شنبه 3 آذر 1403

وظایف حاکمیت و مردم در نابسامانی زیست جنسی

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
وظایف حاکمیت و مردم در نابسامانی زیست جنسی

تحولات پرشتاب در ساحات مختلف زندگی انسان ایرانی و به‌ویژه ساحت زیست جنسی، نگرانی‌هایی را در میان نخبگان اجتماعی ایجاد کرده و مباحثات و مناقشات مختلفی را در این زمینه رقم زده‌است.

به گزارش مشرق، ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات خانواده و جنسیت طی یادداشتی در روزنامه حوان نوشت: تحولات پرشتاب در ساحات مختلف زندگی انسان ایرانی و به‌ویژه ساحت زیست جنسی، نگرانی‌هایی را در میان نخبگان اجتماعی ایجاد کرده و مباحثات و مناقشات مختلفی را در این زمینه رقم زده‌است. نحوه مواجهه و سیاست‌گذاری در زمینه سکشوالیته ایرانی موضوعی است که امروزه باید درباره آن بیشتر گفتگو کرد.

ما در حوزه مناسبات امر جنسی در جامعه ایران دچار یک نابسامانی اجتماعی هستیم که بخشی از این نابسامانی اجتماعی متأثر از روند مدرنیته یا به تعبیری جهانی شدن است که این امر در حوزه امر جنسی منجر به پدیده انقلاب جنسی در جهان شده و در شئون مختلف زندگی ما نیز تأثیر گذاشته‌است. همچنین بخشی از این نابسامانی اجتماعی ناشی از جهانی‌سازی است که نظام سرمایه‌داری با راهبری نظام سلطه این جهانی‌سازی را مدیریت می‌کند.

پدیده آندلسی‌سازی و ترویج سازمان‌یافته فساد و فحشا در جوامع و جامعه ایران از نشانه‌های جهانی‌سازی است. بخشی دیگر از این نابسامانی اجتماعی نیز متأثر از روندهای ناکارآمد سیاست‌گذاری امر جنسی و خانواده در کشور است. این نابسامانی در مناسبات امر جنسی، شبکه‌ای از مسائل و چالش‌های مهم در حوزه زیست جنسی جامعه ما ایجاد کرده‌است. مسائلی از قبیل تهدید سلامت جنسی جامعه از رهگذر انحرافات و ناهنجاری‌های اخلاقی، گسترش گرایش‌های جنسی معارض با فقه و اخلاق اسلامی مانند همجنس‌بازی و ازدواج سفید، جنسی شدن زیست اجتماعی جامعه متأثر از مدلینگ، تبلیغات شهری و رسانه، کاهش تمایل جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده، افزایش سن ازدواج و نرخ طلاق، از جمله عمده‌ترین مسائل و چالش‌های این عرصه هستند.

همانطور که عرض شد بخشی از این مسائل ریشه در تلاش‌ها و تهاجمات فرهنگ بیگانه برای آندلسی‌سازی جامعه ایرانی و به طور کلی جوامع اسلامی دارد که نباید به سادگی از کنار آن گذشت و نسبت به آن تغافل ورزید، اما رویکردها و جهت‌گیری‌های کلان ما در عرصه حکمرانی فرهنگی نیز بخشی مهمی از این نابسامانی را رقم زده‌است. فقدان ایده و الگوی مناسب برای مشارکت اجتماعی زنان، سلب مسئولیت‌ها و کارکردهای نهاد خانواده و واگذار کردن آن‌ها به نهاد حاکمیت، عدم حساسیت نظام آموزش و تربیت رسمی ما نسبت به مقوله تربیت جنسیتی و جنسی کودکان و نوجوانان، ضعف سیستم‌های نظارتی و تنظیم‌گری ما در عرصه فضای مجازی و رسانه‌های جمعی سهم قابل‌توجهی در رقم خوردن این نابسامانی جنسی جامعه ایرانی دارد.

از آنجا که یکی از مهم‌ترین چالش‌های ما در حوزه امر جنسی از جنس نظری و تئوریک است و شرایط کنونی با ناکارآمدی نهاد علم و متصدیان رسمی این حوزه همچون حوزه و دانشگاه، امیدی به پاسخگویی به این چالش‌ها از سوی فضای رسمی وجود ندارد، به نظر می‌رسد باید یکی از رسالت فعالان مردمی کنشگری در عرصه تئوری و نظریه‌پردازی باشد. به تعبیری باید یک جریان تولید علم و نهضت نرم‌افزاری در این عرصه از سوی جبهه مردمی ایجاد شود. این چیزی است که ما در مؤسسه «سجا» نیز پیگیری کرده‌ایم. یکی دیگر از مأموریت‌های مهم جبهه فعالان مردمی در این عرصه همان مطالبه‌گری از مسئولان و متصدیان امر جنسی در کشور به منظور مداخله عالمانه و متعهدانه در این زمینه است.

نقش دیگر فعالان مردمی در این زمینه کنشگری رسانه‌ای و فرهنگی است. فعالان مردمی باید در فضای مجازی و حقیقی و رسانه‌های جمعی حضور مؤثر و پررنگ داشته باشند. کنشگری آموزشی و مشاوره‌ای نیز یک محور مهم دیگر برای فعالان مردمی در حوزه امر جنسی است، زیرا ما در این عرصه به شدت خلأ داریم و بدنه غالب مشاوره در حوزه امر جنسی مبتنی بر پارادایم‌های روانشناسی مدرن و پزشکی اجتماعی با رویکردهای سکولار و غیرمذهبی است، بنابراین ما در اینجا نیاز داریم که ظرفیت‌های فعالان مردمی وارد شود و مبتنی بر مبانی اسلامی و بومی خودمان در میدان عمل و در ساحت آموزش و مشاوره اقدام کنیم. سطح دیگری که از فعالیت برای جبهه مردمی می‌توان تعریف کرد، فعالیت‌های مددکاری و کاهش آسیب‌های ناظر به امر جنسی است. فرآیند توانمندسازی و بهسازی یکی از خلأ‌های مهم و جدی ما در این عرصه است.

در سطح حاکمیت هم با توجه به اینکه وظیفه اصلی آن تسهیل‌گری و حمایت‌گری در این زمینه است، باید طوری نظامات سیاست‌گذاری خود را تنظیم کند که بتواند از نقش فعالان مردمی این عرصه حمایت کند و موانع کنشگری آن‌ها را از میان بردارد؛ یعنی پای خود را از حوزه تصدی‌گری در مناسبات امر جنسی بیرون بکشد و میدان را به فعالان و ظرفیت‌های مردمی و نهادهای غیررسمی واگذار کند. به عبارت دیگر حاکمیت و دولت در حوزه زیست جنسی جامعه باید حمایت‌گر فعالان مردمی و خانواده‌ها باشد و به هدایت، نظارت و تسهیل‌گری و حمایت‌های قانونی، مالی و زیرساختی از این عرصه بپردازد. مگر اینکه در جایی ظرفیت‌های مردمی امکان مداخله و کنشگری در آن را ندارد، که اینجا می‌توان برای حاکمیت میدان ورود تعریف کرد.