چهارشنبه 7 آذر 1403

وقایع یک مرگ از پیش اعلام نشده

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
وقایع یک مرگ از پیش اعلام نشده

تهران - ایرنا - یک اثر نمایشی برای آن که به مخاطب جهانی دست پیدا کرده و قادر به تاثیرگذاری در این سطح باشد، نیاز به سوژه‌ای جهان‌شمول با قدرت دربرگیری فوق العاده دارد.

نزدیک به دو سال است که ویروس کووید 19 جهان را تحت تاثیر خود قرار داده و فاجعه ای انسانی را در سرتاسر جهان رقم زده است. یکی از وظایف سینما به عنوان رسانه ای تاثیرگذار، پرداختن به مسائل و اتفاق های روزمره است که در عین حال وجوه دراماتیک هم داشته باشد. شاخه ای از سینما که به سینمای مستند شهرت دارد، اهمیت فوق العاده ای در ثبت وقایع تاریخی و پرداختن به آن از زوایای گوناگون دارد. در ماه هایی که کرونا زندگی عادی مردم جهان را مختل کرده، مستندسازان زیادی پشت دوربین رفته و هر یک از زاویه ای به آن پرداختند.

مستند گزارشی یکی از شاخه های مهم سینمای مستند برای ثبت و ضبط یک اتفاق مهم به حساب می آید که بخش مهمی از مستندهای کرونایی را به خود اختصاص داده است. فقط پنج گرم به کارگردانی احسان رافتی که این روزها در جشنواره فیلم سینما حقیقت حضور دارد، یکی از همین دسته مستندها است که می خواهد در مدت بیست دقیقه، تلاش جانانه بخشی از جامعه درگیر با این ویروس مرگبار را به تصویر بکشد. پس با فیلمی مواجه هستیم که هسته مرکزی خود را در بهشت زهرای تهران قرار داده و روی گفتگو با آدم های مختلف از مدیرعامل بهشت زهرا تا کارکنان آن متمرکز شده است.

رافتی در این فیلم یک مقدمه کوتاه با محوریت صدای خبرنگاران و مجری های تلویزیونی در روزهای اوج کرونا را تدارک دیده و سپس خیلی زود به نقطه عطف می رسد. جایی که با یک نمای هوایی درست و فکر شده، دوربین خود را وارد آسمان بهشت زهرای تهران می کند. دوربین در این بخش و پلان های بعدی همچون روحی عمل می کند که با اتومبیل حمل متوفیان همراه شده، وارد غسالخانه شده و در نهایت شاهد به خاک سپرده شدن جسم خود می شود.

این ایده بصری به فقط پنج گرم کمک شایانی کرده و آن را از یک گزارش خبری صرف متمایز می کند. از طرف دیگر، گفتگوها تا حدودی تخت و تک بعدی از کار درآمده و به ندرت می توان لحظات طلایی از دل آن بیرون کشید. برای نمونه می توان به بخش گفتگو با غسال ها اشاره کرد که در روزهای پیک کرونا کار بسیار دشواری چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی داشته اند.

رافتی در دکوپاژ فیلمنامه خود تلاش زیادی برای دور شدن از قالب صرف مستند گزارشی به خرج داده و آن را می توان در بسیاری از پلان های فیلم مشاهده کرد. به ویژه سیال بودن دوربین که بدون آن که خود را به رخ بکشد کارش را انجام می دهد. فیلم در عین حال پایان خوبی داشته و با یک پلان هوایی از انسان‌های داغدار این ویروس کشنده به پرچم برافراشته ایران می رسد. نوعی امید به روزهای بهتر در دوره پساکرونا که اندکی هم از تلخی حاکم بر فضای فیلم می کاهد.

*س_برچسب‌ها_س*