چرا امکان انتقاد برای مردم به نفع حکومت است؟
اجبار مردم به اطاعت، صرفا به ظاهر سازی (نفاق) و اطاعت ظاهری میانجامد و هر چه تضاد میان باورهای مردم و نهادهای سیاسی بیشتر شود این امر، موجب پدید آمدن مقاومتهای پیدا و نهان بیشتر می شود.
منوچهر - محمد شمیرانی
در خیابان، ازدحام است مردی با بلندگو مردم را به تجمع می خواند هیاهو اعتراض بلند و بلندتر خوابم پریشان میشود انقلابی شده؟!
میپرم کنار پنجره هندوانهفروش قیمتش را شکسته! بهمن کاظمی
انتقاد و اعتراض، از جمله حقوق و آزادیهای سیاسی شهروندان به شمار میرود که در نظام های مردمسالار - هر چند با تفاوتهایی - به رسمیت شناخته شده است.
حکومت اسلامی نیز با توجه به این که نسبت به جایگاه مردم در عرصه سیاسی، نگاهی مثبت دارد و همیشه به نقش فعال مردم در رخدادهای گوناگون اذعان داشته است طبعا نمیتواند حقوق و آزادیهای سیاسی شهروندان را نادیده انگارد؛ بدیهی است علاوه بر ویژگی مردمسالاری حکومت، فقه سیاسی اسلام نیز موضع شفاف و صریحی در زمینه شناسایی حقوق و آزادی های مردم دارد.
رابطه اجبار و حکومت
از آنجا که در نظام اسلامی، مردم موظف به طرح انتقاد و اعتراض هستند به یقین مسؤولان نیز میدانند با توجه به رابطه مستقیم قدرت نهادهای سیاسی با منطبق بودن مسیر حرکت آن ها بر اساس باورهای مردم، اعمال زور و اجبار مردم به اطاعت، صرفا به ظاهر سازی (نفاق) و اطاعت ظاهری میانجامد و هر چه تضاد میان باورهای مردم و نهادهای سیاسی بیشتر شود این امر، موجب پدید آمدن مقاومت های پیدا و نهان بیشتر می شود.
پدیدار شدن این گونه مقاومت ها، می تواند منجر به بروز بحران های اجتماعی شود و مردم، زمانی که با افزایش انواع کمبودها و محرومیت ها روبرو شوند و به جای رفاه و آسایش و معیشت بی دغدغه، از حرکت های حکومت، سودی نصیب آنان نشود طبیعی است که سایه ای از حکومت را هم، بر سر خود احساس نمی کنند.
زمانیکه مردم ببینند حرف ها و نظر ها و خواسته های آنان، جایی در تصمیم گیری ها ندارد و سیاستگزاران، بدون توجه به نیازها و مطالبات آنان در زمینه های مختلف، تصمیم می گیرند و اجرا میکنند احساس جدایی از حکومت، به آنان دست خواهد داد؛ احساس زیان دیدگی خواهند داشت، دست به واکنش می زنند و برای رسیدن به مطالبات خود، زبان به اعتراض و انتقاد خواهند گشود و طبق اصول قانون اساسی، از شیوه هایی متنوع چون: مقاومت مدنی، اعتراض ها و اعتصابات گروهی، راه پیمایی، تحصن و... بهره خواهند برد تا دولتمردان را، متوجه طی طریق آنان در مسیر نادرست بنمایند. به عبارتی ساده و عامیانه، اگر به خواسته هایشان توجهی نشود به زمامداران خود " نه " خواهند گفت.
حق انتقاد برای مردم
در این ارتباط، بدون شک سیره عملی و نظری حضرت علی (ع) میتواند راهنمای خوبی برای مسئولان باشد. هم او که، نصیحت را حق متقابل حاکم و مردم می داند و با بیان های متفاوت، مردم را وامی دارد تا زبان به انتقاد بگشایند و عملکرد حکومت را نقد کنند و ضمن ابراز ناپسند دانستن تملق و چاپلوسی، به صراحت می گوید: مردم! با ظاهر سازی، با من سخن مگویید. گمان نبرید اگر سخن حقی به من بگوئید، بر من گران خواهد آمد.
گفتنی است اگر مسیر نصیحت و انتقاد مردم نسبت به زمامداران بسته شود و یا به بیراهه بیفتد ارتباط بین مردم و حکومت خدشه دار شده و بین آنان، فاصله می افتد. در این صورت، مغرضان و نااهلان، می توانند از این فاصله، سوء استفاده کرده و با اعمال و کردار ناصواب خود، این فاصله را جدی تر و عمیق تر نموده و مردم را مجبور کنند به جای مطالبه خواسته های خود از طریق منطقی، به شیوه های افراطی و تند، دست بزنند.
جای خالی ارتباطات
به هر حال، با توجه به پسندیده بودن انتقاد و اعتراض صحیح و کارکرد اصلاحی و سازنده آن در بهبود امور، لازم است زمامداران و مسئولان، با استفاده از ابزارهای ارتباطی روز و به کار گرفتن دانش آموختگان علوم ارتباطات، شیوه های پاسخگو بودن نهادها را به روز کرده، روابط عمومی هر نهاد و سازمانی را چشم و گوش و مغز تشکیلات خود محسوب نمایند و اکیدا، از به کارگیری افراد بی تجربه و ناآشنا به اصول علم ارتباطات خودداری ورزند.
به یاد داشته باشید شناخت مشکلات مردم و پاسخگویی درست و بموقع، میتواند از بروز بحران های اجتماعی وسیع و گسترده جلوگیری کند. شاید مثال و مقایسه بی ربطی نباشد اگر بگوئیم درمان مرحله اول پوسیدگی دندان،ساده و آسان و کم هزینه است. ولی بی توجهی به درمان بموقع دندان، می تواند درد فراوان، هزینه زیاد و حتی، کشیدن دندان را به دنبال داشته باشد!
تماشاخانه