارش شده که اداره کل ارشاد استان مربوطه نه راضی به تعطیلی که اگر چراغ سبز دریافت کنند شبانه دست به تخریب و تغییر کاربری میزنند البته که در همان روزها نیز چندان اتفاق ویژهی برخلاف وعد وعیدها مدیرکل و مانورهای تبلیغاتی روابط عمومی وقتش رخ نداد و بعد از کمی تعمیرات داخلی یک آمفیتئاتر تنها اقدام مهم تغییر سردر ساختمان از نام فلان آمفیتئاتر به نام تئاتر شهر فلان استان بود.
در سایر موارد نیز اوضاع به همین منوال است جز دو الی سه بند مرتبط با شرایط فعلی که آنهم بسیار دیر منتشر شد سایر رئوس بیش از آنکه برنامه پیش رو و جدیدی باشد سندی مبنی بر عقبگرد تئاتر در سال پایانی دولت دوازدهم است تا در بهترین حالت ممکن اداره هنرهای نمایشی کشور به سالهای ابتدایی دهه نود بازگردد و الا نکته و نقطهی با عنوان پیشرفت و یا حرکت روبهجلو در این یازده بند هرگز به چشم نمیخورد.
از دیگر نکات قابلتوجه این برنامه ادامهدار بودن چالشهای بین خانه تئاتر با اداره کل هنرهای نمایشی ست معضلی که در سالهای دور نیز وجود داشته و با انتشار این برنامه بسیار نامحسوس اما مشخص بیان شد که همچنان در بر همان پاشنه قرار است بچرخد، البته که نباید از برخی از تحرکات قابلتأمل خانه تئاتر در یکماهه اخیر نیز غافل شد اما آنچه محرز و مسلم است اینکه در سال پیش رو قطعا شاهد چالشها جدی فیمابین خانه و اداره کل خواهیم شد که امیدواریم با درایت مرکز نشینان بهعنوان تنها متولی تئاتر کشور ماجراها چندان قوام و دوام نداشته باشد و بهنوعی ختم به خیر شود.
اما در کنار تمامی نقدهای موجود نسبت به برنامه منتشرشده جا دارد از تنها نکته مثبت که نتیجه موفق آن نیز در سالهای ابتدایی دهه نود تجربهشده است اشاره کرد و آن مقوله شفافسازی فرآیندها و فعالیتهاست، برنامهی که انصافا قادر آشنا نه بر جبر اجرای قوانین فعلی که از گذشته بر این امر بدون تعارف اهتمام جدی و ویژه داشته است، بهعنوان نمونه انتشار خروجی جلسات شورای حمایت بهصورت هفته یکبار توسط دبیر شورا ازجمله اقدامات قابلتقدیری ست که آن سالها با ابتکار آشنا صورت گرفته بود. البته که علیرغم نقدهای مدیریتی این حسن را نیز باید اشاره کرد که در حوزه شفافیت قادر آشنا سرآمد مدیران فرهنگی و هنری ست اما امیدواریم در مدتزمان مدیریت جدید علاوه بر تسلط به اوضاع و با علم بر تغییرات پایهی و اساسی صورت گرفته در منش و اعتقادات برخی دوستان و مشاورانش همین رئوس شعاری، تکراری و تجربهشده را با حضور نیروهای متخصص و متعهد جامعه عمل بپوشاند تا اگر امیدی به پیشرفت تئاتر در زمان باقیمانده از عمر دولت نبود حداقل اداره کل هنرهای نمایشی از پسرفت حداکثری مصون بماند.
انتهای پیام /