پای درس آقا | عاشورای حسینی وجدان مردم را بیدار کرد
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، معرفت به مقام امامت و سیره حضرات معصومین (ع) یکی از مهمترین وظایفی است که شیعیان باید به آن اهتمام ورزند و خود را نسبت به سیره و شخصیت ائمه آگاه سازند. ماه محرم یکی از فرصتهایی است که میتوان در پرتو آن، معرفت به اباعبداللهالحسین (ع) را افزایش داد. در ادامه سخنان رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای را در مورد عاشورا و سیره امام حسین (ع) میخوانید.
جنگ در دو جبهه
ماجرای عاشورا عبارت است از یک حرکت عظیم مجاهدتآمیز در هر دو جبهه. هم در جبهه مبارزه با دشمن خارجی و برونی؛ که همان دستگاه خلافت فاسد و دنیاطلبان چسبیده به این دستگاه قدرت بودند و قدرتی را که پیغمبر برای نجات انسانها استخدام کرده بود، آنها برای حرکت در عکس مسیر اسلام و نبی مکرم اسلام صلیاللَهعلیهوآلهوسلم میخواستند، و هم در جبهه درونی، که آن روز جامعه بهطور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود. نکته دوم، به نظر من مهمتر است. دوران سختیهای اولیه کار طی شده بود. فتوحاتی انجام شده بود. غنایمی به دست آمده بود. دایره کشور وسیعتر شده بود. دشمنان خارجی، اینجا و آنجا سرکوب شده بودند. غنایم فراوانی در داخل کشور به جریان افتاده بود. عدهای پولدار شده بودند و عدهای در طبقه اشراف قرار گرفته بودند.
فساد از درون آقازادهها
یعنی بعد از آنکه اسلام، اشرافیت را قلعوقمع کرده بود، یک طبقه اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمتها و عناوین اسلامی پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر در کارهای ناشایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از اینها، اسمهایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه دخترانشان، به جای آن مهرالسنه چهارصد و هشتاد درهمی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین علیهالسلام و مسلمانان صدر اسلام مطرح میکردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابیهای بزرگ، مثلًا مصعب بن زبیر و از این قبیل. وقتی میگوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که بهتدریج بیماری اخلاقی مسری خود دنیازدگی و شهوتزدگی را که متأسفانه مهلک هم هست، همینطور به جامعه منتقل کنند.
عاشورا، سرآغاز نهضت اسلامی علیه ظلم
در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدا میکرد که به سراغ مخالفت با دستگاه یزید بن معاویه برود؟! مگر چنین چیزی اتفاق میافتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینهای، قیام عظیم حسینی به وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه راحتطلبی فسادپذیر رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین بن علی علیهالسلام، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما میبینید بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام، قیامهای اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ اما مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود. البته تلخ است؛ اما تلختر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن، حال عکسالعمل نشان دادن پیدا نکند. این، خطر بزرگ است. حسین بن علی علیهالسلام، کاری کرد که در همه دورانهای حکومت طواغیت، کسانی پیدا شدند و بااینکه از دوران صدر اسلام دورتر بودند، ارادهشان از دوران امام حسن مجتبی علیهالسلام، برای مبارزه با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سرکوب شدند.
از قضیه قیام مردم مدینه که به «حره» معروف است، شروع کنید تا قضایای بعدی و قضایای توابین و مختار، تا دوران بنی امیه و بنی عباس، مرتب در داخل ملتها قیام به وجود آمد. این قیامها را چه کسی به وجود آورد؟ حسین بن علی علیهالسلام. اگر امام حسین علیهالسلام قیام نمیکرد، آیا روحیه تنبلی و گریز از مسئولیت تبدیل به روحیه ظلمستیزی و مسئولیتپذیری میشد؟ چرا میگوییم روحیه مسئولیتپذیری مرده بود؟ به دلیل اینکه امام حسین علیهالسلام، از مدینه که مرکز بزرگزادگان اسلام بود، به مکه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدر اسلام، همه اینها در مدینه جمع بودند و هیچکس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین علیهالسلام کمک کند. پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین علیهالسلام، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین علیهالسلام، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درسهای دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است.(1371/11/06)
پایان پیام /