چالش حکمرانیِ آموزش و پرورش + توصیه به رییس جمهور
لطفاً به 700 هزار معلم، 106 هزار مدیر مدرسه، استادان و مدرسان بیش از 50 دانشکده علوم تربیتی و صدها کارشناس و صاحبنظر و متفکر تعلیم و تربیت اعتماد کنید
دکتر مرتضی نظری
مدیریت و اقتصاد دوره جدید در برخی مطالعات با چهار ویژگی شناخته میشود که این دوره را از دورههای گذشته متمایز میسازد. این چهار ویژگی عبارتند از عدم قطعیت (Uncertainty)، نوسان (Volatility)، پیچیدگی (Complexity) و ابهام (Ambiguity) که این دوره را به اختصار به جهان ووکا (VUCA World) معرفی میکنند.
این ویژگیها تمام پهنههای مدیریتی جوامع را متأثر ساخته است. از جمله اینکه راهبرد و شیوه مدیریت بخشهای مختلف را با تغییرات نو متناسب سازی کردند. واکنش حوزه فرهنگ و آموزش اگرچه نسبت به تغییرات جدید تأخیر دارد اما بیتفاوت نبوده و شاهد آرایش و بازتعریف جدید سبک سیاستگذاری و حکمرانی آموزشی در اغلب کشورها هستیم.
نظام آموزش عمومی در اغلب کشورهای شمال و جنوب، توسعه یافته و در حال توسعه نسبت به تغییرات نوآورانه، پیچیده و هوشمند عصر جدید واکنش نشان داده و به تغییر الگوی اداره مدارس پرداخته است که فاصله گرفتن از تمرکزگرایی و تفویض اختیار بیشتر به مدارس، نوسازی سواد و مهارتهای عالی معلمان، تغییر رویکرد سنجش هوش و استعداد کودکان و نوجوانان، پرهیز از جداسازی و غربالگریهای نادرست، حذف رقابتهای کاذب و پالایش محتوای درسی زائد و تمرین مهارتهای نرم و در یک عبارت، نوآورانه و تخصصیتر شدن حکمرانی آموزش و پرورش از این جملهاند.
نظام رسمی آموزش و پرورش ایران علاوه بر چالشهای تاریخی مانند تداوم رویکرد رفتارگرایی که در آن کشف، کاوش، خلاقیت و خودابرازی کودک و نوجوان چندان به رسمیت شناخته نمیشود، تغییرات جهان جدید را هم نمیبیند. تغییراتی که عدم واکنش مناسب به آنها بزرگترین آسیب را به اکنون و آینده نزدیک کشور وارد میسازد. آسیبی که بارها و بارها از بحرانهای بزرگی مانند خالی شدن سفرههای آب زیرزمینی و فرونشست زمین بالاتر و جدیتر است و آن، چیزی نیست جز "ناتوانپروری و عقبافتادن مدارس از آمادگیهای ضروری ورود به زیست جهان جدید".
ریشه این وضعیت که نظام رسمی آموزش عمومی را از مقبولیت انداخته و اعتبار مدرسه و تحصیل را به مرز میرایی کشانده، به ترتیب اهمیت و اولویت به زعم اینجانب، اول مبانی نظری و فلسفی آموزش و پرورش (در بُعد طراحی) و دوم آمرانگی (در بُعد حکمرانی و اجرا) است.
مبانی نظری و فلسفی به مثابه ریل قطار است و آمرانگی هم به منزله سبک رفتار لوکوموتیوران قطار با مسافران داخل واگنهاست.
نه از مسافران قطار (که موضوع و دلیل اصلی سفر هستند) برای مقصد و برنامه سفر نظرخواهی میشود و نه لوکوموتیوران نسبت به سبک رفتار خود با مسافران و تعیین مسیر و مقصد قطار پاسخگوست.
از بارش بخشنامهها و دستورات تجویزی به مدارس و تغییرات کتابهای درسی بدون اطلاع والدین و معلمان مدارس گرفته تا مدل محفلی تعیین وزیر بدون نظرخواهی از اعضای خانواده بزرگ فرهنگیان، همگی مصادیق آمرانگی در آموزش و پرورش کشور است.
زاویه و فاصله آموزش و پرورش با حوزه عمومی و جامعه هر روز بیشتر میشود. فراموش نکنیم غالب کشورها از جمله کشورهای همسایه، آموزش مهارتهای ضروری و کلیدی را برای ورود فرزندان به زندگی و دنیای جدید کسبوکار در جهان پیچیده، پُر نوسان، مبهم و سراسر هوشمند در برنامه درسی مدارسشان وارد کرده و نهاد آموزش را از یادگیریهای زائد، شیوه حکمرانی آمرانه و غیرپاسخگو به سمت نوآوری، خلاقیت و حرفهای شدن امر یاددهی و یادگیری متمایل ساختهاند.
توصیه به رییس جمهور
تا این لحظه هیچ یک از گزینههای مطرح برای وزارت آموزش و پرورش در دولت جنابعالی نه تنها با اقبالی از سوی معلمان و مدرسان مواجه نبوده، بلکه بر نگرانیها درباره آینده مدارس و سقوط اعتبار آموزش و پرورش در افکار عمومی افزوده است.
آموزش و پرورش در دو سال سوری شده از دولت شما با انتصاب افرادی کم تجربه و بعضاً ناشناس در سمتهای وزارت، مشاور و معاون مواجه بوده که برخی از ایشان حتی یک روز سابقه کار در سطح مدیریت یک منطقه را هم در کارنامه خود نداشتند. انتصابهایی که هم مشکل قانونی داشته و هم به اعتبار حرفهای تعلیم و تربیت لطمه زده است.
لطفاً به 700 هزار معلم، 106 هزار مدیر مدرسه، استادان و مدرسان بیش از 50 دانشکده علوم تربیتی و صدها کارشناس و صاحبنظر و متفکر تعلیم و تربیت اعتماد کنید و آموزش و پرورش ایران را از دست محفلهای باندی، هیأتی و خانوادگی آزاد کنید و جلوی انواع مداخلههای بیربط در کار حرفهای معلم و مدرسه را بگیرید.
تماشاخانه