چه چیزی مخالفان پزشکیان را عصبانی کرده است؟ / خالص سازان از پزشکیان و دولتمردانش طلبکارند!

قریب به یک سال پیش و در انتخابات زودهنگام و دومرحلهای ریاستجمهوری چهاردهم، مسعود پزشکیان با غلبه بر رقبای اصولگرایش به ریاستجمهوری برگزیده شد. انتخاباتی که به واسطه مشارکت اندک رای دهندگان، زنگ خطری جدی را برای نظام سیاسی ایران به صدا درآورد و پزشکیان خود با شنیدن صدای این زنگ، وعده داد رویکرد و منشی جدید در اداره دولت و کشور به کار گیرد.
به گزارش خبرآنلاین، روزنامه اعتماد نوشت: بسیاری از آنهایی که به او رای دادند و بسیاری از آنها که رای ندادند اعتراض خود را به برخی روشها و روندهای نامطلوب در اداره کشور و حکمرانی نشان دادند. نظارت استصوابی، گزینشهای سلیقهای، خالصسازی در همه ارکان و اجزای کشور، مدیریت قبیلهای و بدسالاری، سیاستهای صلب اجتماعی و فرهنگی، تشدید برخوردهای دوگانه و خودی و غیرخودی کردن مردم، آزار مردم و جوانان به بهانههای مختلف از جمله حجاب، سیاست غلط و مشکوک در ورود بیرویه مهاجرین افغانستانی به کشور، اداره یکجانبه و باندی صداوسیما و...
البته به نظر میرسید کلیت حاکمیت نیز این پیام را شنیده و تصمیم داشت با میدانداری پزشکیان، تغییراتی جدی در شیوه حکمرانی و اداره پدید آورد. پزشکیان به عنوان چهرهای که با دو ویژگی اصلی سلامت و صداقت شناخته میشد پای به عرصه گذاشت و با شعار وفاق، دولت خود را شکل داد.
او تلاش کرد وفاق را در همه عرصهها به اجرا درآورد. در تعامل با مجلس و دیگر قوا و نهادها، در تعامل و هماهنگی و همراهی با مقام معظم رهبری، در ارتباط و تعامل با اقشار مختلف مردم، در انتصابات و تشکیل کابینه و بهکارگیری افرادی از همه جریانهای سیاسی و اقوام و اقلیتها، در اصلاح روشهای غلط گذشته در مسائل اجتماعی و موارد دیگر.
البته پیادهسازی شعار وفاق برای پزشکیان بیهزینه نبود. جریان پایداری و امام صادقیها که قدرت را از کف رفته میدیدند و دوران سلطه همهجانبهشان در دولت شهید رییسی روبه پایان بود با استفاده از ابزارهای متعدد رسانهای و گروهی از نمایندگان پرهیاهو و پرحاشیهشان در مجلس دوازدهم از همان ابتدا بنای ناسازگاری گذاشتند.
با آنکه پزشکیان توانست کابینه خود را در ابتدا با موفقیت از پل صراط مجلس عبور دهد اما مشخص بود که این پایان کار نیست و جریان بازنده انتخابات ریاستجمهوری شکست را نپذیرفته و از فضای رقابت بیرون نیامده است. ظریف و همتی دو چهرهای بودند که از همان آغاز در سیبل تهاجم مجلس قرارداشتند و بنا بود به هر طریق ممکن از میدان به در بروند.
ریشه کینه پایداریچیها از هردو چهره هم اظهرمنالشمس بود. بالاخره یکی را با تیر قانون بد انتصاب به مشاغل حساس و دیگری با استیضاحی سیاسی به کنار راندند. البته چندتای دیگری مثل میدری و صادق و ظفرقندی هم در نوبت بودند که به نظر میرسد بنا به ملاحظاتی فعلا این روند متوقف شده است.
سیاست داخلی و خارجی پزشکیان نیز از همان آغاز به مذاق منتقدان خوش نیامد. اینها که مساعدترین عرصه برای حیات سیاسی و خودنماییشان در تنش اجتماعی داخلی و تخاصم بینالمللی است با همگرایی و وحدت در داخل و صلح و تنشزدایی در خارج میانهای ندارند و به هر نحو ممکن از تحقق هردو جلوگیری میکنند.
هر اقدام پزشکیان و دولتش برای تقویت وحدت و همگرایی اجتماعی داخلی و پوشاندن شکافها و ترمیم زخمهای سیاسی ایجاد شده در گذشته (که اتفاقا همین مخالفان با بیتدبیریهای عمدی و سهوی مسبب همه آنها بودهاند) با موجی از شانتاژ سیاسی و رسانهای مواجه شد. این گروه برای تحقق منویات سیاسی و تداوم بحرانسازیشان حتی از حمله به سران قوا و تخریب فرماندهان ارشد نظامی کشور نیز فروگذار نکردند و در برابر هر اقدامی زبان به حمله و هتاکی و استهزا گشودند.
این همه در حالی است که بدشانسیهای پزشکیان از شروع کار یعنی از همان روز تحلیف با ترور اسماعیل هنیه در تهران آغاز شد و با حمله اسراییل و امریکا به اوج خود رسید. افزون بر آن در این مدت از سوی برخی حامیان خود نیزهمواره تحت فشار بوده که چرا برخی از دشمنان قسمخورده خود را هنوز در مناصب اجرایی حفظ کرده است. از یاد نبردهایم که خالصسازان با اسم رمز بانیان وضع موجود به هیچیک از مدیران منصوب در دولت روحانی در هیچ سطحی رحم نکردند.
اما اکنون همگی از پزشکیان و دولتمردانش طلبکارند. جای تاسف دارد که برخی از این مدیران بازمانده از دولت شهید رییسی در دل آرزوی شکست و زمین خوردن دولت را دارند و در جایگاه کنونی خود نیز برای تحقق این هدف زشت میکوشند.
حالا هم مصاحبه پزشکیان با مجری امریکایی بهانه جدیدی به دست آنها داده تا موج جدیدی از حملات را علیه دولت و شخص رییسجمهور از سر بگیرند. گندههایشان در مجلس حداقلی دوازدهم زبان به نیش و کنایه و استهزا گشودهاند و خردهپاهایشان تاب مستوری از کف داده و مکنون قلبی را آشکار کردهاند که «اسراییل! کاش رییسجمهور ما را هم میکشتی». این سخنان اسمش هرچه باشد دیگر نقد و نصیحهالملوک نیست و از حد آزادی بیان فراتر است.
تخریب و تمسخر و آرزوی ترور دومین مقام کشور آن هم در شرایط حساس و جنگی را با هیچ اسم و عنوانی نمیتوان مالهکشی کرد. پزشکیان در این گفتوگو سخن بد و ناصوابی به زبان نراند و تلاش کرد صدای حقانیت مردم ایران را به گوش افکار عمومی جهان برساند. اگر مردم میخواستند که خواستههای جنگطلبان و غوغاسالاران از ایران مخابره شود میتوانستند سال گذشته نامزد محبوب آنها را بر کرسی صدارت بنشانند.
به نظر میرسد علت این کینه ادامهدار آن است که پزشکیان هنوز همانی است که قبلا بود و همان ویژگیها و الگوهایی اخلاقی و رفتاری را دارد که با آن اعتماد مردم را جلب کرد و مانع از پیروزی غوغاسالاران شد. سلامت، صداقت، مردمی بودن، تواضع و پایبندی به وفاق در داخل و صلح و آرامش در روابط خارجی و تلاش برای تحقق عملی آن همان چیزهایی است که پزشکیان را سال گذشته در نظر مردم برجسته کرد و بر صدر نشاند. به رغم همه فشارها او عوض نشده و هنوز بر آن ارزشها و باورها ایستاده است.
مردم به رغم همه دشواریها و تنگناهای اقتصادی و شرایط جنگی، تلاشهای او و دیگر خدمتگزاران کشور را میبینند و درک میکنند. این همان چیزی است که خالصسازان و مخالفان دولت و وحدت مردم را عصبانی کرده است. برای کسی که در شرایط بحرانی داخلی و خارجی از کنج پستویی توییت میزند و ویدئو ضبط میکند و بر آتش میدمد سخت است ببیند که فردی در شرایط جنگی که سوژه ترور دشمن است برای پیشبرد امور کشور از این وزارتخانه به آن سازمان میرود و کار مردم را پیگیری میکند.
23302
کد خبر 2089880