پیامهای حمله مسلحانه و قتل برادرِ مالک متروپل؛ غرم پس از غنم یا انتقام کور؟
آیا چون دستشان به خود عبدالباقی نرسیده یا احتمالا مرگ او را باور نکردهاند کسانی خواسته باشند مطمئن شوند که این خانواده هم داغدار شده است؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - حمله مسلحانه و قتل مجید عبدالباقی برادر حسین عبدالباقی - مالک و سازنده متروپل آبادان- حاوی چند پیام مهم است:
اول این که شاید چون دستشان به خود عبدالباقی نرسیده یا احتمالا مرگ او را باور نکردهاند - ولو تلویزیون از سردخانه و مراسم تدفین گزارش پخش کرده باشد - کسانی خواسته باشند مطمئن شوند که این خانواده هم داغدار شده است. دستاورد این حمله اما چیست در حالی که چوبهدار در انتظار قاتلین هم هست و اگر خود از مصیبتدیدگان متروپل باشند داغ دیگری بر خانواده مینشانند؟
دوم این که اگر برادر هم در پروژههای عبدالباقی اصلی شریک و منتفع بوده به روند رسیدگی قضایی درباره زدوبندهایی که اجازه داد با مجوز 5 طبقه ساختمانی با اشکوبهای بیشتر بسازند و دوام نیاورد و فرو ریخت اعتماد نداشته و خود دست به کار شدهاند و این البته نه از منظر امنیتی نه اعتماد اجتماعی مطلقا علامت خوبی نیست.
سوم این که مجازات یک عضو خانواده به جای خود فرد، ریشه در فرهنگ سنتی و طایفهای دارد و نشان میدهد مدرنیسم، همان مدرنیته نیست و نمیتوان از یک سو بر طبل سنت کوفت و از جانب دیگر به نام مدرنیزاسیون میدان را به رانتخواران سپرد تا آدم بی ریشه ای مثل عبدالباقی با رشوه به آلاف و الوف برسد و جان مردم را به بازی بگیرد و دیگ خشم عمومی را به جوش بیاورد.
چهارم این که در عربی ضربالمثلی است با این مضمون که «من له الغنم فعیله الغرم». یعنی «غنم» و «غرم» با هم است و آن که از «غنیمت» ی برخوردار میشود باید آماده پرداخت غرامت هم باشد. یا این که نوش و نیش با هم است.
طبع بشر اما این است که هنگام غنیمت به یاد موعد غرامت نیست. شاید اگر روزنامهنگار مستقلی امکان تهیه گزارش داشت و گواهی میداد و مردم باور میکردند متهم هم مرده جان برادر را نمیستاندند.
به خاطر میآورم که سال 78 هم این شایعه جدی بود که سعید امامی معاون سابق وزیر اطلاعات و عامل قتلهای زنجیره ای نمرده است. چندی بعد اما ژیلا بنییعقوب گزارشی بسیار خواندنی و حرفهای نوشت که حاصل چند هفته حضور و رصد سوگواران یا فاتحه خوانان قبر او در بهشتزهرا بود و مطمئن شد که همسر و بستگان سعید امامی واقعا بر آن خاک مویه میکنند به عبارت دیگر میتی در آن گور خفته است و روایت آن روزنامهنگار شایعات را خاموش کرد؛ گزارش روزنامهنگار نه روایت گزارشگر تلویزیون رسمی که در آن میکروفون به دستان به جای جلب رضایت مخاطب درصدد برآورده ساختن خواست مدیران و از دست ندادن این شغل اند و گزارش ها کاملا هدف مند است. اگر دولت روحانی بر سر کار باشد صف مرغ سوژه است و اگر دولت رییسی توزیع عادلانه مرغ. در فقره اول خلق الله از گرانی مینالند و در دومی میگویند بهبه چه خوب است!
خبر ترور برادر عبدالباقی البته جای بحث و تحلیل فراوان دارد منتها عجالتا مشکل اصلی مملکت این است که زنان ایرانی چه میپوشند.
تماشاخانه