چرا حسن روحانی دستبردار نیست؟
به گزارش مشرق، جعفر علیان نژادی در مطلبی در کانال خود در ایتا نوشت:
برای حسن روحانی روشن است چرا رد صلاحیت شده است، اما اینکه چرا حاضر به پذیرش آن موارد نیست و شورای نگهبان را متهم میکند، چند دلیل دارد:
الف. هنوز در حال و هوای ریاستجمهوری بوده و فکر میکند نماینده ملت است.
حسن روحانی در دوران ریاستجمهوری با تصور دارا بودن سرمایه اجتماعی و حمایت مردمی، با خیال راحت دست به دوقطبیسازی زده و مخالفان خویش را منکوب میکرد. از زیر بار مسئولیت خطاها و تصمیمات اشتباه خود در میرفت و دیگر ارکان حاکمیت را متهم بهمانعتراشی و اخلالگری میکرد. تیم رسانهای و عملیات روانی او هم به خوبی افکار عمومی را متاثر از این حاشیهسازی میکرد. این عادت رفتاری گویا پس از دوران ریاست جمهوری در او ترک نشده و هنوز در همان حال و هوا است.
ب. از مشاورههای «غلط» رنج میبرد و یک نفر پیدا نمیشود به او حرف «رک و راست» بزند.
رفتار عالیجنابانه و از بالا به پایین حسن روحانی چیزی نبوده و نیست که از کسی پنهان مانده باشد، این رفتار در گلهگذاری برخی وزرای کناررفته و مدیران کنارزده شده کابینه منعکس میشد. دلالت عینی این رفتار، در استبداد رای او نمایان بود. برخی تصمیمات مهلک، دلبخواهی و کارشناسی نشده اقتصادی در زمان روحانی از جمله تعیین عدد ارز 4200، به طور مشخص حاصل رای او بوده است. حالا نیز برخی از همان افراد در قامت مشاوران فرمانپذیر، دور او را گرفتهاند. آنچه از آن دوران باقی مانده است، رودربایستیهایی است که دست آن مشاوران را برای دادن تحلیل های رک و راست به روحانی میبندد. آنها مجبورند به روحانی امید واهی داده و برای تداوم بازیگری سیاسی او طرح و نقشه بریزند.
ج. میداند قانون به شورای نگهبان اجازه نداده، دلایل ردصلاحیت افراد را انتشار عمومی کند، هر چند در اصلاحیه جدید، به شورای نگهبان حق دفاع در مورد اظهارات خلاف واقع فرد مدعی داده شده است.
اهمیت این موضوع از آنجایی ناشی می شود که نیمی از اعضای شورای نگهبان فقیه و حقوق آشنا و نیمی دیگی حقوقدان با دانش و امتحان پسداده هستند. موضوع رعایت قانون برای چنین جمع برگزیدهای از حقوقدانان، در درجه اول اهمیت قرار دارد. حسن روحانی و تیم مشاورین او، این را به خوبی میدانند، بنابراین دست روی بندهایی از موارد ردصلاحیت میگذارند که اگر شورای نگهبان هم در مقام پاسخ برآمد، گزندی حیثیتی به وی در دادگاه افکار عمومی وارد نیاید. مسلما حق دفاع برای شورای نگهبان در چارچوب همان دعاوی گزینش شده روحانی، ممکن است و شورای نگهبان بنابر اسم و رسمش، خود را ملزم و مکلف به پاسخ در چارچوب تعریف شده قانون میداند.
د. میخواهد موارد رد صلاحیت را حاصل تحلیلهای اشتباه و سلیقهای شورای نگهبان نشان دهد، نه تخلفات محرز خود.
حسن روحانی و مشاورینش که خیالشان از رفتار در چارچوب قانون شورای نگهبان راحت است، با خوانش خلاف واقع از عناوین کلی ردصلاحیت خود، میخواهد تخلفات محرز ذیل آن را نادیده گرفته و حاصل نوعی اعمال سلیقه یا تحلیل غلط اعضای محترم شورای نگهبان جا بزند. موضوعی که در همین بیانیه دفاع از جمهوریت با انواع و اقسام تکنیکهای فرافکنی، فرار به جلو، مظلومنمایی و استمدادطلبی از مردم، راه یافته است.
ه. نگران آینده خود بوده و این موضوع را مقدمهای برای برخوردهای قانونی بعدی میداند.
در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، جادستهای بارز و بسیاری برای جرمانگاری و حقستانی عمومی وجود دارد. ملموسترین دستگیره، انواع و اقسام بیعملیها در لحظات بحرانی و سرنوشتساز است. بیعملیهایی که میتوان گفت حاصل تصمیم اشتباه یا خطای سهوی کارگزار نبود، بلکه بیشتر حاصل نوعی لجبازی، استبداد رأی و فشار به نظام برای انفعال در برابر دشمن و زمینهسازی تاثیر تحریمها روی مردم بود تا میل اجتماعی به تسلیم در برابر سلطهگر شدید شود. بیعملیهای عامدانهای که هنوز تاثیرات مخربش التیام نیافته و ادامه دارد.
برای حسن روحانی روشن است که چرا ردصلاحیت شده است، کاش او و مشاورانش بجای این تحلیلهای غلط و اقدامات نادرست، در مسیر جبران خطاهای عمدی و اشتباهات سهوی قرار میگرفتند تا اندک سرمایه باقی مانده روحانی نیز با چنین بازیگریهای غلطی دود نشده و به هوا نرود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.