هوش مصنوعی و اقتصاد سیاسی بینالملل / رابطه کشورها دستخوش تغییر میشود؟
در این یادداشت به این سوال پاسخ داده شده است؛ آیا براستی هوش مصنوعی آینده جهان بشریت را دگرگون خواهد کرد؟
تیرداد تقی پور_ کارشناس روابط بین الملل: آیا براستی هوش مصنوعی آینده جهان بشریت را دگرگون خواهد کرد؟ این سؤال پرتکرار مدتی است که در اکثر مطالعات نوین اجتماعی مطرح میشود. بسیاری آینده روابط بین الملل را متأثر از تکامل فناوریهای هوش مصنوعی میدانند. اما آیا این یک داستان علمی تخلیلی جدید است که محصولات شرکتهای فناور را تبلیغ میکند یا واقعیتی که زیست جهان ما را تغییر خواهد داد؟ در این یادداشت تاثیر هوش مصنوعی بر یکی از ابعاد روابط بین الملل یعنی حوزه «اقتصاد سیاسی» را مورد بررسی قرار میدهیم. یکی از جامعترین تعاریفی که تاکنون از هوش مصنوعی ارائه شده عبارت است از: «سیستمهای هوش مصنوعی سیستمهای نرمافزاری (و احتمالا سختافزاری) طراحیشده توسط انسانها هستند که با توجه به هدف پیچیده در بعد فیزیکی یا دیجیتالی با درک محیط خود از طریق اکتساب دادهها و تفسیر استدلال دادههای ساختار یافته یا بدون ساختار جمعآوریشده بر روی دانش یا پردازش، عمل میکنند. اطلاعات به دست آمده از این دادهها در تصمیمگیری برای بهترین اقدام و برای دستیابی به هدف استفاده میشود. هوش مصنوعی و کاربرد آن در بخشهای مختلف زندگی بشر در یک دهه اخیر از رویا تبدیل به واقعیتی ملموس شده و هر روزه با توسعه بیشتر آن شگفتیهای جدیدی به نمایش گذاشته میشوند. محدوه تاثیر گذاری و فراگیر بودن مصنوعات هوش مصنوعی در سطوح مختلف فردی، ملی و بین المللی چنان گسترده و محسوس است که شناخت، آگاهی و پیشبینی آثار آن برای نوع بشر الزامی و به ابزاری برای برتری تبدیل شده است. یکی از حوزههایی که بیشترین تأثیر را از گسترش هوش مصنوعی دارد، ساختار اقتصاد بینالملل است. نقش هوش مصنوعی در دسترسی به دادهها، چگونگی کسب اطلاعات و تجزیهوتحلیل آنها، آنالیز بازار سهام، افزایش قدرت محاسباتی، تشخیص الگوهای بهرهوری، پیشبینی عملکرد شرکتها، مانیتورینگ میزان تجارت، نحوه ذخیره و پردازش اطلاعات افراد و یا سازمانها، مشخص کردن و طبقهبندی امیال و خواستههای مصرف کنندگان همچنین تشخیص بازار هدف و تبلیغات در راستای آن، مدلسازی آماری، تغییر الگوهای کسب و کار، اتوماسیون و تغییر ساختار اشتغال، تأثیرگذاری بر قوانین سازمانهای تجاری و اخلاق اجتماعی و موضوع حریم شخصی، پر رنگ شدن نقش شرکتهای خصوصی، برنامهریزیهای استراتژیک و نحوه تصمیمگیری، راهبری مذاکرات تجاری، سیاستگذاری مبتنی بر شواهد، یافتن الگوهای پولشویی، تقویت اجرای تحریمهای اقتصادی، استفاده از الگوریتمهای معاملات، پیشبینی و پیشگیری از ایجاد بحرانهای اقتصادی، ایمنی و امنیت معاملات، کاهش سوء برداشتها از نیات و مقاصد طرفین، پاسخگویی به تهدیدات، و... منجر به تأثیرگذاری عمیق هوش مصنوعی در ساختار اقتصادی بینالملل شده است. بر این مبنا در یک تقسیمبندی میتوان گفت که: «هوش مصنوعی در پنج حوزه بازدهی و بهرهوری، اشتغال و استخدام، تجارت و توسعه بینالمللی، الگوی توزیع قدرت اقتصادی و تاسیس و تغییر نهادها و رژیمهای بین المللی ساختار اقتصاد بینالملل را به تدریج تحت تاثیر قرار میدهد.» هوش مصنوعی در بخش اقتصاد بینالمللی میتواند در فرایند تولید کالا به بهرهوری بیشتر، بهبود عملکرد زنجیره ارزش، مدیریت بهتر زنجیره تأمین، لجستیک و انبارداری، حمل و نقل کالا، کمک به مدلها و سیستمهای خرید و فروش، پلتفرمهای تجارت الکترونیک، سهولت تجارت خدمات، تحویل مرسوله، بازاریابی، تسهیل دسترسی به مشتری، نحوه تعامل با مشتری، کاهش موانع تجارت، کاهش هزینههای تجارت و... مؤثر واقع شود؛ بنابراین این فناوری از پتانسیل بالایی جهت اثرگذاری بر ساختار اقتصاد بینالمللی در حوزه بهرهوری و بازدهی برخوردار است. همچنین کاربست هوش مصنوعی در فرایند تولید، منجر به بهبود عملکرد تولید، افزایش کیفیت کالاها، افزایش دقت تولید، کاهش زمان ساخت و به پیروی از آن افزایش تولید ناخالص ملی و ورود قدرتمندتر به اقتصاد جهانی میشود. برخی از نگرانیها در خصوص گسترش بیکاری در نتیجه بکارگیری هوش مصنوعی وجود دارد که با بررسی تاریخی میتوان به این درک رسید که گرچه هوش مصنوعی و اتوماسیون ممکن است استفاده از انسان در برخی مشاغل را محدود کند، اما در سایه هوش مصنوعی مشاغل جدید و فرصتهای شغلی متعددی ایجاد میشود که پوشش دهنده بیکاری ناشی از آن است. از سوی دیگر با گسترش هوش مصنوعی نهادهای بین المللی موجود تحت تاثیر قرار گرفته متحول شده یا متکامل میشوند و نهادهای جدیدی نیز تاسیس خواهند شد که خلاهای ناشی از ظهور هوش مصنوعی را پوشش میدهند. با توجه به عملکرد مثبت هوش مصنوعی در ارتقاء جایگاه اقتصادی به تبع آن قدرت اقتصادی نیز دچار تغییر خواهد شد؛ بنابراین گسترش بکارگیری هوش مصنوعی تغییر قدرت برای کشورهای دارا یا فاقد فناوری هوش مصنوعی را به همراه دارد و این امر در بلند مدت تغییر الگوی توزیع قدرت را محتمل میسازد. در حال حاضر، هوش مصنوعی نقش مهمی در محیط کار و اقتصاد جهانی ایفا میکند و تأثیرات آن به طرق مختلف آشکار شده است تا جایی که رقابتی جهانی برای بهرهمندی از مزایای آن وجود دارد و رهبران جهانی در صحنه رقابت قابل توجهی برای پیشروی در آن هستند. برای بسیاری، هوش مصنوعی موتور رشد و بهرهوری در بازار اقتصادی نوظهور است. چرا که هوش مصنوعی میتواند کارایی عملیات را افزایش دهد و با دسترسی و ارزیابی مجموعه دادههای بزرگ، فرایند تصمیمگیری را تا حد زیادی دقیقتر و درصد خطا را کاهش دهد.