دوشنبه 5 آذر 1403

گذری بر نکات مهم جزء نوزدهم قرآن / قدرت‌نمایی «آصف» با استفاده از یک اسم خدا

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
گذری بر نکات مهم جزء نوزدهم قرآن / قدرت‌نمایی «آصف» با استفاده از یک اسم خدا

حجت‌الاسلام بطحایی کارشناس مسائل دینی به بیان نکات مهم جزء نوزدهم قرآن کریم پرداخت.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز چهارشنبه 24 اردیبهشت مصادف با نوزدهمین روز از ماه مبارک رمضان است و طبق روال روزهای قبل صوت ترتیل جزء نوزدهم قرآن کریم با صدای "عبدالباسط و عباس امام جمعه" جهت بهره‌مندی هرچه بیشتر مخاطبان منتشر شد که در اینجا می‌توانید بشنوید.

حجت‌الاسلام سیدعلی بطحایی کارشناس مسائل دینی در گفت‌وگو با تسنیم به بیان نکاتی مهم از جزء نوزدهم قرآن کریم پرداخت که متن آن در ادامه آمده است:

***

آیات 52 و 53 سوره نمل؛ فتلک بیوتهم خاوی بما ظلموا ان فی ذلک لآی لقوم یعلمون، و أنجینا الذین آمنوا و کانوا یتقون کلمه «خاوی» هم به معنای سقوط، فنا و ویرانی است و هم به معنای خالی شدن از ساکنان.

آیات 51 نمل؛ و مکروا مکرا و مکرنا مکرا و هم لا یشعرون

هلاکت قوم ثمود با چند تعبیر در قرآن آمده است: الف: زلزله. (فاخذتهم الرجف) (اعراف، 78) ب: صاعقه. (فاخذتهم الصاعق) (ذاریات، 44) ج: صیحه. (و اخذ الذین ظلموا الصیح) (هود، 67) البته هیچ مانعی ندارد که هر سه عذاب، در یک زمان واقع شده باشد.

آیات 47 و 48 سوره نمل؛ قالوا اطیرنا بک و بمن معک قال طائرکم عند الله بل أنتم قوم تفتنون، و کان فی المدین تسع رهط یفسدون فی الأرض و لا یصلحون

کلمه رهط به دسته‌ای گفته می‌شود که میانشان رابطه گرمی وجود داشته باشد. (التحقیق فی کلمات القرآن)

آیات 40 و 41 سوره نمل؛ قال الذی عنده علم من الکتاب أنا آتیک به قبل أن یرتد الیک طرفک فلما رآه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی لیبلونی أ أشکر أم أکفر و من شکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان ربی غنی کریم

کسی که مقداری از علم کتاب را می‌دانست، «آصف بن برخیا وزیر حضرت سلیمان و خواهر زاده او بود، چنانکه از امام هادی علیه‌السلام نیز نقل شده است. (تفسیر نورالثقلین) امام باقر علیه‌السلام نیز فرمود: اسم اعظم الهی 73 حرف است که آصف بن برخیا تنها با دانستن یک حرف چنین قدرت نمایی کرد. (کافی، ج 1، ص 230)

آیه 34 سوره نمل؛ قالت ان الملوک اذا دخلوا قری أفسدوها و جعلوا أعز أهلها أذل و کذلک یفعلون

اعتراف به روحیات و خصلت‌های پادشاهان، نشانه شهامت بلقیس است. (قالت ان الملوک...) بلقیس هم دغدغه شکست از سلیمان و هم دلبستگی به آبادی کشور خود داشت. (أفسدوها و جعلوا أعز أهلها أذل)

آیات 32 و 33 سوره نمل؛ قالت یا أیها الملأ أفتونی فی أمری ما کنت قاطع أمرا حتی تشهدون، قالوا نحن أولوا قو و أولوا بأس شدید و الأمر الیک فانظری ما ذا تأمرین

کلمه «فتوی» و «فتی» از یک ریشه‌اند. «شاب» به هر جوانی گفته می‌شود اما «فتی» به جوانی گفته می‌شود که مدبر، شجاع، عاقل و با صلابت باشد. «فتوی» نیز به معنای حرف عاقلانه، پخته و کامل است.

آیات 29 و 30 و 31 سوره نمل؛ قالت یا أیها الملأ انی ألقی الی کتاب کریم، انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم، ألا تعلوا علی و أتونی مسلمین

در این که چرا بلقیس به نامه سلیمان «کتاب کریم» گفته است، دلایلی نقل شده از جمله: الف: به خاطر جمله مبارکه «بسم الله الرحمن الرحیم» ب: ممهور بودن نامه به مهر سلیمان ج: محتوای ارشادی نامه د: به دلیل مقام سلیمان

آیات 27 و 28 سوره نمل؛ قال سننظر أ صدقت أم کنت من الکاذبین، اذهب بکتابی هذا فألقه الیهم ثم تول عنهم فانظر ما ذا یرجعون

نامه‌نگاری و مکاتبه پیامبران با کفار و مشرکان، سابقه‌ای طولانی دارد و سیره پیامبر اسلام (ص) نیز بود. آن حضرت نامه‌هایی به سران کشورهای ایران و روم می‌فرستاد. فرستادن پیام و رایزن فرهنگی و سفیر و مأمور، و پیش قدم شدن در این مسائل، به خاطر رسیدن به اهداف ارشادی و فرهنگی، از سیره پیامبران است.

آیات 181 تا 183 سوره شعراء؛ أوفوا الکیل و لا تکونوا من المخسرین، و زنوا بالقسطاس المستقیم، و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فی الأرض مفسدین

کلمه کیل، برای مایعات و کلمه قسطاس، برای وزن‌ها و کلمه أشیائهم، برای چیزهای عددی و غیره به‌کار رفته است. در این آیات دو امر و دو نهی مشاهده می‌کنیم که مکمل یکدیگرند. «أوفوا الکیل و لا تکونوا» و «و لا تبخسوا»

آیات 155 و 156 و 157 سوره شعرا؛ قال هذه ناق لها شرب و لکم شرب یوم معلوم، و لا تمسوها بسوء فیأخذکم عذاب یوم عظیم، فعقروها فأصبحوا نادمین

با اینکه ناقه صالح علیه‌السلام را یک نفر از پای درآورد، اما قرآن می‌فرماید: «فعقروها» یعنی گروهی آن را پی کردند، زیرا آن گروه به کار آن یک نفر راضی بودند. چنان‌که حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: انما عقر ناق ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا (نهج البلاغه، خطبه 201).

آیه 83 سوره شعراء؛ رب هب لی حکما و ألحقنی بالصالحین

کلمه حکم می‌تواند به معنای حکومت، سرپرستی و تدبیر امور باشد و یا به معنای دانش و معرفت. البته حکم معنایی برتر از حکمت دارد، زیرا حکمت تنها قدرت تشخیص حق از باطل است و حکم آگاهی همراه با آمادگی برای اجرای حق است.

آیه 30 سوره فرقان؛ و قال الرسول یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا

رابطه میان انسان و کتاب آسمانی، باید دائمی و در تمام زمینه‌ها باشد، زیرا کلمه «هجر» در جایی به کار می‌رود که میان انسان و آن چیز رابطه باشد. (التحقیق فی کلمات القرآن)

گذری بر نکات مهم جزء هجدهم قرآن / تفاوت «تجارت» و «بیع» گذری بر نکات مهم جزء هفدهم قرآن / تربیت واقعی در سایه هدایت است ثواب تلاوت یک آیه از قرآن در ماه رمضان / آزادی یک میلیون نفر از جهنم در هر شب این ماه

انتهای پیام /