کاش جواب خدمت «کیا» نامهربانی نبود
فشارها قبل از اعلام رای تجدید نظر چنان مهدویکیا را آزردهخاطر کرد که بغض او در یک ارتباط زنده تلویزیونی شکست و هایهای گریه کرد. این لابد مزد دست آدمی است که بیمنت و توقع روی فوتبال پایه این مملکت کار میکند.
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «آکادمی کیا از اتهام استفاده از بازیکن غیر مجاز تبرئه شد؛ خبر کوتاه است اما برای اعلام همین خبر کوتاه، اشک مهدی مهدویکیا درآمد. پوست اسطوره فوتبال ایران را کندند و در فضای مجازی شلاق اتهام را روی سر و صورت او بستند.
داستان این است که بعد از قهرمانی تیم آکادمی کیا در مسابقات نوجوانان تهران، کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال این تیم را به دلیل استفاده از بازیکنی با رده سنی غیر مجاز محکوم کرد و قهرمانی را از آنها گرفت. طبیعتا حق سایرین بود که اگر به چیزی شک داشتند، شکایت کنند. این شکایت صورت گرفت، رای اولیه به سود شکات صادر و تیم مهدویکیا متخلف شناخته شد. آکادمی کیا هم درخواست تجدید نظر داد که این هم طبیعی و درست بود. تا اینجا هیچ اتفاق عجیب و غریبی رخ نداده است. شگفتی اما زمانی خلق شد که با محکومیت بدوی مهدویکیا، سیل توهینها و تهمتها خطاب به این اسطوره فوتبال ایران راه افتاد. برخی با تعلقات رنگی یا گرایشهای خاص فرهنگی و اجتماعی طوری مهدویکیا را در هم کوبیدند که انگار با یک خلافکار بالفطره یا تباهکننده مال و جان مردم طرفند. این فشارها قبل از اعلام رای تجدید نظر چنان مهدویکیا را آزردهخاطر کرد که بغض او در یک ارتباط زنده تلویزیونی شکست و هایهای گریه کرد. این لابد مزد دست آدمی است که بیمنت و توقع روی فوتبال پایه این مملکت کار میکند.
دیروز کمیته استیناف هیات فوتبال تهران اعلام کرد بعد از اخذ آزمایش از بازیکن مورد بحث (محمدصدرا طاهراسماعیل) در آزمایشگاه مرکز ژنتیک پزشکی تهران، هم سن بازیکن و هم رابطه نسبی او تایید شده و اصالت شناسنامهاش به اثبات رسیده است. به این ترتیب روشن شد آکادمی کیا کار غیر قانونی نکرده و تمام آن اتهامات و نامهربانیها، بیاساس بوده است.
اصلا بیایید فرض کنیم این آکادمی مرتکب تخلف شده بود. به هر حال آدمیزاد احتمال خطا دارد اما آیا واقعا به خاطر یک تخلف این طور باید با کل یک پروژه و مهمتر از آن، با اعتبار و آبروی یک ستاره کمنظیر ورزشی بازی میشد؟ برای مهدی مهدویکیا آسانترین انتخاب ممکن این بود که مثل اغلب فوتبالیستهای ایرانی بلافاصله بعد از پایان دوران حرفهایاش ردای سرمربیگری به تن کند و سالی چند میلیارد پول به جیب بزند. او اما با ایده، همت، پشتکار و بعضا بودجه خودش آکادمی کیا را برای تربیت چند نسل جدید از ستارههای فوتبال ایران راه انداخت. کیا فداکارانه وارد گود شد تا به ترمیم بزرگترین نقطهضعف فوتبال ایران کمک کند. چه بچههای محرومی که در سیستم او فرصت ابراز تواناییهایشان را پیدا کردند. بعد درست بود به خاطر یک تخلف ثابتنشده این هجمهها علیه او شکل بگیرد؟ کاش درک کنیم ایران در صورتی پیشرفت خواهد کرد که جواب خدمت، بیرحمی و نامهربانی نباشد.»
انتهای پیام