کتاب «چهجوری به هم بیایم» منتشر شد / ویترینی از تفاوتهای زن و مرد
کتاب «چه جوری به هم بیاییم؛ ویترینی از تفاوت های زن و مرد» نوشته حسین رستمی توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «چه جوری به هم بیاییم؛ ویترینی از تفاوت های زن و مرد» نوشته حسین رستمی توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «چهجوری بههم بیاییم؛ ویترینی از تفاوتهای زن و مرد»، نوشته حسین رستمی دورهای دوجلدی و نخستین کتاب از مجموعه کتابهای «آرامشاد» توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر شد. هدف اصلی از نوشتن این مجموعه، بینیاز کردن خواننده از مشاور است؛ بهاینمعنا که خواننده با کمک مطالب آن بتواند خودش مشکلاتش را رفع کند.
نویسنده این مجموعه در گام بعدی به موضوعات مهمی همچون «مقابله با نگرانی»، «شادکامی»، «مدیریت استرس»، «مثبتاندیشی»، «امیدواری»، «مقابله با مشکل»، «سازگاری با شکست» و «ترک عادت» میپردازد. دغدغه اصلی نویسنده تولید محتواهای بسیار مؤثر در مسائل پرکاربرد روانشناسی است. ازاینرو مطالبش را با رویکردی کاملاً کاربردی نگاشته و از توصیههای شناختی و رفتاری بهصورت ریز و جزئی، سرشار کرده است. درواقع میتوان گفت هدف اصلی از نوشتن این مجموعه، بینیاز کردن خواننده از مشاور است؛ بهاینمعنا که خواننده با کمک مطالب آن بتواند خودش مشکلاتش را رفع کند.
بسیاری از همسران با همه مهارتهایی که درباره زندگی مشترک آموختهاند، بازهم گاهی باچالشهایی روبهرو میشوند؛ چراکه سازوکار زندگی زناشویی از اساس برایشان مبهم و پیچیده است. ازاینرو باوجود سالها تجربه، بسیاری از مسائل زندگی زناشویی را نمیتوانند پیشبینی کنند و درنتیجه سردرگم میشوند. آنها اغلب تصور میکنند که برخی از رفتارهای همسرشان منطقی و توجیهپذیر نیست. همچنین گاهی نمیتوانند همسرشان را درک کنند و حس میکنند که بسیار با او فاصله دارند.
پژوهشهای روانشناسان و تجارب زوجدرمانگران آشکار میکند که یکی از مهمترین عوامل اختلاف همسران، ناآگاهی از ویژگیهای زن و مرد است. درواقع مشکل اینجاست که زن و شوهر از دو جنس مختلف و دو ساختار شخصیتیِ متفاوت اند. آنان در حوزههای مختلف جسمی، رفتاری، شناختی و هیجانی با یکدیگر تفاوتهای فراوانی دارند، تا جایی که میتوان گفت دنیای زنان با دنیای مردان بهکلی متفاوت است!
بنابراین اگر آن دو به این تمایزها آگاه باشند، یکدیگر را بهخوبی درک میکنند و بهدرستی باهم ارتباط برقرار میکنند؛ اما نبود این شناخت، خودبهخود تعارضهای بسیاری را در زندگی مشترک موجب شود و میتواند رفتهرفته کار را به جدایی بکشاند.
البته این آگاهی برای افرادی که در آستانه ازدواجاند، مهمتر است؛ چون از اسرار ارتباط با جنس مخالف پرده برمیدارد و ابعاد این رابطه رازآلود را برایشان شفاف میکند. درنتیجه آنها از همان آغاز زندگی مشترک بهسادگی میتوانند با یکدیگر رابطهای همدلانه و تعاملی سازگارانه برقرار کنند. بهاینترتیب، از بروز بسیاری از تعارضها پیشگیری میشود و زمینه مناسبی برای ایجاد یک زندگی پایدار و عاشقانه پدید میآید.
کتاب «چهجوری بههم بیاییم: ویترینی از تفاوتهای زن و مرد»، بهمنظور آگاهیبخشی در همین زمینه، نوشته شده است. این کتاب بهطور جامع، علمی و درعینحال کاربردی ابعاد مختلف تفاوتهای زن و مرد را بررسی میکند. همچنین در هر مورد توضیح میدهد که ناآگاهی از آن تفاوت، چگونه میتواند موجب سوءتفاهم و درنتیجه تعارض بشود. پس از توضیح هر تفاوت نیز توصیههای شناختی و رفتاری مؤثری را برای پیشگیری از اختلاف بیان میکند.
نویسنده در جلد نخست کتاب «چهجوری بههم بیاییم»، برای آماده کردن ذهنی مخاطب، در آغاز به وسعت تفاوتها اشاره میکند. او توضیح میدهد که دامنه تفاوتهای زن و مرد، ابعاد مختلف جسمی، شناختی، هیجانی، رفتاری، اجتماعی و معنوی را در بر میگیرد؛ یعنی این تمایزها به حوزه خاصی محدود نیستند، بلکه دامنه وسیعی از زندگی را شامل میشوند؛ تا جایی که کمتر حوزهای را در زندگی مشترک میتوان یافت که زن و شوهر در آن عرصه تفاوت نداشته باشند!
او سپس نیمنگاهی به عمق تفاوتها میاندازد. برای این منظور، یک نمونه از تفاوتها را با نگاه روانشناسی تحلیل میکند و بعد نتیجه میگیرد که بسیاری از تفاوتهای ظاهری، ریشههای عمیق جسمی یا روانشناختی دارند که از دید ما پنهان اند.
نویسنده در ادامه به چهار مورد از آثار شناخت تفاوتها اشاره میکند. او توضیح میدهد که چگونه این آگاهی، عشق واقعی را در بین زوجین شکوفا میکند، تفاهم و سازگاری را افزایش میدهد، موجب ایفای درست نقشهای زناشویی و نیز رفع باورهای نادرست در زندگی مشترک میشود.
پس از این مقدمات، نویسنده وارد اصل بحث میشود و انواع تفاوتها را شرح میدهد. او در جلد اول، به تفاوتهای جسمی، شناختی و هیجانی میپردازد. در جلد دوم نیز تفاوتهای ارتباطی، جنسی، تفاوت در ارزشها، نیازها، انتظارات و نقشها را توضیح میدهد. او بهطور کلی در این دو جلد، هشت حوزه اصلی از تفاوتهای زن و مرد، بررسی میکند.
البته هر حوزه نیز خودش شاخههای متعددی را در بر میگیرد؛ برای مثال، در حوزه جسمی از تفاوت در بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه و... بحث میشود؛ در حوزه شناختی به تفاوت در هوش، حافظه، درک مطلب، تجزیی مفاهیم، ترکیب مفاهیم، کلینگری، جزئینگری، جهانبینی و... پرداخته میشود؛ در حوزه هیجانی تفاوت در عاشق شدن، عشق ورزیدن، تحمل رنجها، ابراز خشم، اضطراب، ترس، غم و... بررسی میشود؛ در حوزه ارتباطی از تفاوت در مقدار گفتوگو، انگیزه گفتوگو، شروع گفتوگو، سبک گفتوگو، لحن کلام، شیوه تفسیر کلام و... بحث میشود؛ در حوزه جنسی از تفاوت در نوع میل جنسی، شیوه ابراز میل جنسی، شدت میل جنسی، شیوه تحریک شدن، چگونگی ارضای جنسی و... گفتوگو میشود؛ در حوزه ارزشها به تفاوت در معیارهای ارزشگذاری و شیوه کسب ارزشمندی پرداخته میشود؛ در حوزه نیازها تفاوت در پنج نیاز اساسی بررسی میشود؛ در حوزه انتظارات به دوازده نمونه از تفاوتها اشاره میشود و سرانجام در حوزه نقشها از چهار نقش اصلی زنان و چهار نقش اصلی مردان گفتوگو میشود.
نویسنده پس از تمام این بررسیها در پایان کتاب، چند مطلب مهم را نتیجه میگیرد؛ تفاوتها حسابشده و حکمتآمیزند؛ وجودشان بهمعنای برتری یکی از زوجین بر دیگری نیست؛ همسران باید آنها را بشناسند، بپذیرند و محترم بشمارند؛ چون همین تفاوتها هستند که در زندگی مشترک بهترین فرصت برای جذابیت، لذت و تکامل آنان را فراهم میکند.
در پایان این معرفی، شایسته است که به چند مورد از ویژگیهای متمایزکننده این اثر اشاره شود. نخست اینکه، نویسنده، مطالب علمی خود را از منابعی معتبر جمعآوری کرده است. کتابهای تفاوتهای جنسیتی را جدی بگیریم اثر استیون ای رودز، روانشناسی زنان اثر جانت شیبلی هاید، روانشناسی اختلافی زن و مرد اثر روژه پیره و روانشناسی زن و مرد اثر مسعود جانبزرگی، برخی از این منابعاند. دوم، تفاوتهای زن و مرد در این اثر، بسیار جامع بررسی شده است؛ بهگونهای که نویسنده در این دو جلد درمجموع بیش از صد مورد از تفاوتهای زنان و مردان را توضیح میدهد. سوم، اثر حاضر با همه جامعیتش، بسیار مختصر و مفید است.
درواقع از آنجاکه نویسنده بهدنبال نگاهی کاربردی است، تنها تفاوتهایی را بررسی میکند که شناختشان، به طور مستقیم در بهبود روابط همسران مؤثر است. درنتیجه به بحثهای نظری و پژوهشی و بررسی نظریههای مختلف، که اغلب خستهکننده و کم فایدهاند، نمیپردازد. چهارم، گرچه بسیاری از مطالب این اثر کاملاً علمی است، بااینوجود از بیان اصطلاحات تخصصی روانشناسی پرهیز شده است تا خواننده بتواند بهسادگی با محتوای آن ارتباط برقرار کند. همچنین تلاش شده است تا متن آن به زبانی ساده و همراه با مثال و قالب اجرایی باشد. پنجم، بیشتر کتابهایی که به این موضوع پرداختهاند، تنها به بررسیهای علمی و بیان آمارها، پژوهشها و نظریهها میپردازند و راهکاری را برای مدیریت تفاوتها ارائه نمیدهند؛ اما در این اثر نویسنده کوشیده است تا پس از بیان هر تفاوت، شیوههایی را برای مدیریت آن در زندگی مشترک، بیان کند. در این دو جلد، او در مجموع بیش از هفتصد توصیه شناختی و رفتاری برای سازگاری همسران در صحنههای مختلف زندگی مشترک، بیان کرده است؛ آنهم توصیههایی بسیار ریز و دقیق و بهطور مجزا برای زنان و مردان. ازاینرو میتوان این اثر را کتابی علمی کاربردی دانست؛ چراکه هم جنبه آگاهیبخشی و هم جنبه مهارتافزایی دارد. ششم، ازآنجاکه نویسنده بهجز دانش روانشناسی به آموزههای دینی نیز آگاهی دارد، در جایجای مطالب کتاب هر جا که لازم بوده از منابع اسلامی نیز کمک گرفته است. برای همین، خواننده پس از مطالعه این اثر، بسیاری از آموزههای اسلامی درباره مهارتهای همسر داری را نیز فرا میگیرد.