پروانه نمایش
پروانه نمایش
فراهی با اشاره به اینکه فیلم زار در گونه سینمای وحشت ساخته شده است، گفت: بعد از سه سال و نیم دوندگی توانستم پروانه نمایش سینمایی فیلم را دریافت کنم، درحالی که همزمان با صدور پروانه نمایش این فیلم برای اکران مجوز ساخت یک سریال در شبکه نمایش خانگی شبیه فیلم من صادر شد و آن سریال نیز هم اکنون در حال پخش است.
اینکه به شیوه دهه شصتی، عدم حضور برخی فیلمها در جشنواره فجر را برای آنها هزینهساز کنیم و به سازوکار اکران لطمه بزنیم، از منطق به دور است و شاید برای برخی تعبیر «تسویه حساب» دبیر جشنواره در منصب معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی را متبادر سازد که چون برخی فیلمهایشان را به جشنوارهای که او دبیرش بوده ندادهاند، حالا در اکران در حال جبران ماجراست.
با توجه به افزایش هزینه تولید، بازگشت سرمایه یک فیلم سینمایی با سرمایه گذاری 1.7 میلیارد تومانی (به عنوان کف سرمایه گذاری) در سال آینده دست کم به پنج میلیارد تومان فروش نیاز دارد و از این منظر اگر رویه تمرکز بر تولید و اکران کمدی که در دو سال اخیر به اوج خود رسید، تداوم بیابد، سینماگران در اکران 98 با چنان شکستهایی در گیشه مواجه میشوند که تولید به جز با سرمایههای سرگردان و خارج از...
سامان مقدم کارگردان فیلم «صد سال به این سال ها» میگوید این فیلم، سال هاست با داشتن پروانه نمایش اجازه اکران ندارد! چرا؟ در روزهای اخیر حبیب رضایی و رسول صدرعاملی نیز به صف منتقدان نوع برخورد با محسن امیریوسفی و فیلمش پیوسته بودند و نقدهای جدی مطرح کردند.
سال قبل شما را مجبور کردند که در مورد آشغالهای دوست داشتنی بفرمائید این فیلم قبلا توسط هیات انتخاب رد شده است. کلامی ناراست که با واکنش هیات انتخاب زود لو رفت و دبیر جشنواره مجبور شدند از من برگه انصراف بگیرند تا مشکل قانونی در سازمان بازرسی پیش نیاید البته تعهد کتبی اکران را هم به امضای خودشان، آقای رضاداد و مدیری دیگر به من دادند که بعد از یکسال سودی نداشت و دروغ بود.
از داروغه زاده چنین توقعی نداشتم که غیرقانونی عمل کنند و امیدوارم تا فرصت هست، این ننگ شش ساله و غیرقانونی یعنی نمایش ندادن آشغال های دوست داشتنی برای هیأت انتخاب را در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی از دامان جشنواره فیلم فجر پاک کنند و به حرف مشاورین مغرض و دبیر در سایه جشنواره توجه نکنند.
آقایان خودشان بهتر می دانند که هیچ هیات انتخابی تا حال آشغالهای دوست داشتنی را رد نکرده است! مشکلات آشغالهای دوست داشتنی از جشنواره فجر سال 92 شروع شد که دبیر جشنواره آقای رضاداد کپی امانت فیلم را از داخل کیفشون درآوردند و به چند نفر از اهالی مطبوعات گفتند این فیلم در کیف من می ماند و به هیات انتخاب نشان داده نمی شود! فیلم من در این شش سال هنوز در کیف آقای رضاداد مانده و قفل آن هر سال...
برخی فیلمسازان دریافتهاند فیلمهایشان شانس حضور در بخش مسابقه جشنواره سی و هفتم را ندارد یا اگر حضور پیدا کند به واسطه کیفیت پایینش به جای آنکه جایزهای ببرد، نقد شدید میشود و شانسی برای اکران موفق نیز نخواهد داشت... گروهی دیگر نیز پس از استمزاج و اطلاع از اینکه فیلمشان جزو گزینههای هیأت انتخاب نیست و حتی به بخش مسابقه راه نمییابند، از این رویداد انصراف دادهاند
اگر من امروز پنج میلیارد سرمایه گذاری میکنم، باید بدانم ظرف سه تا شش ماه دیگر میتوانم اکران کنم، نه چهار سال. دفاتر پخش از این بی برنامگی، تا بتوانند سوءاستفاده میکنند... این بخشی که به عنوان شبه اپوزیسیون میخوانید، برگرفته از بی توجهی ماست. ما به فیلمسازانی که بارقه امیدشان وجود دارد، توجهی نمیکنیم.
واقعیت آن است که اگر امروز تعداد تماشاگران سینما به ادعای داودنژاد دو سه میلیون است، بخش قابل توجهی از این وضع به امثال او بازمیگردد. سینمادار باید فیلم داودنژاد را با سالن خالی اکران کند؛ اما فرصت اکران فیلم دیگر ایرانی یا فیلم خارجی را نداشته باشد! اگر تماشاگر، قدرت انتخاب بین فیلمهای نسل جوان با ایدههای نو یا فیلمهای روز سینمای دنیا را در کنار فیلمهای اخیر داودنژاد نظیر فراری،...
واقعیت آن است که برخی تماشاگران فیلمها در جشنواره ملی فجر، بیش از یک تماشاگر قدرت تصمیمسازی دارند و نظریات آنها میتواند منجر به شکلگیری جریانی شوند که توقیف یک فیلم را در پی داشته باشد. این فضا کار را برای سینماگران سخت میکند و طبیعی است که برخی سینماگران ترجیح دهد به توصیههای توجه کنند و قید رونمایی از اثرشان را در ویترین جشنواره فجر بزنند.
بازهم باید تکرار کنم که من در زمینه امیدواری شبیه فیلمم «آشغالهای دوستداشتنی» هستم و امید و انگیزهای که گفتید مثل امیدی است که در این فیلم وجود دارد. امیدی که برای مردم زمانی خودش را در جنبش ملیشدن صنعت نفت نشان داد. زمانی در انقلاب و بعد در جنبش اصلاحات، امیدی که آخرینبار هم در انتخابات سال 96 خود را نشان داد و امیدوارم به ناامیدی و بیتفاوتی مردم مثل بعضی سالهای گذشته منجر نشود....
حضورم در سازمان سینمایی با این نیت بوده است که تداوم داشته باشد. طبعا برنامههایی هم که تا امروز با کمک سایر دوستان آغاز کردهایم، بر مبنای یک سازمان باثبات و با برنامه بوده است. با این نظر و دیدگاه کار خود را آغاز کردهایم و امید داریم این حضور بتواند منشأ خیر و اثر در خانواده سینما باشد.
پس از آنکه دویست سینماگر در نامهای خواستار حذف پروانه نمایش شدند، یک واکنش تازه از سوی مسئول اعمال سانسور در سازمان سینمایی، بحث حذف پروانه ساخت را جدیتر نموده است؛ اما آیا قرار است این مجوز حذف شود و فیلمسازان پس از ساخت فیلمشان، در پی پروانه نمایش باشند؟ این رویکرد به جز دویست موافق، مخالفان سرسختی دارد که مهمترین استدلال آنها بر پایه امنیت سرمایه گذاری است.
آیا اساسا حیدریان و دیگران مدیران همسو با او دستاوردی داشتند و مسیر صحیحی را پیش روی سینما قرار داده بود که ضرورتی بر تداوم آن باشد، یا باید پذیرفت که اساسا جنس فعالیتش از همان مدل «ریل گذاری» در دوره دولتهای پیشین بود که فرجامش را دیدیم؟
شورای صدور پروانه نمایش خانگی با عرضه دو فیلم «نیمهشب اتفاق افتاد» با بازی حامد بهداد و «کوچه مروارید» قسمت 11 تا 15 با حضور جنابخان موافقت کرد.