پیش نیاز سرمایه گزاری و رشد اقتصاد ایران آرامش است نه بیانیههای اختلاف افکن

از ظواهر امر چنین پیداست که جبهه اصلاحات بدون همفکری با اکثریت اعضا، مبادرت به صدور بیانیه اخیر نموده که حاصل آن هم، مخالفت سریع برخی از اصلاح طلبان پیش از اصولگرایان بود.
چند روز است که غالب رسانه های داخلی و خارجی سرگرم واکاوی و تحلیل سخنان و در خواستهای جمعی از احزاب و چهره های سیاسی اصلاح طلب میباشد که اخیرا تحت عنوان بیانیهای از طرف تعدادی از احزاب چپگرا یا بقول معروف (اصلاح طلب) در کشور منتشر شده است که همین تحلیلها و همچنین اظهارات چهرههای سیاسی موافق و مخالف بیانیه، ذهن مردم عزیزمان را بشدت درگیر خود نموده است، بطوریکه برخی از هموطنان شریفمان اصلا نمیدانند که موضوع چیست و این همه خبر، سر و صدا و اختلاف نظر چهره ها و مقامات بر سر چه میباشد؟!
در این راستا محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران طی یادداشتی با تاکید بر اینکه پیش نیاز سرمایه گزاری و رشد و شکوفایی اقتصاد ایران، تنش زدایی و آرامش کشورمان میباشد، نوشت: اینجانب نیز به عنوان یک فعال اقتصادی و همچنین به عنوان یک ایرانی دلسوز، امنیت و آرامش کشور و رشد و توسعه همه جانبه اقتصاد، شادی مردم و نهایتا سربلندی ایران و ایرانی را با تمام وجود خواستار و خواهانم و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نکرده و نمیکنم و از هر اقدامی هم که در این راستا باشد، قطعا حمایت میکنم، اما با نیم نگاهی به بیانیه فوقالذکر که موسوم به (بیانیه جبهه اصلاحات) میباشد، با اندک سواد خودم به این نتیجه رسیدم که دوستان جبهه اصلاحات با صدور این بیانیه میگویند که تنش زدایی با کشور ها را سر لوحه کار قرار دهیم و با مذاکره و گفتوگو به جای جنگ و درگیری، به سمت صلح و آرامش و رفع تحریم پیش رویم که در کل حرفهای خوبی است، اما چه بسا این بیانیه در زمانی خاص و با ادبیاتی خاص تر و بدون انجام پیشنیازها منتشر شده و همین بی توجهیها موجب بروز اختلاف نظر و اظهارات متناقض و نهایتا مقاومت هایی در برابر صادرکنندگان بیانیه شده است؟!
به نظر نگارنده، همه مردم و تمامی دولتمردان، و مسئولین و دلسوزان نظام از جنگ متنفر و همگی خواهان امنیت و آرامش کشور میباشند و قطعا کسانی که به دنبال جنگ و تجاوز به خاک دیگران باشند و خواستار ناامنی و تحریم و نابودی اقتصاد و دلنگرانی مردم باشند، نامی به جز خائن نمیتوان بر روی آنان گذاشت اما در این میان باید متوجه باشیم که یک موضوع حساس و حرف مهم را چگونه و در چه زمانی بر زبان میآوریم؟!
مثلا زمانیکه باید در جایی سکوت رعایت شود، کسی موضوعی ولو مهم را داد بزند، شاید چون سکوت را برهم زده، همه را عصبانی کند و حرفش هم مورد توجه قرار نگیرد و یا برعکس در جایی که شلوغ است و سر و صدا زیاد میباشد، باید داد بزنیم تا صدایمان به گوش دیگران برسد، آهسته حرف بزنیم، چه بسا که اصلا کسی حرفمان را نشنود و باز هم تلاشمان برای شنیده شدن، بی حاصل باشد!!
با اینکه در طرح موضوع از ادبیاتی خاص و تند استفاده بکنیم، در آن صورت نیز حرفمان هر چقدر هم که مهم و مفید باشد، اما باز هم عدهای را عصبانی و وادار به گارد گرفتن میکند که خود باعث دو دستگی میشود!! پس فرق است بین بفرما و بنشین و بتمرگ......!!
مثال زنده اینکه: جناب آقای حسن روحانی چه زمانیکه رئیس جمهور بودند و چه الان که یک فرد عادی میباشند ادبیاتشان تند و گزنده میباشد و همیشه در حرف زدن از بالا به پایین صحبت می کنند و حال اگر حرف مثبت و مفیدی هم بزنند، این نوع ادبیات ایشان دلچسب و قابل پذیرش نمیباشد و غالبا به درب بسته میخورد!!
بطور قطع بیانیه جبهه اصلاحات نیز یکی از این موارد را رعایت نکرده و همین کم توجهی موجب اختلاف بین گروه ها، شخصیت ها و رسانه ها و همچنین تشویش اذهان عمومی شده باشد!!
و اما نگارنده این یادداشت بر این باور است که صدور بیانیهای مهم آن هم نه از طرف یک شخص بلکه از جانب یک گروه و چندین حزب و تشکل سیاسی یا بقول معروف از طرف (جبهه اصلاحات) نیازمند الزمات و بستر مناسب میباشد و پیشنیاز بیانیه مهمی همچون بیانیه فوقالذکر (اتحاد و همدلی) است!!
یعنی پیش از صدور چنین بیانیه ای و انتشار آن در رسانه ها، ابتدا بزرگان اصلاحات، اعضا و مسئولین احزاب، باید دور هم جمع شوند و موضوع را بین خودشان مطرح و به شور بگذارند تا پس از شنیدن نظرات موافق و مخالف و سبک و سنگین کردن موضوع، متفقا به یک موضوع و دیدگاه واحد و مشترک برسند، سپس موضوع به این مهمی را با اتحاد و پشتیبانی اکثریت اعضا و رسانه های همفکر و تاثیرگزار به صورت بیانیه رسمی صادر و منتشر نمایند!!
مخصوصا زمانیکه با این بیانه میخواهند برای تنش زدایی و امنیت و آرامش کشور نسخه بپیچند!! پس قبل از نوشتن نسخهای به این مهمی و تجویز راهکار، ابتدا تنش و اختلافات را بین خودتان حل و فصل کنید و سپس برای تنش زدایی ایران بیانیه صادر کنید!! وقتیکه بین جبهه اصلاحات نمیتوانید تنش زدایی بکنید، قطعا برای ایران هم نمیتوانید چنین کار بزرگی انجام دهید!!
از قدیم گفتهاند، وقتیکه میخواهید کاری انجام دهید و یا پروژه بزرگی را اجرا کنید، ابتدا موضوع را بطور خصوصی برای خانواده و دوستان خودتان تعریف کنید و بگوئید که چه در سر دارید و میخواهید چکار کنید، اگر بعد از طرح موضوع، اعضا خانواده به دقت به حرفها و توضیحات شما گوش دادند و بعد بدون مخالفت، حرفهایتان جدی گرفته و به انجام و اجرای آن توسط شما اعتراف نمودهاند، سپس مطمئن باشید که مردم و جامعه هم حرف و پروژه شما را خواهند پذیرفت و کارتان بسرعت انجام خواهد شد، اما اگر اعضا خانواده حرف شما را نپذیرفتند و هنگام توضیحات به شما پوزخند زده و کارتان را به سخره گرفتند، قطعا بدانید که مردم و جامعه هم با شما همراهی نخواهد کرد و حرف و کارتان را نخواهند پذیرفت و کارتان روی زمین خواهد ماند!!
از ظواهر امر چنین پیداست که جبهه اصلاحات بستر و الزامات لازمه را برای این کار فراهم نکرده و بدون همفکری با اکثریت اعضا، مبادرت به صدور چنین بیانیهای نموده است که حاصل آن هم، مخالفت سریع برخی از اصلاح طلبان پیش از اصولگرایان و طرفداران جبهه مقاومت با صدور بیانیه بود و از همه مهمتر، خوشحالی مخالفین نظام و درست کردن تبلیغاتی آن هم در این ایام حساس و ملتهب برای رسانه های معاند و برانداز را به دنبال داشت!!
این بیانیه بیش از اینکه در جهت آشتی ملی قدم بردارد، متاسفانه در مسیر تفرقه و بر هم زدن وحدت و انسجام ملی قدم برداشته است!!