پاسخ هنرمندانه یک شاعر به اظهارات گستاخانه کریمی
در این بین انتشار یک استوری توهین آمیز از سوی علی کریمی نمکی بر زخم خانواده های عزادار بود و همین موضوع موجی از خشم و نفرت را روانه این فوتبالیست سابق کرد. شاعران نیز با ادبیات هنرمندانه خود پاسخ های قابل تأملی به اظهارات وی دادند.
صادق آبسالان یکی از همین شاعران است که نسبت به اظهارات کریمی پاسخ داد و نوسروده ای منتشر کرد. در زیر شعر او را می خوانید:
کار ما را بین که شد آموزگار؟! آن که تصدیقش گواهی داد، بار
این همه استاد و عالم شد رها بی خردهایی چنین گشتند پا
از همین ما است بر ما، ای فلان کین چنین بی مایه ها گشتند خان
ای که از این مردمان آدم شدی شاد از دیدار این ماتم شدی
چون که گنجایش نباشد این شود حاصل مهر و محبت کین شود
مادری با کودکش نذری به دست غرق در خونند، هان حیوان پست!!
دیدنش آتش زند بر بند بند گرچه در حیوان وحشی ریشخند
تو گشودی بر رخ دشمن درت چون نمک گشتی به زخم مادرت
ای که داری فقر در علم و شعور خود دهانت بست کن، باشد به زور
مردم اینجا، خون دلها خورده اند زجرها در راه میهن برده اند
رخ به رخ با دشمنان کی ایستاد! بزدلان و مطربان مست و شاد؟!
شرحه شرحه گر کنیم اینجا به زور استخوان هم نیندازیم دور
حیف این کاغذ که صرف تو شود حیف این جوهر که نام از تو برد