یک‌شنبه 4 آذر 1403

هنوز نان بدنسازی «بردیف» را می‌خوریم / از استقلال پیشنهاد داشتم

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
هنوز نان بدنسازی «بردیف» را می‌خوریم / از استقلال پیشنهاد داشتم

بازیکن تیم فوتبال تراکتور گفت: قربان بردیف با بازیکنان سنگین رفتار می‌کرد اما بدنسازی او فوق العاده بود و هنوز هم نان آن بدنسازی را می‌خوریم.

بازیکن تیم فوتبال تراکتور گفت: قربان بردیف با بازیکنان سنگین رفتار می‌کرد اما بدنسازی او فوق العاده بود و هنوز هم نان آن بدنسازی را می‌خوریم.

به گزارش خبرنگار مهر، ابوالفضل رزاق پور مدافع و هافبک تیم فوتبال تراکتور تبریز درباره تفاوت‌های کاری «قربان بردیف» و «پاکو خمز» سرمربیان این تیم در فصل جاری گفت: بردیف کمی با بازیکنان سرسنگین بود و دستیارانش به بازیکنان نزدیکتر بودند. این به خاطر فرهنگ بردیف بود. البته او به اسامی کاری نداشت و با همه اعضای تیم یکسان رفتار می‌کرد.

وی افزود: بدنسازی بردیف فوق العاده بود و ما هنوز هم نان آن بدنسازی را می‌خوریم. در تمام بازی‌های این فصل، بدن بازیکنان تراکتور سرحال است. شما نگاه کنید این فصل در چند مسابقه از دقیقه 85 و 90 به بعد گلزنی کرده‌ایم. بدن بازیکنان از دقیقه 85 به بعد شاداب می‌شود.

رزاق پور در ادامه در خصوص پاکو خمز گفت: وقتی خمز به تراکتور آمد، شناخت خاصی از او نداشتم. در اولین تمرین پرسید که کیفیت زمین‌های ایران چطور است. یکی از اعضای تیم به خمز گفت که کیفیت چمن‌های ایران عالی نیست. او هم گفت که می‌خواهیم فوتبالی بازی کنیم که مالکیت توپ، حرف اول را بزند. این را در همان روز اول نشان داد. خمز فلسفه متفاوتی دارد و خیلی جدی است.

بازیکن تراکتور تاکید کرد: خمز در لالیگا کار کرده است و توانایی زیادی دارد. او مربی فعالی است و رابطه خوبی با بازیکنان برقرار می‌کند. البته زود عصبانی می‌شود ولی ته دلش چیزی نیست.

رزاق پور که با برنامه «نوروز فوتبالی» گفتگو می‌کرد، در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت که چند سال پیش از استقلال پیشنهاد داشته ولی پیکان (باشگاه وقت رزاق پور) به او اجازه جدایی نداد. وی افزود: در نهایت استقلال سراغ «میلیچ» رفت و بازیکن مدنظرش را برای پست دفاع چپ گرفت.

این بازیکن افزود: زمانی که در تیم امید ایران حضور داشتم، یک روز با تیم ملی ایران با سرمربیگری ویلموتس بازی داشتیم. پس از آن بازی بعضی از دوستان از طرف پرسپولیس با من تماس گرفتند. حتی در آن زمان امیر روستایی که از دوستانم بود به پرسپولیس پیوست. امیر می‌گفت معاون پرسپولیس شرایطت را از من پرسید ولی در نهایت به تراکتور رفتم.

اولین ضربه به توپ به یکی از بازیکنان گفتم که این با ما فرق می‌کند و می‌تواند بهتر هم باشد.