پیام تسلیت رئیس جمهور و فرمانده نیروی قدس به مناسبت درگذشت پدر سردار شهید محمد ناصر ناصری
در پی درگذشت پدر شهید محمد ناصر ناصری، رئیس جمهور و سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس پیام تسلیت صادر کردند.
به گزارش مشرق؛ رئیس جمهور و سردار قاآنی در پی درگذشت پدر ارجمند سردار سرلشگر پاسدار شهید محمد ناصر ناصری از شهدای والا مقام جنایت تروریستی کنسولگری ایران در مزار شریف پیام تسلیت دادند.
سردار شهید «محمدناصر ناصری» در سال 1340 در روستای گازار از توابع شهرستان بیرجند استان خراسان جنوبی در خانوادهای مذهبی متولد شد.
محمدناصر سنین کودکی را در روستاهای گازار و سیستانک سپری میکند و برای گذراندن دوران ابتدایی، به روستای اسفدن میرود که در بیست و چهار کیلومتری سیستانک واقع شده است. با تمام مشقاتی که در راه ادامه تحصیلش وجود داشته، علاقه وافری از خود به درس خواندن نشان میدهد. یکی از آن مشقات، دوری از پدر و مادر بوده است.
شاگرد ممتاز بودن در طول سالهای دبستان و قبولی یک ضرب در امتحانات نهایی کلاس پنجم و نیز نبودن مدرسه راهنمایی در آن اطراف، پدرش را وا میدارد تا شرایط ادامه تحصیل وی را در شهر بیرجند فراهم کند. در حالی که نوجوانی دوازده ساله بوده، راهی آن دیار می شود و با جدیت پی درسش را می گیرد.
از دوران دبیرستان در زمره نیروهای موثر انقلاب قرار می گیرد و به زودی سر منشاء اقدامات جمعی زیادی، مثل تظاهرات و یا حمله به یگان های نظامی می گردد. یکی از خصوصیات بارز او در ایام مبارزه این است که با به خرج دادن همتی بالا، در عین انجام فعالیت های چشمگیر انقلابی، هرگز از درس خواندن باز نمی ماند و هرسال تحصیلی را با نمرات خوب و معدل بالا پشت سر می گذارد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاسیس کمیته انقلاب اسلامی (سابق) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیرجند نقشی کلیدی ایفاء می نماید و در حالیکه به عضویت سپاه در می آید، موفق به اخذ دیپلم نیز می گردد.
سخن گفتن از سردار شهید محمدناصر ناصری بدون پرداختن به ارتباطات و تعلقات خاطر آن بزرگوار به افغانستان و افغانی ها، قطعا کاری ناقص خواهد بود. او که از دوران کودکی با زندگی در نوار مرزی ایران و افغانستان، کم و بیش با مردمان آن سامان برخورد هایی داشته، همزمان با تجاوز شوروی سابق به آن کشور، در جبهه خدمت به مردم محروم و مجاهدین افغانی نیز فعال می گردد و به شکل گسترده ای اقدام به حمایت از نهضت جهادی آنان می کند. در عین حال، از انجام وظیفه در حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی نیز باز نمی ماند.
در همین راستا می توان به نقش درخشان او در خاتمه دادن به شورش های منافقین در شهر های بیرجند و قائن و نواحی اطراف آنها اشاره نمود. سال های 1359 و 1360، ضمن قبول مسئولیت سپاه زیرکوه و حل و فصل نمودن مشکلات حاد آن، سفری به دو شهر «شیندند» و «فراه» می کند و ضمن گفت وگو با مسئولین جهادی افغانستان، راهکارهای کمک به آنها را بیشتر و بهتر بررسی می نماید.
در همان ایام که فرماندهی سپاه زیرکوه را به عهده داشته، با دختری از خانواده مذهبی ازدواج می نماید. پس از شروع جنگ تحمیلی، با تمام مشغله ای که داشته انجام وظایف سنگین دیگری را هم بردوش خود احساس میکند. با اینکه به خاطر وجود مسائل خاص در بیرجند و اطراف آن و نیاز ضروری به حضور فیزیکی او در آنجا، مسئولین مانع رفتنش به خط مقدم می شده اند، ولی در عین حال به صورت پراکنده و کوتاه چند باری عازم مناطق جنگی می شود و از طرفی هم ضمن پشتیبانی های تدارکاتی، در شهر های بیرجند، قائن و گناباد، نقش بسیار مهمی را در بسیج نیروهای مردمی و اعزام آنها به جبهه ایفا می کند.
سال 1363 با حفظ سمت قبلی، فرماندهی سپاه بیرجند را نیز می پذیرد و همچنان از حضور در جبهه های جنگ باز نمی ماند که در همین سال، ضمن عهده دار شدن مسؤلیت یکی از محورهای اطلاعات و عملیات تیپ بیست و یک امام رضا (سلام الله علیه) در عملیات عاشورا (میمک) هم شرکت می کند که به سختی از ناحیه کتف و پا مجروح می شود.
سال 1364 شهید محمود کاوه وقتی اوصاف ناصری را از دوستانش می شنود و استعداد بالای او را شناسایی می کند، برای جذب وی به تیپ ویژه شهدا تلاش می کند و نهایتا موفق می شود او را به تیپ ویژه بیاورد و ریاست ستاد را بر عهده اش بگذارد. بنا به شهادت همرزمان و اسناد به جای مانده از آن دوران، هرگز نقش شهید ناصری را در هر چه شکوفاتر شدن تیپ ویژه شهدا نمی توان نادیده گرفت. البته ارتباط عرفانی و معنوی او با شهید محمود کاوه، در تحقق یافتن این مهم بی تاثیر نیست.
او تا پایان جنگ چهار بار گرفتار مجروحیت های سخت می گردد که برخی ترکش های آن دوران در بدنش به یادگارمی ماند و نهایتا در حالی دعوت حق را لبیک می گوید که هنوز از مجروحیت پا و کمر رنج می برده است.
پس از پایان جنگ همچنان با روحیه ای خستگی ناپذیر در سنگرهای مختلفی مشغول خدمت به نظام و انقلاب می شود. در این میان با استفاده از اوقات اندکی که برای استراحتش باقی می ماند، مشغول ادامه تحصیل نیز می شود که حاصل آن، اخذ مدرک لیسانس در رشته مدیریت است.
سرانجام این انسان خستگی ناپذیر در روز 17 مرداد ماه سال 1377 توفیق این را یافت تا در شهر مزار شریف کشور افغانستان به نحوی بسیار مظلومانه و به دست نیروهای طالبان شهد شیرین شهادت را بنوشد.
پیکر پاک شهید درگلزار شهدای شهر بیرجند دفن به خاک سپرده شده است.