یک‌شنبه 4 آذر 1403

وقتی مردم را به‌جای ساعت جلو می‌کشند!

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
وقتی مردم را به‌جای ساعت جلو می‌کشند!

بهتر است قصه را از اینجا شروع کنیم؛ 19 اسفند 1401 اعلام شد با مصوبه مجلس و ابلاغ رئیس‌جمهوری ساعت رسمی کشور از ابتدای سال 1402 تغییر نمی‌کند. شاید آن روز هنوز به ابعاد مختلف این تصمیم فکر نشده بود، اما حالا که شروع فصل گرم است و کمبود برق عرض‌اندام می‌کند، تاثیرات این تصمیم به چشم می‌آید.

در اینکه «کمبود» واژه عجین‌شده با زندگی ما است، شکی نیست؛ فقط گهگاهی این سوال مطرح می‌شود که این بار کمبود چه چیزی دردسر می‌آفریند؟ کمبود برق هر سال در همین بازه زمانی آغاز می‌شود و راهکار آن نیز معمولا کاهش و تغییر ساعت فعالیت‌ها یا قطعی است که در نهایت این راهکارها تنها شهروندان را سردرگم می‌کند. حال با تغییر نکردن ساعت رسمی کشور و جلو نکشیدن آن، دولت تصمیم جدیدی گرفته و آن هم کشیدن ساعت کار کارمندان به عقب است! در این باره چندی پیش میثم لطیفی، رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور گفت: در سال‌های گذشته هم ساعت کار کارکنان از 7 صبح آغاز می‌شد، اما امسال باتوجه به اینکه تغییر ساعت نداریم، آغاز ساعت کاری از 6 و طبق روال گذشته است. صمت در این گزارش به بررسی پیامدهای این تغییر ساعت پرداخته است.

قبل از تصمیمگیری به عواقب بیندیشیم!

مصوبه شروع کار ادارات از ساعت 6 صبح، از 16 خرداد برای همه دستگاه‌های اجرایی، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سایر نهادهای عمومی اجرایی می‌شود. هدف دولت از این مصوبه که عملا جایگزین طرح «تغییر ساعت رسمی کشور» شده، «کاهش مصرف انرژی در فصل تابستان» است، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد، حضور کارکنان در محیط کار از 6 صبح به‌معنای «حذف بخش پایانی ساعت خواب» است که همین اختلال در ساعت فیزیولوژیک، عوارضی برای سلامتی نیروی کار ایجاد می‌کند. ایجاد اختلال در ترافیک تهران و ارتباط بخش خصوصی با دستگاه‌های دولتی نیز از دیگر چالش‌های این مصوبه است. براساس مصوبه یادشده کارکنان همه ادارات، دستگاه‌های اجرایی، بانک‌ها و شهرداری‌ها باید از 16 خرداد 6 صبح در محل کار خود حاضر شوند و ساعت پایان کار آنها نیز 13 تعریف شده است. ساعت کاری جدید و یکپارچه به مدت 3 ماه تا نیمه شهریور 1402 با هدف بهینه‌سازی مصرف انرژی اجرا می‌شود. اما صرف‌نظر از اینکه هدف یادشده با تغییر ساعت کار محقق خواهد شد یا خیر، این تصمیم چند مشکل به‌دنبال دارد که یکی از آنها از ساعات اولیه روز 16 خرداد به‌عنوان نخستین عارضه تغییر نافرم ساعت کار مشهود بود؛ عارضه‌ای که ناشی از تغییر ساعت کار به 6 صبح تا 13 و در مقابل اصرار مدیران شهری تهران بر اجرای طرح ترافیک از همان ساعت پیشین یعنی 6:30 تا 18 است. مشکل بعدی مربوط به ساعت کار مدارس است. در پی تصمیم اخیر این سوال ایجاد شده که والدینی که ساعت 5 صبح راهی محل کار خود می‌شوند چگونه باید فرزند خود را حدود 8 صبح به مدرسه بفرستند. البته اخیرا ازسوی معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده اعلام شده برای شناور شدن ساعت کار مادران بخشنامه صادر خواهد شد. در حقیقت ما ماندیم و یک دنیا سردرگمی و اقدامات وتصمیم‌گیری‌هایی که غافل‌گیرانه با آنها روبه‌رو می‌شویم!

کارمندان دیگر 6 صبح بیایند!

شاید ما تنها شهروندانی نباشیم که درگیر تصمیمات ناگهانی و بسیار تاثیرگذار در زندگی روزمره خود هستیم؛ تصمیماتی که هیچ یک از آنها با استفاده از نظر مشورتی ما اخذ نشده و ما ناچاریم به اجرای آنها! این موضوع را بیان کردیم تا سرآغازی باشد برای خواندن مشکلات بسیاری که پس از گذشت مدت کوتاهی از اجرای این طرح برای افراد پیش آمده است؛ از بیرون آمدن در ساعاتی که خورشید خانوم نیز به‌زور بیرون آمده تا ساعت طرح ترافیک که به ساز خودشان کوک شده و خیال تغییر آن نیست. فکر می‌کنم مشکل بزرگ‌تر مربوط به کارمندان دارای فرزند باشد؛ کارمندانی که خود ساعت 5 صبح برای رسیدن به محل کار از منزل خارج می‌شوند و ظاهرا باید فرزند کوچک خود را با پست پیشتاز ساعت 8 به مهدکودک بفرستند؛ البته در این بین می‌توان به گزینه بیدار کردن مادربزرگ‌های در دسترس در ساعت 5 صبح برای دریافت مرسوله نیز فکر

کرد. در مجموع این روزها شهروندان سختی‌هایی را به جان می‌خرند برای دست نزدن به ساعت‌های منزل! حالا سوال مطرح این است که راهکار درست برای صرفه‌جویی در مصرف برق فقط همین بود؟ یعنی راهکار دیگری وجود نداشت؟ سری به واکنش‌های کارمندان و شهروندان به این تغییر ساعت می‌زنیم.

خردسالان پادرهوا!

یکی از مادران کارمند درباره این تغییرساعت می‌گوید: اکنون نمی‌دانم باید چه کسی فرزند من را به مهد ببرد. کلید را به همسایه پایینی که فامیل همسرم است دادم تا فرزند من را به مهد نزدیک خانه ببرد و در خانه را قفل کند. بعضی از روزها که او نیست مادر همسرم به خانه ما می‌آید تا از بچه نگهداری کند. فرزند من عادت داشت هر روز صبحانه را خودم به او بدهم و به مهد بفرستمش؛ اما حالا چه؟ او در خواب است که من از خانه خارج می‌شوم و فامیل را بالا سر او می‌گذارم. واقعا برای من سوال است که چرا این طرح تصویب شد؛ طرحی که همه خانواده‌ها را سردرگم می‌کند. فرزند خود را با پست پیشتاز به مهد بفرستید و روی جعبه آن بنویسید با احتیاط حمل شود!

مهدکودکها کلا باز هستند!

خانمی که مدیر یک مهدکودک است، درباره این تغییرساعت می‌گوید: حالا که ساعت شروع کار این‌گونه تغییر کرده، ما باید ساعت 5:30 صبح در مهدکودک حاضر باشیم. این را هم ندید می‌گیریم، اما این یکی را باید کجای دلمان بگذاریم که برخی از مادران در شرکت‌های خصوصی کار می‌کنند و ساعت کاری آنها تا 5 است؛ در نتیجه فرزند آنها تا ساعت 6 بعدازظهر در مهد حضور دارد و ما نیز باید در مهد را باز نگه داریم و فعال باشیم؛ یعنی ساعت کاری ما از 5:30 صبح آغاز می‌شود و تا 18 طول می‌کشد! مهدکودک فرزندان مادران شاغل در شرکت‌های خصوصی و ادارات دولتی را از هم جدا کنید.

اعصاب خراب را چه کنیم؟

یکی از آقایان درباره این تغییرساعت می‌گوید: خانم... آن موقع که کارمندان ساعت 8 سرکار حاضر می‌شدند، وقتی به‌عنوان ارباب‌رجوع به بانک می‌رفتیم، برخوردی عصبی داشتند؛ چه رسد حالا که ساعت شروع کار آنها آنقدر زود است. وای به حال ارباب‌رجوع‌ها! اصلا این طرح چرا اجرا شد؟ کارهای بانکی خود را به بعد از ساعت 12 موکول کنید تا با روی خوش کارمندان مواجه شوید.

مصرف برق که بیشتر میشود!

یکی از آقایان درباره این تغییرساعت می‌گوید: من باید ساعت 4:15 از خانه خارج شوم تا در ترافیک صبح گرفتار نشوم و تا ساعت 6 به محل کار برسم. با گذر زمان با هر سختی که شده به این موضوع عادت می‌کنیم، اما برای من این مسئله مطرح است که وقتی همه کارمندان درست در ساعت اوج مصرف برق که همان گرمای ظهر است در خانه هستند، این طرح تاثیر عکس ندارد؟ در حالت عادی در یکی از طبقات یک اداره 20 کارمند فعالیت دارند و با کولر مرکزی خنک می‌شوند و چند لامپ روشنایی موردنیاز همه آنها را تامین می‌کند، اما با طرح اخیر همه این کارمندان در اوج گرما در منزل هستند و 20 کولر و لامپ‌های مختلف روشن است. علاوه بر این شما خودتان خانم هستید و اخلاق خانم‌ها را می‌دانید. از زمانی که به خانه می‌رسند سعی می‌کنند کارها را انجام دهند؛ پس جاروبرقی، لباسشویی و... را روشن می‌کنند؛ آن‌هم درست در همین ساعت‌های اوج مصرف. پس چه فرقی کرد؟ این طوری اگر حساب کنیم، مصرف برق بیشتر هم می‌شود! کارمندان پس از ساعت کاری به نزدیک‌ترین کافی‌شاپ محل کار خود مراجعه کنند تا به خانه نروند.

بخت با مادران کارمند است!

پسر جوان در واکنش به این تغییرساعت می‌گوید: من 5 سال است که مشغول کار هستم. سال گذشته هم این طرح با هدف کاهش مصرف انرژی اجرا شد، اما امسال چون ساعت رسمی کشور را تغییر ندادند، تصمیم بر این شده که ساعت کار ما کارمندان بخت‌برگشته را عقب بکشند. بخش جالب ماجرا این است که قرار است ساعت 6 تا 8 را برای مادران شناور اعلام کنند؛ پس ما که هم مرد هستیم و هم مجرد باید چه کنیم؟ مگر همه دانش‌آموزان با مادر خود به مدرسه می‌روند؟ نکته مهم اینکه من خودم فکر می‌کردم تا ساعت 7 بیکار هستیم، اما الان ساعت 6 که به بانک می‌آییم ارباب‌رجوع مقابل در ایستاده است. خواهشمندیم مجلس کمی در تصمیم تغییر ساعت رسمی کشور تجدیدنظر کند. در نخستین فرصت ممکن تشکیل خانواده بدهید.

وقتی خانه از محل کار دور است!

خانم کارمند دیگری درباره این تغییرساعت می‌گوید: من ساکن کرج هستم و محل کارم تهران است. برای اینکه ساعت 6 صبح به محل کارم برسم، باید ساعت 4 از منزل خارج شوم؛ در نتیجه مجبورم حدود ساعت 3 از خواب بیدار شوم. اصلا ساعت 4 صبح تاکسی نیست، هوا هم گرگ و میش است. متاسفانه وسط روز هم امنیت نیست؛ خدا می‌داند با این تصمیم، وضعیت صبح‌ها چه می‌شود؟! در واقع امثال من اگر قرار باشد سرحال به سرکار برسیم باید 9 شب بخوابیم! پرستارها ساعت 3 بیدار می‌شوند که حالا نوبت به کارمندان رسیده است؟ خانه‌ای در نزدیکی محل کار اختیار کنید!

چرا همیشه مردم ضرر می کنند؟

یکی از آقایان در واکنش به تصمیم تغییرساعت می‌گوید: ماشین من را در پارکینگ خوابانده بودند و من یک روز مرخصی گرفتم و تمام کارها را انجام دادم. درست زمانی که به مرحله آخر رسیدم، دیدم مسئول آن قسمت نیست و گفتند ساعت یک بعدازظهر است و ساعت کاری تمام شده است. من مجبور شدم باز هم مرخصی بگیرم. چرا همیشه ما باید ضرر کنیم؟ این چه طرحی است که تماما مشکل است. برای انجام کارهای اداری به‌جای 24 ساعت، 48 ساعت مرخصی بگیرید.

کارها درست انجام نمیشود!

دختر جوان دیگری درباره این تغییرساعت می‌گوید: دیروز برای انجام کارهای وام خود به بانک مراجعه کردم و از آنجایی که شاغل هستم ساعت 6 مقابل بانک حضور داشتم. علاوه بر اینکه در بانک را ساعت 6 و نیم باز کردند، همه کارمندان صورت‌هایی خواب‌آلود داشتند و به‌شدت نیز عصبی بودند. کمی گذشت که متصدی بانک گفت برای باقی کارها باید روز دیگری به بانک بروم، چون سرشان شلوغ است، در حالی که در بانک تنها 4 مشتری حضور داشتند. ما به‌خاطر خواب‌آلودگی کارمندان باید کارمان عقب بیفتد. این چه وضعیتی است که حسابی گرفتارمان کرده است؟ کارهای اداری خود را تقسیم کنید که به کارمندان فشار نیاید!

بچه را چه کسی تحویل بگیرد؟

یکی از مادران کارمند درباره این تغییرساعت می‌گوید: من در شرکت خصوصی کار می‌کنم و ساعت کاری ما تغییری نکرده و از ساعت 8 صبح تا 3 بعدازظهر در شرکت هستم، اما متاسفانه مهدکودک ساعت کار خود را تغییر داده و تا 13 فعال است. وقتی من تا ساعت 3 سرکار هستم، چه کسی باید ساعت یک بعدازظهر فرزند من را از مهدکودک تحویل بگیرد؟ اصلا به این مسائل فکر شده است؟ به محل کار خود اعلام کنید که ساعت پایانی کار شما را شناور کند.

سخن پایانی

ارائه راهکار بسیار راحت است؛ البته از همان دست راهکارهایی که ما برای مشکلات شهروندان ارائه کردیم. طرحی در حال اجرا است و شهروندان چاره‌ای جز تمکین به آن ندارند و برای ما سوال است که صرف یک واحد انرژی برای 50 نفر بهتر از صرف 50 واحد انرژی برای 50 نفر نیست؟ از سوی دیگر تناقض‌هایی میان صحبت‌های افراد وجود دارد که متاسفانه نشان‌دهنده نبود برنامه‌ریزی و اجرای قانونی مشترک است. جان کلام اینکه دولت تصمیم گرفت این بار تنوعی ایجاد کند و به‌جای ساعت، شهروندان را جلو بکشد./ روزنامه صمت