چهلوسومین سهنقطه درباره «وَسَط بازی» منتشر شد
چهل و سومین شماره ماهنامه طنز سه نقطه با موضوع «وَسَط بازی» منتشر شد و روی پیشخان آمد.
چهل و سومین شماره ماهنامه طنز سه نقطه با موضوع «وَسَط بازی» منتشر شد و روی پیشخان آمد.
به گزارش خبرنگار مهر، چهل و سومین شماره ماهنامه طنز سه نقطه «مکتوب طنز [+ جد] فارسی» به تازگی با موضوع «وَسَط بازی» منتشر شده و روی پیشخان مطبوعات آمده است.
این شماره به آنکه وسط ایستاده، گاه وسط باش است، گاه وسط باز. گاه خود را از دو سر طیف برکنار میدارد، گاه با دو سر طیف میبندد. اولی فحش خور است و اول از همه قربانی میشود، دومی هم از توبره میخورد هم از آخور، تا هرگاه لازم شد به یک وری غش کند. وسط گاهی نه نفی این ور و آن ور است، نه جمع این ور و آن ور. خودش یک ور سوم است تقدیم شده است. همچنین در ادامه شماره از آنها که میانه زیستنشان محض شرافت است، تا آنها که وسط زیستنشان عین ناسزاست صحبت شده است.
وسط خوش خیم، وسط مثبت، وسط مفید؛ این هشتگ خوردههای بی تناسب هزار رنگ؛ قم تا پاسداران؛ همیشه جای یک خرس در میان است؛ همه چیز درباره وسط؛ وسط بازی برای عموم آزاد است، مصائب سرمربی تیم صبای قم بودن برای یک استراماچونی، تلاش برای حرف زدن با کوزهها، دسته خراب دست وسط هاست، اتحادیه صنف وسط بازارن، زل زدن به برق گنبد طلایی با شلوارک و تی شرت آستین حلقهای پلنگی، همشهری همشهری کین، وسط بازها رستگار میشوند؟، بِینی وجود ندارد، سه اَبَر وسط باز زمانه، وسط نشینی حاصل تفریق است نه جمع، متاسف از کات های بی موقع، سه نقطه چگونه ملت را می شورد و تغییر میدهد، خلعت، توپت رو بگیر از جمله مطالب این شماره از ماهنامه طنز سه نقطه هستند.
امید مهدی نژاد مدیر مسئول این ماهنامه در مطلبی با عنوان «وسط خوش خیم، وسط مثبت، وسط مفید» نوشته است: چرا وقتی دعوا تمام میشود، تازه یاد فحشهایی میافتیم که باید به طرف دعوا می داده ایم و نداده ایم؟ چرا همیشه یا از واقعه عقب تریم یا از خودمان؟ (حواسم هست جملهای که گفتم معنی ندارد. زیبایی و ژرفناک نمایش اش را مد نظر داشتم، نه معنا داری و بی معنایی اش را.) چرا همیشه دیگران را به ایستادن در سمت درست تاریخ دعوت میکنیم، در حالیکه خودمان نه تنها درست و غلط خودمان را نمیدانیم، تاریخ پیشکش، بلکه اصلاً نایستاده ایم، بلکه لمیده یا حتی خوابیده ایم؟
این پرسشها و پرسشهایی از این دست ذهن خیلی از ما را قلقلک میدهد. وسط بازها میگویند برای اینکه برای امثال این پرسشها و پرسشهای دیگری نظیر اینکه: کی راست میگوید کی دروغ؟ کی حرفش با عملش یکی است و کی ریاکاری پیشه کرده است؟ خاوری کجاست و... است که به جانبی از جوانب نغلتیده اند و وسط اختیار میکنند. میگویند حکم عقل است. راست میگویند؟ خدا عالم است.
یادم نیست در کدام شبکه اجتماعی بود یا در کدام مکالمه تلفنی یا در کدام ملاقات حضوری، که دوستی بی مقدمه پرسید: این همه که «یا لیتنی کنت معکم» گفته ایم و بر سر و سینه کوبیده ایم، فکر کن محال ممکن شود و خداوند عالم از اینجا که هستیم بر مان دارد و در نقطه اوج معرکه محرم سال 61، بگذارد وسط بیابان کربلا. دقیقاً هم وسط. وسط یاران ابا عبدالله حسین علی و آن خیل عظیم که برای گرفتن یا کشتنش جمع شده اند چه میکنیم؟ کجای معرکه میایستیم؟ و افزود: اگر بتوانیم خود خودمان را با مختصاتمان در آن موقعیت تصور کنیم، احتمالاً پاسخ دقیقتری میتوانیم به این پرسش بدهیم که: اگر در آن وقت در آنجا بودیم، کجای ماجرا بودیم؟
در بخشی از این ماهنامه میخوانیم:
حتی وسط هم باز برای خودش وسط دارد. به هر میزان که از دو لبه فاصله بگیرید در وسط فروتر می روید و زمانی که به نقطه نزدیک شوید وسط از بین میرود و برای خودتان یک نقطه میشوید. اینجا (وسط وسط) تقریباً پایان عمر مفید شما در شبکات اجتماعی است که به موقعیت شتر دوساله نیز معروف است؛ زمانی که دیگر جدل و بحث نمیکنید و به روزمرگیهای قشنگ و لایک نخور خودتان میپردازید و خاطرات روزانه را به جای دفتر خاطرات در توئیترتان مینویسید. اگر نظری چیزی بخواهید بدهید یک جوری و یک وقتی نظر میدهید که هیچکس محل نگذارد یعنی بعد از یکی دو روز که از اتفاقات گذشته نظر میدهید که دیگر هیچ گروهی نتواند از آن ره توشه برگیرد یا نفع ببرد یا چیزی برداشت کند، صرفاً برای موضع گیری و برائت از باطل چیز میکنید.
بی ربط: تو می گی سیزده بدر بیا بریم بیرون؟ کجای کاری که من همان سیزده ام کز همه عالم به درم.
***
جماعت نانازی با افکار عمومی چنان کاری میکنند که اسکندر مقدونی با تخت جمشید /. اگر یکی برود آن ور آب یا همین ور اب یا توی آب عریان شود این حق مسلم او و آزادی و خودخواستگی است اما اگر به واسطه تخصص و حرفه و جایگاهش بشود راوی سفر رئیس جمهور به نیویورک و آن لالوها بشود مخبر درد دل عامه، چنان با حمله سایبری مواجه خواهد شد که راهی جز غلط خوردن برایش نمیماند و این حکایت ح. ع شاهر «ماهی یه تون پول پاستیلته» است.
***
خب من چون با کلمه وسط و وسط بازی میانه ندارم و به ویژه با اطلاقش به خودم مخالفم مایل نیستم تعریفی از آن ارائه بدهم. ولی اگر خارج از علاقه من بخواهیم تعریف کنیم، حد وسط دو چیز را میتوانیم وسط بگوییم. امر خیلی ساده ای ست. دو نیرویی که شما تصور میکنید هر کدام در یک نقطهای قرار گرفته اند، میشود وسط آنها را خط بکشید و بگویید این وسط است و آدم وسط باز هم میان آنها ایستاده و نمیخواهد موضعی بگیرد. اساساً اصطلاحی منفی است و چیز خوبی نیست. در واقع نیروی سومی که صرف نظر از مواضع مثبت و منفی اصرار بر وسط نشستن دارد در حالیکه چه بسا یکی از این نیروها در یک موضوعی موضعش به حقیقت نزدیک تر باشد و گروهی در موضوعی دیگر. ولی خب مد شد دیگر و یک عده آمدند از وسط بازی دفاع کردند و جا افتاد.
اینمجله با 207 صفحه و قیمت 175 هزار تومان عرضه شده است.