هویدا شدن نخستین دستاورد انتخابات 1402/ بیدستاوردی چپهای تحریمی در 3 انتخابات
یکی از حامیان بیانیه 110 امضایی چپهای مشارکتجو گفته است: در 3 دورهای که اصلاحطلبان انتخابات را بایکوت کردند، هیچ آوردهای برای جبهه اصلاحات ایجاد نشد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ضمن تأکید بر مشارکت انتخاباتی صورت گرفت:
گلایه آملی لاریجانی از فشار اقتصادی و تورم عجیب و غریب
آیتا... آملی لاریجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا طی سخنانی در صحن امام زاده عبدالحق در شهرستان سوادکوه درباره انتخابات گفته است: مساله حضور در انتخابات وظیفه است چراکه انتخابات در اقتدار و امنیت ملی کشور تأثیر دارد و اگر دشمن ضعفی را ملاحظه کند، از همانجا به ما ضربه خواهد زد.
به گزارش مشرق، وی با بیان اینکه باید قدر نظام جمهوری اسلامی را بدانیم و آن غیر از عمل برخی مدیران است که از آن گلایه داریم و حق است، به فشار اقتصادی و تورم عجیب و غریب اشاره کرد و گفت: مدیران موظف هستند که برای رفع این مسائل اقدام کنند اما همه اینها در یک بستر امن ممکن خواهد بود.
آملی لاریجانی تصریح کرد: نباید تنها پرچم شیعه که در این کشور برافراشته است، بر زمین بیافتد. همه در انتخابات شرکت میکنیم و به اصلح رأی میدهیم.[1]
*سخنان مستدل و شکوههای اقتصادی آیتا... آملی لاریجانی که در عین تشریح مبانی منطقی برای مشارکت انتخاباتی مطرح شدهاند؛ یک مانیفست عقلانی در تبیین وضع موجود است.
مانیفستی که رضامندان و نارضامندان فعلی باید به آن توجه داشته باشند و البته برای حضور در انتخابات نیز آنرا وجهه همت خود قرار دهند.
پر واضح آنکه شرایط بد اقتصادی اتفاقا بایستی سبب مشارکت بیشتر انتخاباتی و حضور مردم به نفع افراد و جریاناتی شود که دارای کارنامه و کارآمدی هستند.
***
بیدستاوردی چپهای تحریمی در 3 انتخابات
اسماعیل گرامیمقدم، از مبرزین حزب اعتماد ملی و از جمله اصلاحطلبان نجیبی که بیانیه مشارکتجویی را امضا کرد، در بخشی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، در تأکید بر مشارکت انتخاباتی گفته است:
"در 3 دوره که اصلاحطلبان انتخابات را بایکوت کردند، نه تنها آوردهای برای مردم و جبهه اصلاحات ایجاد نشد بلکه مردم نیز تحت فشارهای بسیاری قرار گرفتند... عملا هیچ گامی در جهت ورود به ساختار قدرت و پیگیری مطالبات مردم برداشته نشد."[2]
*چپهای تحریمی بهتر از هرکسی میدانند که نظام جمهوری اسلامی منطقا، شرعا و قانونا نمیتواند برای تمنای مشارکت؛ از هر خط قرمزی عبور کند.
از طرفی آنها این را هم میدانند که درخت تناور انقلاب اسلامی، بیدی نیست که به باد تحریم انتخابات بلرزد.
پس چرا علیرغم این حقایق و آنچه که گرامیمقدم نیز گفته؛ اما چپهای تحریمی 3 انتخابات را به محاق تحریم کشاندند!؟
این سوال یک پاسخ احتمالی مربوط به خارج از کشور و یک پاسخ قطعی مربوط به قضایای داخلی دارد...
آن پاسخ احتمالی، به پروژهای خارجی و دشمنانه برمیگردد که دستگاههای امنیتی باید تکلیف آنرا مشخص کنند. چون تحریم انتخابات خیانتی است که دشمن خارجی سود اصلی آنرا خواهد برد.
و اما پاسخ قطعی ماجرا!
چپهای تحریمی یا همان هسته سخت اصلاحات؛ اساسا قصد براندازی ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی را دارند.
حال این براندازی به بهانه اغتشاشات سال 98 محقق شود یا به بهانه تحریم انتخابات و یا به بهانه مسئله حجاب؛ هیچ فرقی نمیکند چون هدف وسیله را توجیه میکند!
جالب آنکه اگر گراف تحلیلی کنشهای سیاسی اصلاحطلبان تحریمی را اقلا طی 2 دهه اخیر رسم کنید؛ به یک نتیجه واضح میرسید و آن "خیابان" است.
آنها از درگذشت یک خواننده جوان گرفته تا تحریم انتخابات؛ دائما مشغول اشاره به سمت خیابان هستند و این اشاره خطرناک باید بتواند مردم عزیز ایران را هوشیار کند.
کسی که هدف خویش را از سمت خیابان و ناامنی میجوید و از پا گذاشتن بر جنازههای مردم هیچ ابایی ندارد؛ او دشمن مردم است و همواره باید خلاف خواست او عمل کرد.
چه اینکه مثلا مردم ایران باید بدانند که این افراد حتی در یک انتخابات از قویترین نامزد انتقاد کردند و ایضا لام تا کام درباره ضعیفترین نامزد سخن نگفتند تا ضعیفتر رأی بیاورد و موجب سختی زندگی مردم شود!
رذالتی که هماکنون در تأکید بر تحریم انتخابات جلوهگر شده است.
از رذالتهای اینان سندهای بسیاری وجود دارد لکن باید پذیرفت که مردم هستند که سرنوشت خود را انتخاب میکنند و تغییر خوب یا بد را رقم میزنند.
***
بر اثر قدرت نظام اسلامی و پشتیبانی مردم هویدا شد:
هویدا شدن نخستین دستاورد انتخابات 1402
علی ربیعی، فعال چپ و سخنگوی دولت اعتدال در مصاحبه با سایت جماران در کنایه به شرایط انتخاباتی کشور گفته است: آخرین سنجشی که در مورد سرمایه اجتماعی صورت گرفت، کاری بود که آقای دکتر ساعی در دانشگاه تربیت مدرس انجام داد و بر اساس آن، نسبت به دورههای قبل سرمایه اجتماعی به شدت کاهش پیدا کرده است. یک شاخص مهم سرمایه اجتماعی «اعتماد» است. «اعتماد به ساخت قدرت» و «اعتماد به گروههای مرجع سابق» کاهش پیدا کرده، ولی اعتماد فردی افزایش پیدا کرده است.
او میافزاید: وقتی «اعتماد فردی» در جامعهای افزایش و اعتماد به ساخت قدرت کاهش پیدا کرده، به معنای روح اعتراضی است و متأسفانه خیلیها نمیتوانند این را درست تفسیر کنند. اتفاقا با نتایج مطالعات انگلهارت هم مطابقت دارد؛ در مورد نسلهایی که ارزشهای فرامادیگرایانه را دنبال میکنند. یعنی حق انتخاب، شکستن شالودههای قدیم، گسست از مرجعیتهای سابق و پیوست به جایی که شاید هنوز مشخص نیست.
ربیعی در پاسخ به سؤالی در خصوص تأثیر این حالت بر روند انتخابات، اظهار داشت: سمت مهم انتخابات «مردم» نیستند؛ مردم کنشگر هستند. سمت مهم آن ساخت قدرت است که مردم باید احساس کنند رأی آنها تأثیر دارد. یعنی احساس کنند میتوانند رأی بدهند، موفق میشوند و اگر موفق شدند پاداش مناسب میگیرند. یعنی باید ترتیبی بدهند که مردم احساس کنند گزینه دارند و گزینه آنها میتواند رأی بیاورد.
او با تأکید بر اینکه تهییج دیگر جواب نمیدهد، افزود: باید شرایطی مهیا میشد که مردم احساس کنند میتوانند انتخاب کنند و اگر انتخاب کردند، موفق به محقق کردن آرزوهایشان هم میشوند.
در مصاحبه ربیعی همچنین هیچ تأکیدی بر مشارکت انتخاباتی دیده نمیشود. [3]
*ما در محضر مردم و آگاهان سیاسی از "برادر عباد" میپرسیم که آیا امضا نکردن بیانیه چپهای مشارکتجو و تأکید بر ادامه اغتشاشات پس از آبان 98 بس نبود که آقای ربیعی اکنون از جملاتی مثل "باید شرایطی مهیا میشد" در قبال انتخابات استفاده کرده است!؟
ما همچنین اگرچه معتقدیم اصرار ربیعی به اینکه جامعه دچار "روح اعتراضی" شده؛ همان پارادایم سعید حجاریان است که میگوید در پساتحریم انتخابات گزینه "نافرمانی مدنی" وجود دارد؛ لکن قضاوت در این زمینه را بر عهده مردم و تاریخ میگذاریم.
***
1_ mshrgh.ir/1578057
2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-652719
3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1624383