همه چیز در ملوان بهتر از لیگ برتر بود؛ / مومنی: یزدانی و مردادمند را کلا دوبار دیدیم

به گزارش "ورزش سه"، مهدی مومنی بازیکن سابق استقلال تهران یکی از مهره‌های باتجربه ملوان بندرانزلی در مسیر رسیدن به لیگ برتر بود. این بازیکن تا نیمه فصل در استقلال خوزستان حضور داشت و سپس به ملوان پیوست که درنهایت این انتقال به صعود منجر شد. با او در مورد قهرمانی ملوان، الزامات حضور این تیم در لیگ برتر، قهرمانی استقلال و همینطور جدایی از استقلال خوزستان هم صحبت شدیم که این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

*برای این قهرمانی زیاد استرس کشیدیم ملوان یکی از تیم های قدیمی و پرهوادار ایران است که جایش در لیگ برتر خالی بود. اگر از نزدیک بازی‌های ملوان را دیده باشید، شور و شوق هواداران را احساس می‌کردید. مجموعه مملوان از مدیریت گرفته تا اسپانسر، کادر فنی، بازیکنان و تمام کسانی که کنار تیم بودند، واقعا برای این قهرمانی زیاد استرس کشیدند. البته خدا را شکر اینقدر روزهای خوب داشتیم که سختی‌ها را پشت سر می‌گذاشتیم. فکر می‌کنم 27 هفته در لیگ با کیفیتی که داشتیم صدرنشین بودیم و این اصلا کار آسانی نیست.

*صعود کردیم ولی ذهنیت همه قهرمانی بود کادر بسیار خوبی هم داشتیم. سخت است مدیریت کردن تیمی که بتواند همیشه در اوج بماند. مجموعه دست به دست هم داد تا شرایط خوب باشد و خدا را شکر یکی دوهفته مانده بود به انتهای فصل صعود کردیم. با این حال ذهنیت تمام مجموعه قهرمانی بود. در این مسیر خیلی تلاش شد. خدا را شکر جام در انزلی ماند. کنار این هوادارها شور و شوق خاصی را در جشن قهرمانی احساس کردیم.

*همه چیز در ملوان از لیگ برتر بهتر بود یازده نفر رسانه ای داریم که با قدرت کارشان را انجام دادند. دو کادر پزشکی خوب داشتیم. از لحاظ کسانی که کنار تیم هستند اگر صحبت کنیم، تمام شرایط برای ملوان مهیا بود؛ حتی به نظرم بهتر از تیم های لیگ برتری. من سال‌ها در لیگ برتر بازی کرده‌ام و همه چیز در اینجا بهتر از تیم های لیگ برتری بود. هتل، پرواز چارتر و... مدیریت باشگاه هیچ دغدغه ای برای بازیکنان و کادر فنی نگذاشت که توانستیم نتیجه بگیریم. بچه ها هم کم نیاورند و جواب محبت های مجموعه را با قهرمانی دادند.

*موفقیت ملوان شانسی نبود و سختی پشتش بود در راس آنها آقای مهندس پوررشید بود و آقا پژمان و آقا مازیار هم خیلی زحمت کشیدند. آقا پژمان و آقا مازیار از دل فوتبال بودند و بازیکنان را درک می کنند. می‌دانستند بازیکن باید در چه شرایطی باشد که در اوج قرار بگیرد. باید از آنها تشکر کرد. خیلی سخت است یک تیم در لیگ یک 27 هفته در صدر باشد و از نظر روحی و روانی حفظ شود. هم کارهای تاکتیکی، هم آنالیز تیم های حریف و هم تیم خودمان. در تمام جهات شرایط ایده آلی بود که این مجموعه نتیجه گرفت. این موفقیت شانسی نبود و خیلی برای این موفقیت کار انجام شده است. پشت این مجموعه که به موفقیت رسید، سختی‌های زیادی کشیده شد.

*آقا پژمان و آقا مازیار می‌دانند در لیگ برتر چه کنند مطمئن هستم که برای حضور قدرتمندانه در لیگ برتر آقا پژمان و آقای مازیار خیلی باهوش هستند و خودش می‌دانند چه کاری باید انجام بدهند. من شخصا از آقای زارع خیلی چیزها یاد گرفتم. حرف برای گفتن زیاد دارد. با این حال در لیگ برتر در سال اول باید برای بقا جنگید. در لیگ یک دنبال قهرمانی بودند و در لیگ برتر هم قطعا دنبال هدف خاصی هستند. سخت است ولی با شرایطی که می بینم فکر می‌کنم ملوان حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد.

*ملوان جزو ده تیم برتر لیگ برتر می‌شود نفراتی که در تیم داریم کیفیت خیلی خوبی دارند. در لیگ برتر هم هر کدامشان حفظ شوند، اسامی آنها را در لیگ برتر بیشتر خواهید شنید. با مجموعه ای که می بینم ملوان می‌تواند بین 10 تیم برتر لیگ برتر باشد. حتی شاید سهمیه هم بگیرد؛ باید ببینیم شرایط چطور است. *دلیل جدایی از استقلال خوزستان و سقوط عجیب این تیم در نیم فصل دوم؟ من شرایطم خیلی در استقلال خوزستان خوب بود. هم بازیکنان خوبی داشتیم و هم کادر فنی و هم مدیریت خوبی در کنار تیم حضور داشتند. اما شرایطی ایجاد شد که نتوانستیم نتایج خوبی که گرفتیم را ادامه بدهیم. مثلا زمین تمرین نداشتیم. مدیریت دنبال فراهم کردن این کارها بود. پرداختی ها به موقع انجام می‌شد ولی شرایطی ایجاد شد که کارمان را سخت کرد. یک ماه که نتیجه می‌گرفتیم تمام شرایط مهیا بود. خوردیم به زمستان ولی شرایط تمرین نداشتیم. زمین مسابقه نداشتیم. این دو مورد خیلی ما را اذیت کردند. هم بازیکن خوب داشتیم و هم مربی. ولی نداشتن زمین تمرین و زمین بازی خیلی به ما لطمه زد. با نداشتن زمین تمرین و زمین بازی نمی‌توانستیم فوتبال بازی کنیم. امتیاز خیلی از دست دادیم و تیم وارد بحران شد. من هم پیشنهادهایی داشتم که ملوان را انتخاب کردم. از مدیریت باشگاه تشکر می کنم که این اجازه را داد. درنهایت هم به نظرم انتخاب خوبی کردم که به قهرمانی ختم شد.

*بعد از پیاده شدن از اتوبوس نایی نداشتیم  با این حال همیشه قهرمانی دلچسب است. هر چند خب در استقلال این قهرمانی با هواداران میلیونی‌اش دلچسب‌تر است. با این حال چه رئال مادرید، چه بارسا، چه استقلال و چه ملوان. وقتی به هدفت دست پیدا می کنی، لذت خاصی دارد. ملوان هم برای ما سنگ تمام گذاشت. اتوبوس روبازی که برای ما در نظر گرفتند، بعد از بازی سوار شدیم و ساعت سه شب پایین آمدیم و واقعا دیگر دست و پایی نداشتیم. مردم همه به خیابان آمدند. از پیر و جوان طبل و شیپور می زدند. واقعا لذت خوبی داشت و چسبید. قهرمانی به کنار ولی واقعا این اقدام باشگاه بسیار زیبا و دیدنی بود.

*قهرمانی استقلال دلچسب و تکرار نشدنی بود صد در صد مجموعه استقلال شرایطی داشت که از کادر تا بازیکنان همه برای یک هدف جنگیدند. مجموعه‌ای که همدل نباشد، به هدفش دست پیدا نمی کند. استقلال حتی یک باخت هم نیاورد. از اول استارت را خیلی خوب زدند و خیلی خوب هم پایان دادند. این قهرمانی هم دلچسب بود و هم تکرار نشدنی.

*سیاوش یزدانی و مردامند را کلا دو روز سر تمرین دیدیم  آقا سیاوش و آقای مرادمند را کلا دوبار دیدیم. شرایط خوبی از نظر روحی و روانی نداشتند. بازیکنی که از رده ملی و بالای جدول لیگ برتر این اتفاق برایش رخ می دهد، خیلی ضربه می خورد. کنار ما که آمدند، دفاع های ما واقعا با کیفیت بودند. کادر فنی به این نتیجه رسید که بدون آنها هم می‌تواند کیفیت تیم را حفظ کند. کلا دو روز تمرین کردند و دیگر آنها را ندیدیم. ما کلا آنها را دو روز سر تمرین دیدیم.