سه‌شنبه 29 مهر 1404

واکنش در برابر محبت؛ شاخصی برای سنجش شخصیت انسانی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
واکنش در برابر محبت؛ شاخصی برای سنجش شخصیت انسانی

اگر با انسان کریم با نیکی رفتار شود، دلش نرم می‌شود. اما انسان لئیم در برابر مهربانی، جسور می‌شود و نرمش را نشانه ضعف تصور می‌کند. به تعبیر امام علی (ع)، چنین انسان‌هایی را نرمی اصلاح نمی‌کند، زیرا هنوز معنای کرامت را نیاموخته‌اند.

فرهنگی

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم - مریم مرتضوی: در میان منابع معارف اسلامی، میراث گفتاری امیرالمؤمنین امام علی (ع) جایگاهی ممتاز دارد، زیرا نه‌تنها بازتاب‌دهنده معارف وحیانی است، بلکه نظامی عقلانی از اخلاق، انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی اسلامی را ترسیم می‌کند. هر عبارت در این میراث، واجد ظرفیت تحلیل معرفتی و رفتاری است.

در این میان، کلامی از آن حضرت که می‌فرماید: «الکریمُ یَلینُ اذا استُعطِفَ، و اللَئیمُ یَقسُو اذا اُلطِفَ؛ انسان کریم، آنگاه که با او به مهربانی رفتار شود، نرم می‌شود؛ و انسان پست، هرگاه با او مدارا کنند، سخت‌تر می‌شود.» (بحارالأنوار، ج78، ص41) بیانی موجز اما عمیق از نسبت میان ساختار درونی شخصیت انسان و واکنش اخلاقی او در برابر تعاملات اجتماعی است.

این سخن در سطح ظاهر، تمایز میان دو منش اخلاقی - کریمانه و لئیمانه - را بیان می‌کند، اما در لایه تحلیلی‌تر، به بنیان‌های معرفتی و فطری انسان می‌پردازد و می‌توان آن را گونه‌ای انسان‌شناسی اخلاقی در سنت علوی دانست.

از منظر این کلام، رفتار انسانی در برابر محبت، تابع نوع رابطه او با فطرت الهی است؛ فطرتی که قرآن کریم آن را اساس کرامت انسان می‌داند. از همین رو، تفسیر این حدیث در پیوند با مفاهیم قرآنی مانند «کرامت ذاتی»، «لطافت قلب» و «قساوت روحی» معنا پیدا می‌کند و می‌تواند مبنایی نظری برای تحلیل رفتار فردی و اجتماعی در چارچوب اخلاق اسلامی باشد.

کرامت؛جلوهروحالهی در انسان

قرآن کریم در آیه 70 سوره اسراء می‌فرماید: «وَلَقَد کَرَمنَا بَنِی آدَمَ؛ و به راستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم». علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌نویسد: کرامت انسان از آن روست که در وجود او روح الهی دمیده شده است؛ فطرتی که اگر با غبار گناه و خودخواهی آلوده نشود، مظهر رحمت و رأفت الهی خواهد بود.

انسان کریم در حقیقت، کسی است که هنوز با فطرت الهی خویش در ارتباط است. هرگاه محبت می‌بیند، پاسخ او نیز محبت است، به این دلیل که درونش انعکاس‌گر نور الهی است. در مقابل انسان فرومایه از این فطرت فاصله گرفته و پیوندش با سرچشمه رحمت قطع شده است. به همین دلیل محبت در او بی‌اثر می‌ماند، چون زمین دلش خشکیده است.

به تعبیر مولوی:

چونک بی‌مایه فطرت شد دلش

عشق نجنبد زانکه سنگ است گلش

این همان تمایزی است که امام علی (ع) میان کریم و لئیم ترسیم می‌کند؛ اولی بر فطرت خود باقی است و دومی، از آن بریده است.

نرم‌دلی؛ نشانه حیات روحی

قرآن در توصیف مؤمنان راستین می‌فرماید: «ثُمَ تَلِینَ جُلُودُهُم وَقُلُوبُهُم اِلَی ذِکرِ اللَهِ؛ سپس پوست و دلشان به یاد خدا نرم می‌شود.» (زمر، آیه 23) مفسران این آیه را نشانه زنده بودن قلب دانسته‌اند. دلی که از یاد خدا متأثر می‌شود، دلی است که هنوز زنده است.

انسان کریم، همین ویژگی را دارد. نرمی دل، پاسخ طبیعی او به مهر و عطوفت است. در مقابل، قرآن دل‌های قسی را نکوهش کرده و فرموده است: «فَهِیَ کَالحِجَارَهِ أَو أَشَدُ قَسوَهً؛ دل‌های شما چون سنگ یا سخت‌تر از آن شد.» (بقره، آیه 74)

در تفاسیر آمده است که قساوت قلب نشانه مرگ روح است. دلی که محبت را درک نمی‌کند، مانند چشمی است که نور را نمی‌بیند. امام علی (ع) با نگاهی دقیق، این قساوت را در انسان فرومایه می‌بیند: کسی که در برابر نیکی، سرسختی می‌ورزد و لطف را بی‌پاسخ می‌گذارد. چنین انسانی نه از مهر تأثیر می‌پذیرد و نه از گذشت شرمنده می‌شود، چون کرامت در وجودش ریشه ندوانده است.

لطافتدربرابرمحبت؛قانونطبیعی دل‌های پاک

در نظام اخلاق اسلامی واکنش در برابر محبت، نشانه سلامت درون است. چنان‌که قرآن درباره پیامبر (ص) فرمود: «فَبِمَا رَحمَه مِنَ اللَهِ لِنتَ لَهُم؛ به سبب رحمتی از سوی خداست که با آنان نرم شدی.» (آل‌عمران، آیه 159)

لطافت رفتار پیامبر (ص) جلوه همان روح کریمانه است. هر انسانی که با دیگران با نرمی رفتار کند، در حقیقت پرتو همان رحمت الهی را در خود زنده نگه داشته است. از همین روست که امام علی (ع) نرمی را نشانه کرامت و سختی را نشانه دنائت می‌داند. زیرا نرم‌دلی انعکاس رحمت الهی و قساوت، نمود بریدگی از آن است.

در تفسیر نمونه آمده است: دل‌های پاک مانند خاک آماده‌اند. هر دانه‌ای از محبت در آن بیفتد، می‌روید و ثمر می‌دهد. اما دل‌های آلوده مانند سنگ هستند که حتی باران رحمت هم بر آن بی‌اثر است.

جامعهکریمانه؛ جامعه‌ای که از محبت تغذیه می‌کند

اگر این نگاه را از سطح فردی به جامعه تعمیم بدهیم، پیام آن ژرف‌تر می‌شود. جامعه‌ای که در آن کرامت انسانی نهادینه است، در برابر محبت، پاسخ محبت می‌دهد.

در چنین جامعه‌ای رفتار کریمانه زنجیره‌ای از نیکی‌ها می‌سازد، همان که قرآن وعده داده است: «ادفَع بِالَتِی هِیَ أَحسَنُ فَاِذَا الَذِی بَینَکَ وَبَینَهُ عَدَاوَه کَأَنَهُ وَلِی حَمِیم؛ بدی را با نیکی دفع کن، آنگاه کسی که با تو دشمنی داشت، گویی دوست صمیمی تو می‌شود.» (فصلت، آیه 34)

این آیه ترجمان اجتماعی همان حکمت علوی است. انسان کریم حتی با دشمنش اگر با نیکی رفتار شود، دلش نرم می‌شود. اما انسان لئیم در برابر مهربانی، جسور می‌شود و نرمش را نشانه ضعف تصور می‌کند. به تعبیر امام علی (ع)، چنین انسان‌هایی را نرمی اصلاح نمی‌کند، زیرا هنوز معنای کرامت را نیاموخته‌اند.

ازاخلاقفردی تا تمدن قرآنی

در جهان پرتنش امروز که خشونت و تندی در گفتار و رفتار عادی شده است، بازگشت به منطق امام علی (ع) ضرورتی تمدنی است. اگر هر انسان، هر مدیر، هر پدر و مادر و هر حاکم، در روابط خود با دیگران به قانون «لین الکرام» وفادار بماند، بسیاری از زخم‌های انسانی التیام پیدا می‌کند.

قرآن کریم با بیانی لطیف همین را می‌فرماید: «وَقُولُوا لِلنَاسِ حُسنًا؛ و با مردم سخنی نیک بگویید.» (بقره، 83)

نرمی، ریشه در کرامت دارد، و کرامت، خاستگاه ایمان است. جامعه‌ای که در آن زبان‌ها نرم، دل‌ها مهربان و رفتارها کریمانه باشد، جامعه‌ای است که به فطرت الهی خویش بازگشته است.

کلام امیرالمؤمنین (ع) در این روایت، آیینه‌ای از حقیقت انسان است: کریم از محبت می‌روید؛ لئیم، از محبت می‌میرد. نرمی در برابر نیکی، واکنش طبیعی روح الهی است و سختی در برابر لطف، نشانه بریدگی از نور فطرت.

در جهانی که تندی و خشونت به عادت تبدیل شده، شاید بازگشت به همین جمله کوتاه علوی، نجات‌بخش باشد. زیرا انسان تا زمانی کریم است که هنوز از نرمی دل، شرمنده نمی‌شود.