شنبه 12 آبان 1403

پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد

سنندج - ایرنا - سنش که به دبیرستان رسید همه آرزویش این بود در رشته هنر ادامه تحصیل دهد و بازیگر شود اما به خاطر شرایط وارد رشته فنی و حرفه‌ای شد و حالا بازی روزگار او و هم سن و سال‌هایش را سنگ تراش کرده است.

به گزارش ایرنا، "محمدمهدی" امسال وارد نوزدهمین بهار زندگیش شده است، سن و سالش کمتر به نظر می رسد و از روزهایی می‌گوید که قرار بود به شهر برود و در رشته هنر درس بخواند ولی از قضا به رشته فنی رفت.

او که همه امیدش بازیگری بود فکر کرد به آخر خط رسیده ولی گفته بودند که امکان ادامه تحصیل در هنر در دانشگاه برایش میسر است و همین او را در طول سه سال تحصیل متوسطه، به آینده امیدوار کرده بود، اما درسش که تمام شد، او ماند و تیشه ای که باید به سنگ می‌زد، پیشه‌ای که در روستایشان موروثی است.

پاییز برای مردم روستای "قزلجه‌کند" قروه فصل تیشه زنی است، حرفه ای که تا اواسط بهار ادامه دارد، شب نشینی‌ها و دورهمی‌های خانوادگی جایی در میان اهالی روستا ندارد، روزهایشان آنقدر سخت و خسته کننده می گذرد که دیگر رمقی برای شب نشینی ندارد.

"محمدمهدی" هم مثل همه جوانان ونوجوانان روستا، تفریحش صدای سنگ و تیشه است، مردم روستا 2 روز برای جمع آوری سنگ می روند و روزهای بعد همان سنگ را به سنگ پا تبدیل می کنند، سن و سالشان با پینه‌های دستهایشان همخوانی ندارد، دستهایشان سن‌شان را بزرگتر نشان می دهد، از کودک 10 ساله تا پیرمرد 90 ساله زندگی خود را بر روی سنگ پایی بنا کرده‌اند که مواد اولیه‌اش از پنج معدن بزرگ اطراف روستایشان تامین می‌شود.

روستای سنگ پا

سنگ پا را به نام قزوین می‌شناسند ولی در غرب ایران یعنی کردستان روستایی وجود دارد که اقتصادش بر پاشنه این سنگ می چرخد.

«قزلجه کند» روستایی در 35 کیلومتری قروه از شهرهای استان کردستان است، روستایی که 246 خانوار با بیش از یک‌هزار و 56 نفر جمعیت را در خود جای داده است.

خیلی وقت نیست که ارزش پوکه معدنی در ساختمان سازی مورد توجه قرار گرفته و برای همین مردم این روستا قبل از آن هم کارشان با پوکه می گذشت، گدازه‌های سرد آتشفشانی که حالا دیگر خبری از دهانه‌های داغ و مذاب آن نیست، امانتی را در منابع طبیعی این روستا به زمین گذاشته‌اند که معدن دارانش سهم بشتری از آن دارند و مردمی که نام روستایشان در زبان محلی (تُرکی) به معنای «روستای طلایی» است، گرد و خاک ماشینهای حمل پوکه و لاشه های آن نصیب‌شان می شود تا تیشه بر آن بزنند و سنگ پا تولید کنند، محصولی که به غیر از ایران در کشورهای همجوار و حتی کشورهای اروپایی نیز خریدار دارد.

سنگ پا نوعی سنگ آذرین است که از سرد شدن گدازه‌های آتشفشانی شکل می‌گیرد و به گفته آتشفشان‌شناسان، سنگ‌پا درواقع از صخره‌های درحال انفجار آتشفشان‌ها به دست می‌آید.

این سنگ‌ها وقتی به بیرون از دهانه پرت می‌شوند، حین سرد شدن از خود گازی متصاعد می‌کنند که سبب سوراخ سوراخ شدنشان می‌شود و همین بافت اسفنجی‌شکل و زبر این سنگ است که باعث شده خاصیت سایش و لایه‌بردار داشته باشد.

استفاده از سنگ‌پا به قدمت تاریخ است و در زمان قرون وسطی ابتدا در رم و سپس در خاورمیانه هم مردم از این سنگ در حمام استفاده کردند. البته شکل استفاده کمی متفاوت بود. ابتدا مردم از سنگ پا برای پاک کردن جرم وسایل استفاده می کردند، بعد وارد صنعت و در نهایت وارد دنیای مد و زیبایی شد.

امروز از سنگ‌پا برای زدودن بافت‌ها و سلول‌های مرده و به عنوان یک لایه‌بردار استفاده می‌شود.

اینکه چه فوایدی دارد، بماند؛ اینجا نکته مهم سنگ پا این است که معیشت مردم یک روستا حول آن می گذرد.

از آرزوی بازیگری تا واقعیت تیشه زنی

محمدمهدی یکی از صدها نفر اهالی روستاست که روزشان با پوکه آغاز می شود و با سنگ‌پا به شب می رسند.

پدرش 30 سال است که به این کار مشغول است و روزی هشت ساعت تیشه به سنگ می‌زند و در روز حدود 150 عدد سنگ پا تولید می کند و با این مقدار کار روزانه حدود 130 هزار تومان درآمد دارد.

محمدمهدی از قول پدرش می گوید: سود سنگ پا را دلال می برد و سود معدن را معدن دار، مردم روستا حتی یک تعاونی ندارند که از حق‌شان دفاع کند، با اینکه پوکه برای مصالح عمرانی است ولی راه روستایمان آنقدر چاله و چوله دارد که ماشینهای اهالی بخاطر آن صدمه زیادی دیده است.

او از آینده مبهم کودکانی می گوید که کودک کار هستند و هیچ پشتوانه ای برای فردای خود ندارند، پدارنشان بیمه ندارند و انگار این مشکلات هم مثل سنگ پا، نسل به نسل منتقل می شود.

محمدمهدی از درد دستهایشان می گوید که شب با پماد و ضماد آرامش پیدا می کنند و صبح فردا دوباره روز از نو و روزی از نو؛ اگر دستکش به دستشان نکنند مواد معدنی پوکه پوست دستشان را به اصلاح می برد و نازک می کند و آن وقت باید با دست زخمی کار کنند.

زمستانها که هوا سرد و برف و بارانی است، سقفی بالای سرشان نیست تا از آنها محافظت کند و ظهرهای گیج کننده پاییز هم خورشید امانشان نمی دهد و در بهار هم چشمشان هیچ سهمی از زیبایی های فریبنده این فصل ندارد.

او با همه سختیها هنوز امیدوار است و عقیده دارد باید با مشکلات مدارا کرد چون امکان راحت شدن زندگی وجود دارد و برای اثبات حرفش ما را به کارگاهی می برد که یکی از اهالی دایر کرده است.

در طول رسیدن به مسیر کارگاه، چشمم به دیوارهایی است که تکه های بزرگ و سیاه‌رنگ پوکه سر از دیوارهای کاهگلی درآورده‌اند و انگار با زبان بی زبانی می گویند که پوکه و مردم این روستا باهم عیاق شده اند.

سنگ پای سالمندی و مدرن سازی پیشه گذشتگان

در بین راه مشهدی محمد را هم می بینیم، پیرمردی 80 ساله که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه چشمش سوی زیادی دارد، انگشتانه‌های مخصوصی را تهیه کرده تا تنها از انگشتهایش در برابر ضربات تیشه محافظت کند.

کارگاهی که محمد مهدی از آن حرف می زد، جایی کنار دیوار یک خانه روستایی است که سقفش را نایلون ضخیم پوشانده است و مردی کنار یک دستگاه با سرو صورت پوشیده مشغول کار است.

آقای عبدی خودش دستگاهی ساخته است که با آن پوکه های زمخت را، جلا می دهد و برای اینکه بازراگرمی کند آنها را رنگ می کند.

اینجا دیگر خبری از سیاهی سنگ پا نیست و جشنواره رنگها به راه افتاده است.

صاحب کارگاه از کارش راضی است و امیدوار است همه اهالی بتوانند از این دستگاه دست ساخته او داشته باشند تا هم حجم تولیدشان بالا برود و هم درآمدشان بشتر شود و از همه مهتر دستهایشان اینقدر آسیب نبیند.

او علاوه بر تغییر زنگ سنگ پا، شکل آن را از آنچه که بصورت مخروطی مرسوم بود، تغییر داده و حالا مکعب و مربع سنگ پا را هم می توان داشت.

محمدمهدی با دقت دارد دستگاه را برانداز می کند و مبتکر آن هم عقیده دارد که "قزلجه کند" قطب تولید سنگ پای ایران است و اگر این شغل در روستا نیمه صنعتی شود، هم جوانان ماندگار می شوند و هم با برندسازی آن می شود دروازه صادرات را به روی سنگ پا گشود.

با محمدمهدی به سمت محل کارش بر می گردم، به سمت مرکز روستایی که تنها یکی از معادن پوکه آن 2 سینه کار با 600 هکتار محدوده دارد و اهالی عقیده دارند تا 200 سال آینده هم می‌شود از آن پوکه استخراج کرد.

محمدمهدی دستکش‌هایش را به دست می کند و مشغول کار می شود، او هنوز آرزو دارد بازیگر شود ولی فعلا دلخوش با بازی زندگی و سنگ پاست.

قروه در 90 کیلومتری شرق سنندج مرکز استان کردستان واقع شده است.

برچسب‌ها

پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد 2
پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد 3
پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد 4
پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد 5
پاشنه این روستا روی سنگ پا می‌چرخد 6