پژوهشگر 83 ساله از 12 ساعت کار روزانهاش گفت / بررسی گل و گیاه در شعر نو
بهرام گرامی، پژوهشگر و نویسنده درباره فعالیتهایش در این روزها گفت: من به راستی، به طور خالص، روزی قطعاً 12 ساعت جلوی کامپیوتر هستم. در واقع منظورم مثلاً 65 ساعت کار در هفته است.
بهرام گرامی، پژوهشگر و نویسنده درباره فعالیتهایش در این روزها گفت: من به راستی، به طور خالص، روزی قطعاً 12 ساعت جلوی کامپیوتر هستم. در واقع منظورم مثلاً 65 ساعت کار در هفته است.
بهرام گرامی گیاهشناس و نویسنده و پژوهشگر در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره فعالیتهای این روزهایش توضیحاتی داد. او در پاسخ به این پرسش که این روزها در حال انجام چه کاری هستید و روزی چند ساعت کار میکنید، گفت: راستش من وقتی کار میکنم، به واقع از بام تا شام مشغولم. بعضیها میگویند فلانی روزی 18 ساعت، 16 ساعت کار میکند. اینها اغراق است. ولی من به راستی، به طور خالص، روزی قطعاً 12 ساعتقطعاً یا شاید بیشترجلوی کامپیوتر هستم. همه روزهای من، در واقع منظورم مثلاً 65 ساعت کار در هفته است.
گرامی که پیشتر کتاب شاملو در پس آینه از او منتشر شده بود، این روزها روی کتابی دیگر متمرکز است: هنوز من روی شاملو دارم کار میکنم. گو اینکه سه سال پیش کتاب «احمد شاملو در پس آینه» منتشر شد، بعد من تصمیم گرفتم دو کار کنم؛ یک اینکه ویراست دوم همان کتاب را منتشر کنم، به دلیل اینکه اطلاعات بسیار زیاد به دست آوردم. نه اینکه قبلیها نادرست بودند مثل تاریخ درست تولد شاملو که 4 آذر است در رشت و نه آنطور که میگوید 21 آذر در تهران؛ ولی آنقدر این اطلاعات جدید زیاد است که ایجاب میکند یک ویراست برای چاپ دوم انجام دهم.
وی افزود: کار دومم کتاب دیگری است درباره شاعرانگیهای شاملو. حالا البته نمیدانم اسمش چه خواهد بود. کتاب اولی در واقع راجع به شخصیت فردی و اجتماعی احمد شاملو بود. این کتاب دوم ارزیابی شعر او نیست، ولی شاعرانگی مورد نظر من است. به این معنی که این شعرهایی که گفته... مثلاً شعرها را به افراد مختلف اهدا کرده. میخواهم بگویم به چه کسانی، در چه زمانی اهدا کرده، روابطش با بعضی از این افراد چگونه بوده. به چه کسانی اهدا کرده و بعد پس گرفته. یک شعر را به کسی اهدا کرده و بعدها کاملاً انکار کرده. مثلاً شعر به جلال آلاحمد اهدا کرده و هشت روز بعد از فوت آلاحمد رفته خانه آلاحمد این شعر را روبهروی سیمین دانشور خوانده و دیگران شاهد بودند حتی خودش گریه کرده، و بعد از مدتی انکار کرده!
او درباره بخش دوم و سوم این کتاب گفت: در بخش بعدی شعر شاملو در قبل و بعد مقایسه کردم. منظور من از قبل و بعد، بهمن 57 هست. شعرهایی که چاپ کرده قدیم، عوض کرده بعداً. مثلاً فرض کنید شعری که رنگ و بوی عاشقانه یا عاطفی داشته، این را با اضافاتش تبدیل به یک شعر مثلاً مبارزاتی یا قهرمانی کرده. قسمت سوم این کتاب هم به واژگان شعر شاملو اختصاص دارد.
گرامی درباره کتاب دیگری که در دست نگارش دارد توضیح داد و گفت: بعد از کتاب هزار سال گل و گیاه در شعر فارسی، خیلی از من سوال شده یعنی از 16 _ 17 سال پیش که شما برای شعر معاصر مثلاً چیزی نداری؟ در کتاب قبلی، من از آغاز شعر فارسی هفت هشت شاعر قبل از رودکی آوردهام تا 50 سال بعد از اخوان ثالث و شاملو و نادر نادرپور. یعنی شاعران آخر من فروغی بسطامی و قاآنی هستند. قبل از مشروطیت. دیگر جلوتر نیامدم: ملکالشعرای بهار، شهریار، ادیبالممالک، ایرج میرزا، عشقی... اینها را اگر میخواستم بگویم بازار آشفته میشد. من خواستم از لحاظ روش تحقیق به اصطلاح حرف را آنجا ببندم.
او ادامه داد: در این کتاب نمیروم سراغ شاعران معاصر. این کتاب را محدود کردم به نوپردازان. گل و گیاه در شعر نوپردازان. چند مقاله هم از دلش درآمد مثل گل و گیاه در اشعار فروغ فرخزاد، در اشعار سهراب سپهری که این را استثنا کردم، اسمش را عوض کردم نوشتم باغ سهراب در اشعار مهدی اخوان ثالث و شاملو. این مقالهها در مجله بخارا و تجربه همین شماره که اول این هفته آمده منتشر شده است.
بهرام گرامی در پایان و در پاسخ این پرسش که آیا این پژوهش درباره دیگر شاعران هم ادامه دارد؟ افزود: بلی. حالا چهار پنج شاعر دیگر هم بعداً اضافه خواهم کرد. الان دقیقاً نمیدانم که بگویم ولی منوچهر آتشی، یدالله رویایی، حمید مصدق، حقوقی و... شاید 12 نفر شوند. این موضوع در ذهن من بوده. البته دلیل اینکه من این کار را میکنم این نیست که امیدی دارم چیز خوبی از آب دربیاید. برای این است که افراد بدانند که شاعران نوپرداز ما در مقام طبیعت نبودند. اینها شاعرانی هستند که وضع اجتماعی را نگاه میکردند. نگرششان اجتماعی و سیاسی بوده و اگر از گل و گیاه هم نام بردهاند بسیار ناشیانه نام بردند.