دوشنبه 3 دی 1403

واکنش روزنامه اصولگرا به اظهارات زن توهین‌کننده به پزشکیان: پس ستاد امربه‌معروف چه می‌کند

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
واکنش روزنامه اصولگرا به اظهارات زن توهین‌کننده به پزشکیان: پس ستاد امربه‌معروف چه می‌کند

ماجرای اخیر پیرامون توئیت توهین‌آمیز مهری طالبی دارستانی، از اعضای ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و یکی از مدیران وزرات کار در زمان حجت عبدالملکی، علیه رئیس‌جمهور، موجی از واکنش‌ها و انتقادات گسترده را به همراه داشت.

روزنامه خراسان در یادداشتی با عنوان «ادب زن هم به ز دولت اوست» به گفته‌های توهین‌آمیز مهری طالبی دارستانی خطاب به رئیس‌جمهور واکنش نشان داد.

این روزنامه در این باره نوشت: این رخداد، فراتر از موضوعی فردی، به خوبی بحران‌های فرهنگی و اخلاقی موجود در فضای سیاسی و مسئولیت افراد در قبال اظهارات خود را نشان میدهد.

توصیفاتی که مهری دارستانی در توییت خود به کار برده است، نه تنها در تعارض آشکار با ادب و احترام است، بلکه از حدود یک نقد سازنده فراتر رفته و به طور صریح به توهین‌های شخصی و تخریبگرانه می‌انجامد.

استفاده از الفاظی، چون «طلبکار، دروغگو، بیخاصیت، نادان» به جای ارائه تحلیل یا بیان دغدغه‌های واقعی، نه تنها هیچ کمکی به اصلاح یا پیشبرد گفتمان سیاسی نمیکند، بلکه زشتی و سطحی نگری را به جامعه تزریق میکند.

این ادبیات، به وضوح نشان از بحران اخلاقی در عرصه سیاسی و اهداف غیرسازنده برای تخریب رقبا دارد؛ بحرانی که در آن مرز میان انتقاد سازنده و تخریب شخصی کمرنگ شده است.

به کار بردن چنین زبانی از سوی فردی که خود را مدعی امر به معروف میداند، تناقضی آشکار و ضربه‌ای جدی به جایگاه و اعتبار نهادی است که قرار است مروج اخلاق و فرهنگ باشد.

ستاد امر به معروف با اقدام سریع در اخراج مهری دارستانی، نشان داد که حاضر به پذیرش مسئولیت اشتباهات اعضای خود است. با این حال، اخراج یک فرد، هرچند ضروری، نمیتواند جایگزین یک پاسخگویی جامعتر باشد. این ماجرا باید به فرصتی برای بررسی عمیقتر ساختارهای تربیتی و نظارتی در این نهاد تبدیل شود.

آیا افرادی که مسئول ترویج اخلاق در جامعه هستند، آموزش و نظارت کافی دریافت میکنند؟ آیا معیارهای اخلاقی در انتخاب و فعالیت این افراد به درستی اعمال میشود؟

دارستانی که در حساب توییتر خود شعار «عدم رعایت ادب = بلاک» را نوشته، در این ماجرا خود از ادب و احترام تخطی کرده است. یکی از محورهای اساسی این ماجرا، مرز میان آزادی بیان و اهانت است. آزادی بیان به معنای بیان آزادانه دیدگاه‌ها و انتقادات است، اما این آزادی هرگز نباید بهانه‌ای برای توهین و تخریب باشد.

توئیت دارستانی نمونه‌ای از سوءاستفاده از آزادی بیان است که به جای غنی سازی گفتمان عمومی، به تقلیل آن به مجادلات سطحی و زشت میپردازد.

علاوه بر این، چنین نقدهای هتاکانه و رادیکالی باعث میشود نقدهای سازنده و کارساز دیگر شنیده نشود و به شکاف و دوقطبی شدن جامعه دامن بزند. برخلاف رویه رهبر انقلاب که همواره کمک به دولتها را برای رفع کاستیها، نقصها و کمبودها توصیه میکنند، چهره‌هایی نظیر مهری دارستانی به جای تلاش برای حل مشکلات، در مسیر تخریب و تسویه حساب‌های سیاسی حرکت میکنند. این رویکرد با رادیکال کردن فضای نقد، عگفت وگو و نقد سازنده را مسدود کرده و جامعه را به سمت تنشها و تقابل‌های غیرضروری سوق میدهد.

بسیاری از منتقدان، خواستار برخورد قضایی با دارستانی شده‌اند. این درخواست، نه به قصد سرکوب آزادی بیان، بلکه برای تأکید بر مسئولیت افراد در قبال اظهاراتشان است. در سال‌های گذشته، بسیاری از شهروندان به دلیل بیان نظراتی ساده‌تر از این، با واکنش قضایی مواجه شده‌اند. اکنون نیز باید یک رویه عادالانه و برابر برای همه اعمال شود. این اقدام میتواند پیام روشنی برای جامعه داشته باشد که هیچکس فراتر از قانون نیست.

واکنش سخنگوی دولت، به ویژه بازنشر بخشی ازمتن تنفیذ حکم ریاست جمهوری از سوی رهبر انقلاب، اقدامی هوشمندانه بود که بدون تند کردن فضا، جایگاه قانونی و مشروعیت رئیس جمهور را یادآور شد.

از میان اخبار

قانون حجاب آش شله قلمکاری از مجازات تبعی و تکمیلی است

پیچیدگی‌های دور جدید مذاکرات ایران و غرب

معضل «صدا و سیما»!

آیا فشار حداکثری دولت ترامپ می‌تواند تهران را به سمت تغییر دکترین هسته‌ای سوق دهد؟