هشدارهای جدی یک اقتصاددان: تجربه پرهزینه بعد از انقلاب 57 را تکرار نکنیم / زمینه را برای افراد کاسه لیس و خشونت ورز فراهم نکنیم
شاید شایسته باشد، درسهای لازم را از یک تجربه پرهزینه بگیریم و آن را تکرار نکنیم. مسیر حوادثی که اکنون در جریان است، به هر طرفی که منعطف شد و به هر شرایطی که همگرا شد، این مجموعه بزرگ انسانی باید با دقت توجه کنند که زمینه به دست افراد خشونتورز بیمنطق، خردستیز، فرصتطلب و کاسهلیس نیفتد که به اصطلاح ضربالمثل عوام تغاری را بشکنند، ماستی بریزد تا جهان به کامشان شود.
به گزارش اقتصادنیوز، دکتر محمد طبیبیان در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
اولین بار از دکتر کاتوزیان شنیدم که جامعه ایرانی جامعهای کلنگی است، یعنی هر چند دهه یک نسل جدید کلنگ برمیدارد و هرچه را که نسل قبلی ساختهاند، ویران میکند و مجددا سعی و تلاشی به خرج میدهد تا کلنگ به دست بعدیها بیفتد و کار از نو تکرار شود.
پس از انقلاب سال1357 جامعه به مجاهد، تودهای، فدایی، ملی، لیبرال، ترکیب رقیق و غلیظ مذهبی و غیره تقسیم شد. به جدال بیهوده مشغول و نه فقط از ضرورتهای اداره جامعه مدرن منفک، بلکه در کشمکش خونینی وارد شدند که زمینه را برای ناکارآمدها، فرصتطلبها، اهالی کاسهلیسی، مفتبری و قدرتطلبی کور خالی گذاشت.
شاید شایسته باشد، درسهای لازم را از یک تجربه پرهزینه بگیریم و آن را تکرار نکنیم. مسیر حوادثی که اکنون در جریان است، به هر طرفی که منعطف شد و به هر شرایطی که همگرا شد، این مجموعه بزرگ انسانی باید با دقت توجه کنند که زمینه به دست افراد خشونتورز بیمنطق، خردستیز، فرصتطلب و کاسهلیس نیفتد که به اصطلاح ضربالمثل عوام تغاری را بشکنند، ماستی بریزد تا جهان به کامشان شود.
اینبار به جز اینکه رعایت حقوق فردی و طبیعی تمام انسانها را طلب کنیم و به دنبال برابری حقوق سیاسی باشیم، هدف کمتری را بر نگزینیم و از کسانی تبعیت نکنیم که انصاف و انسانیت را قربانی احساسات میکنند و فرصت جولان برای روانپریشانی را که از تحمیل آزار و اذیت و ادبار به دیگران، لذت میبرند، فراهم نکنیم. هرچند که از رفتار گذشته آن «دیگران» آزردهخاطر هم باشیم، از حقوق انسانی و رعایت انصاف در حق هیچکس کوتاه نیاییم و به سادگی از آنچه قانون و عرف در دنیای مدرن رفتار پسندیده میداند، پا را فراتر نگذاریم.
اخیرا برخی رویکردها را مشاهده میکنیم که بسیار نیازمند توجه و حساسیت است. بهعنوان نمونه، در یک اتاق کلابهاوس خانمی مطلبی مطرح میکند که ممکن است با نظر او موافق باشید یا مخالف و آقایی در پاسخ پرخاش میکند و مطلبی را به این مضمون میگوید که به زودی لچک تو را به دور گردنت میپیچیم و تو را در کف خیابانها میکشانیم. یا خانمی که شهرتی دارد، توییت میکند که صورت فلان سنخ افراد را رنگ میکنیم و در خیابان میگردانیم و به آنها خواهیم خندید یا انواع و اقسام پیامهای خشونتآمیز و رذیلانه. این افراد که اکثر در خارج از کشور پرسه میزدهاند، ناگهان از کمینگاه بیرون پریدهاند و بر طبل خشونت، بیمنطقی و تعدی به حقوق انسانی میکوبند. تاکنون کجا بودهاید و اکنون کجا چنین شتابان؟ گویی مشکل ما کمبود این قسم افراد بوده است که یک نوع آن را از یک در بیرون کنیم و نوع فرنگی را وارد کنیم.
گویی درسهای تلخ و دردناک گذشته، به همین سادگی فراموش شدهاند که عدهای جدید و نو پیدا، قصد تکرار خشونت، بیمنطقی، انکار حقوق انسانی و ایجاد ضایعه در حیات اجتماعی و انسانی جامعه را دارند.
همچنین بخوانید