هیچ استانی حق مالکیت جشنواره فیلم کودک را ندارد / جشنوارهای که دیگر «خانه» سینمای کودک نیست

جشنواره فیلم کودک و نوجوان در حالی به پایان رسید که بار دیگر نشان داد از یک رویداد هنری معتبر فاصله گرفته و به کارناوالی شهری بدل شده است؛ جشنی پرهیاهو با کمترین سهم از تولیدات اختصاصی کودک.
بهگزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جشنواره فیلم کودک و نوجوان بهپایان رسید و بار دیگر - امیدواریم برای آخرینبار - نشان داد که این جشنواره اگرچه کورسوی امیدی است اما از جهاتی هنوز موردانتقادترین جشنواره هنری کشور است.
اولاً این جشنواره بیشتر از همیشه از وجاهت و وقار خود خارج شده است؛ چرا که بهجای آنکه تصمیمگیریها در سطح ملی و توسط مدیران وزارت فرهنگ و سازمان سینمایی انجام شود، بخش قابلتوجهی از سیاستگذاریها و اجرا بهمدیران شهری اصفهان واگذار شده است. دیگر روشن است و بر کسی پوشیده نیست که گویا اصفهان مالکیت جشنواره را برعهده گرفته است؛ این موضوع را خصوصاً از صحبتهای اخیر رییس سازمان سینمایی در اصفهان میتوان فهمید که از احتمال انتقاد دبیرخانه دائمی جشنواره به این شهر خبر داده است. باشد جشنواره فرضاً برای اصفهان، اما بهشرطی که دو ماه مانده بهجشنواره یاد آن نیافتند و تازه بهفکر دستوپا کردن فضا و سالن و... نباشند.
آقایان، جشنواره صرفاً سالن و میز و صندلی و بنر و استند نیست! جشنواره یعنی یک رویداد بزرگ و معتبر هنری که با آثار و هنرمندانش شناخته میشود، نه این فضای پرهیاهو. البته هیاهو آنهم برای جشنواره فیلم کودک ملازم و طبیعت آن است، اما گویا هیاهوهای خیابانی و جشنهای رایج شهری که در واقع بخش جنبی و فرعی جشنواره است و با حضور خالهها و عموها برگزار میشود، سنگر خوبی برای دفاع از کارنامه این عزیزان شده است. زمانی این برنامههای شاد و مفرح جنبی در جای خود مینشینند که اصل جشنواره یعنی فیلمهای در حال نمایش و مسابقه گواه کیفیت آن باشند.
جعفری: ریلگذاری از نو نداریم / جریان پایدار در سینمای کودک به بازنگری نیاز دارداما ما چه جشنوارهای داریم؟ جشنوارهای که سالهاست از محل فیلمهای جشنواره فیلم فجر که اصولاً درباره کودک مسائلی را مطرح میکنند، بهجشنواره فیلم فجر میآیند. البته باید این دور از جشنواره را خوششانس نامید که دو فیلم «بچه مردم» و «چشم بادومی» آثاریاند که برای نوجوانان ساخته شدهاند و میتوانند مخاطبین نوجوان داشته باشند. اما اصولاً جشنواره دیگر فیلمهای مخصوص و هدفگذاریشده خود را ندارد. بهتعبیر دیگر اگر دو سه فیلمساز علاقهمند و متخصص کودکان که دو سال یکبار فیلم میسازند هم نباشند، عملاً جشنواره هیچ فیلم انحصاری و خاص خود را ندارد.
چرا چرخه تولید و ساخت فیلم کودک کمکار است؟ مشخص است که وضعیت اقتصادی عامل اصلی است وگرنه متن و فکر و نیروی کار و هنرمند علاقهمند فراوان است. اینجاست که مدیران اصفهان که برای جشنواره سرودست میشکنند، باید پاسخگو باشند که چقدر برای تولید آستین بالا زدهاند؟
اما در ادامه خطاب این یادداشت به مدیر سازمان سینمایی جناب فریدزاده است. مدیر محترمی که اخیراً - با وجود چنین وضعیتی که بیان شد - دبیرخانه را دودستی بهاصفهان میسپارد و میگوید که باید دبیرخانه دائمی جشنواره در این شهر برگزار شود. آقای فریدزاده، قرار است که در استانهای کشور ما که در بسیاری از آنها هنوز یک جشنواره رسمی و درجهالف هم برگزار نشده است، رویداد هنری برگزار شود. ما بهشما حق میدهیم که بحث اقتصادی و کمک مالی جشنواره برای شما مهم باشد، اما آیا واقعاً غیر از اصفهان یک استان دیگر هم نیست که بتواند این جشنواره را برگزار کند؟
آیا این عدالت فرهنگی است؟ میدانیم که حتی برخی استانها تمامقد آمدند و گفتند که پای کار هستند، اما تلاش دوستان اصفهانی بهنتیجه رسید و غالب شدند. مدیران سینمایی و بنیاد فارابی هم بی تفاوت به این موضوع واکنش خاصی نداشتند. اخیراً رسانه رسمی جشنواره که متوجه مسأله ما در خصوص عدالت فرهنگی در نشست خبری شد، با هشتگ «عدالت فرهنگی» اقدام بهانتشار عکسهای اردوی «زنگ سینمای مدارس» در استانها کرد تا نشان دهد که عدالت رعایت شده است! عجب، برگزاری یک جشنواره مساوی است با اردوی مدارس استانی؟!
بدانیم و یادمان باشد که تمام شهرهای کشور کودک و نوجوان دارند و آنها نیز باید سهمی از یک رویداد پرشور و نشاط باشند. آنها هم حق دارند تا میزبان جشنواره خودشان باشند. آنها هم باید خبرنگار نوجوان و کودک داشته باشند، فیلمها را نقد کنند و جشنوارهگردانی کنند.
بگذریم؛ خطاب این سخن در بندهای آخر بهآقای حامد جعفری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی است. تهیهکنندهای که تازه بهاین میدان آمده و البته تجربه ای در حوزه سینمای کودک دارد. اولاً مطالب بالا که درباره دبیرخانه و محل برگزاری بیان شد، متوجه ایشان که دبیر جشنواره بودند و احتمال قوی سال آینده عهدهدار خواهند بود، نیز میشود. دوم، اگرچه باتوجه بهآغاز تازه مدیریت ایشان نقد و انتقاد کمی زود است، اما او باید بداند که سال بعد انتظارها از ایشان بسیار متفاوت است؛ هم درباره محل برگزاری و بودجه و هم درباره تولیدات. همچنین با توجه به سابقه انیمیشنی او انتظار میرود نگاه جامعتر و عمیقتری به انیمیشن داشته باشد و در دوران دبیریاش اینقدر انیمیشن در مهجوریت قرار نگیرد.
درباره بخش دوم صحبت بسیار است، اما مختصراً باید خطاب به این مدیر گرامی گفت که میدانید وضعیت تولیدات سینمای کودک و نوجوان جز پویانمایی خوب نیست هرچند که این حوزه هم در جشنواره نادیده گرفته شد. طبیعتاً وضعیت جشنواره نیز تعریفی ندارد، چنانچه در اوایل این سطور بهآن اشاره شد: خبری از فیلمهای قوی و خوشساخت سالهای دور نیست و جشنواره کاروانسرایی برای رفتوآمد فیلمهای جشنوارههای دیگر شده است و خود «خانه» سینمای کودک دیگر نیست.
راه نجات نیز جز افزایش اعتبار مالی و معنوی آن نیست. باید ضمن جذب بخشهای خصوصی و استانهای دیگر، پایههای این سینمای نجیب و معصوم را قوی کرد. میتوان حتی برای هر استانی که تمایل بهبرگزاری دارد، این شرط را لحاظ کرد که باید در تولید وارد عمل شود وگرنه خبری از برگزاری نیست. این ویترین زیبا و جذاب قیمت دارد؛ باید بهکسی داد که پای ترمیم زخمهایش «بایستد» نه اینکه صرفاً با آن «ایستاده» عکس بگیرد.
حضور چهرههای مهم صرفاً برای داوری نباید باشند. البته داوری توسط بزرگان بسیار ستودنی است، اما بیایید از کولهبار تجربه آنان در قامت مشاوران استفاده کنید. ترک این راه بیهمرهی خضر مکن / ظلمات است، بترس از خطر گمراهی.
اقای جعفری، سینمای کودک خصوصاً در 6 ماه دوم سال بازار بسیار گرمی بهخاطر دانشآموزان دارد. در سال تحصیلی جاری، بیش از 16 میلیون دانشآموز در ایران مشغول بهتحصیل هستند؛ انصافاً از دستدادن این ظرفیت بزرگ برای سینمای کشور اوج افسوس است. قطعبهیقین، سینماداران که حق دارند نگران اوضاع اقتصادی سالنهای خود باشند، از اکران پربار و لاینقطع استقبال میکنند و برای آنان فرقی ندارد که فیلم مخصوص والدین است یا بچهها. بیایید با برنامهریزی و همکاری با وزارت آموزشوپرورش بهطور جدی فکری برای «زنگ سینما» کنید.
سالهاست که دیگر چندان خبری از عروسکهای بامزه نیست و قطعاً این موضوع باعث افت و کاهش کار هنرمندان عروسکساز شده است. بازیگران کودک نیز که قبلاً میدانی برای ورود داشتند عملاً جایی برای کار ندارند. دایره و وسعت تولیدات سینمای کودک را وسیعتر ببینیم و کمک کنیم تا همه حوزههای این سینما بار دیگر جان بگیرند. امسال گذشت و هرچه بود تمام شد، اما سال بعد انتظارها متفاوت خواهد بود و واکنشها نیز جدیتر.
نویسنده: محمدباقر صنیعیمنش