همه ما در مشکلات کشور سهیم هستیم / نباید خود به جمع مشکلات اضافه شویم
آیتالله هاشمزاده هریسی عضو مجلس خبرگان رهبری نسبت به نامه موسوی خوئینیها واکنش نشان داد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، نامه موسوی خوئینیها خطاب به رهبرانقلاب با واکنشهای مختلفی حتی از سوی همکیشان سیاسی او همراه بوده است. به طوری که برخی از چهرههای اصلاحطلب، جریان متبوع خود را عامل بخشی از مشکلات کشور عنوان کردهاند.
آیتالله هاشمزاده هریسی عضو مجلس خبرگان رهبری جزوی از واکنشدهندگان به این نامه بود. او گرچه نامهی مورد اشاره را نه محکوم کرد و نه تائید. اما در اثنای جوابیهی خود همان رویکردی را نگاشته که موسوی خوئینیها اتخاذ کرده بود. اشتراک نظر هردوچهره سیاسی زمانی هویدا میشود که نوک پیکان انتقادات، سمت و سوی اجرایی نداشته و مسئولینی که حقیقتا باید پاسخگو باشند مورد خطاب این دو چهره قرار نگرفته است.
وی در روزنامه اعتماد اینگونه مینویسد: " نامه آقای موسویخوئینیها به رهبری این روزها جنجالساز شده است اما اینجا بنا ندارم له یا علیه آن موضعی اتخاذ نمایم؛ به این اعتبار، نه از آن طرفداری میکنم و نه آن را محکوم مینمایم اما بهطور کلی درباره آنچه این روزها در نظام میگذرد، نکاتی را تبیین نمایم. در مرحله نخست باید اعتراف کنیم که در جامعه مشکلات بسیار زیادی وجود دارد. مشکلاتی که با دعوا و بگومگوهای سیاسی و جناحی قابلحل نیست؛ بنابراین هیچ فرد و گروهی نمیتواند به انکار مشکلات موجود در جامعه بپردازد. این مشکلات و مصایب باید گفته شود و به اطلاع مردم و مسوولان عالیرتبه نظام برسد اما نباید تنها به همین اکتفا کرد، بلکه گوینده مشکلات باید راهکارهایی را نیز برای حل و فصل آنان اتخاذ کند. این میان باید توجه داشته باشیم که شیوه ما در بیان مشکلات نباید به گونهای باشد که خود به جمع مشکلات اضافه شود، همانطور که نباید بیان مشکلات و نقاط ضعف موجود را با حمله و هجمه پاسخ داد. باید واقعگرا باشیم و جهت پنهانسازی واقعیات موجود در جامعه برنخیزیم و بدانیم که این انقلاب و این نظام مفت و مجانی به دست ما نرسیده است. دهها و صدها شهید برای آنکه این آب و خاک و این نظام و انقلاب باقی بماند؛ بنابراین ما موظفیم چنان رفتار کنیم که این نظام مثال گوهری در جهان بدرخشید. این هدف و این درخشندگی دور از دسترس نیست، اگر ما به عنوان مسوولان نظام جمهوری اسلامی نهایت تلاش خود را به حل و فصل مشکلات مردم بهجای پرداختن به نزاعهای درون و برون جناحی معطوف کنیم. اگر چنین کردیم و با رفتارها و اقداماتی صحیح و سنجیده با مشکلات و معضلات برخورد کردیم، میتوانیم در جهان به عنوان الگوی حکمرانی خوب شناخته شویم ولی اگر چنین نکردیم، این انقلاب که بهواسطه خون شهیدان سرپا مانده، به پدیدهای بر ضد خود تبدیل خواهد شد؛ چرا که مشکلات میتواند مردم را از پا درآورد. واقعیت آن است که ما انقلاب کردیم تا مردم بهراحتی و در عین آبرومندی زندگی کنند، نه اینکه زجر بکشند یا شب سر گرسنه بر بالین بگذارند و با درد زندگی کنند؛ بنابراین برای دستیابی به آن هدف و داشتن نظامی زیبا، لازم است اگر کلامی به زبان میآوریم، از سر دلسوزی با نیت اصلاح امور باشد و خودمان نیز در این مسیر مسوولان مربوطه را کمک کنیم تا انقلابی که جهان را دگرگون کرد؛ مقابل چشمان خودمان از بین نرود. ما باید رضایت خداوند از خود و اقداماتمان را نیز مدنظر داشته باشیم و بدانیم حضرت حق از فردی راضی میشود که کلامی جز حق به زبان نیاورد و برای حل مشکلات قیام کند. «قیام علیه مشکلات» همان مسالهای است که ما امروز برای حفظ نظام به آن نیاز داریم. حفظ نظام به آن نیست که کسی در آن باقی نماند، بلکه به حل مشکلات مردم و بازگشت آرامش و عزت به زندگی آنان است. اگر در جامعه ما فردی گرسنه باشد و با گرسنگی سر بر بالین بگذارد، خدا میداند که نه من و نه هیچیک از مسوولان نظام نمیتوانیم پاسخگو باشیم. ما همه در خوبی و بدی این نظام سهیم هستیم و از اینرو از همه درخواست میکنم که بیاییم طرحی نو دراندازیم و باور کنیم با محکوم کردن چپ و راست راه به جایی نمیبریم. وضعیت امروز جامعه عملا غیرقابل تحمل است و متاسفانه هرروز نیز بدتر میشود؛ بنابراین اینطور نیست که بگوییم صبر کنیم تا فردا یا پس فردا مشکلات حل شود. امروز شرایط بسیار حساس است و اگر به سمتوسوی اصلاح نرویم، با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. نمیتوانیم بنشینیم و شاهد جان دادن نظام و انقلاب باشیم. باید بپذیریم همه ما براساس مسوولیتی که داریم، کوتاهیها و قصوراتی را مرتکب شدهایم که اگر چنین نبود، امروز با چنین مشکلاتی مواجه نبودیم. نمیتوانیم تمام مشکلات را بر دوش دنیا بگذاریم و بگوییم باعث و بانی این اتفاقات، آنان هستند. اگر نمیگذارند کارمان پیش برود، کاری کنیم که بگذارند. باید راهی پیدا کنیم و روشهای گذشته را که نتیجه نداده، کنار بگذاریم و این مملکت را نجات دهیم؛ چراکه تمام مشکلات امروز جامعه بخواهیم یا نخواهیم به نام ولایت و روحانیت و اسلام نوشته میشود. در خاتمه به دوران طاغوت و پیش از انقلاب اشاره میکنم. در آن روزگاران مردم از ظلم و بیعدالتیها، فقط به اسلام پناه آوردند ولی امروز شرایط برعکس است. مردم ناراحتند و اگر مشکلات حل نشود، واقعیت آن است که از اسلام و نظام و تمامی ارزشها دور خواهند شد و حتی از خدا هم روی خواهند گرداند. بهجای پرداختن به دعواها و نزاعهای سیاسی و جناحی بیایید تمام تلاش خود را برای حل مشکلات مردم به کارگیریم. ما از جناحبندیها و سیاستبازیها خیری ندیدیم؛ پس تمامش کنیم و در مرحله نخست، همه با هم به مشکلات اعتراف کنیم و بعد با اتکا به خرد جمعی، راهحلهایی تازه و طرحی نو دراندازیم تا درنهایت با استفاده از این راهحلها، جهت حل مشکلات مردم گامبرداریم." انتهای پیام /