گلایه های مادر غزاله از مردم / اظهارنظرهایی می کنند که قلب من را به درد میآورد / هیچ کس جای ما نبوده است
پدر و مادر غزاله با حضور در دادستانی تقاضای اجرای حکم را کردند و ناگفتههای خود را از 8 سال رنج دوری غزاله بازگو کردند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از رکنا، غزاله و آرمان نام دو جوانی است که نامشان در یک پرونده جنایی شناخته شد. در پرونده غزاله و آرمان، پسر جوان متهم به قتل دختر مورد علاقه خود شد. در پرونده غزاله و آرمان متهم به قصاص محکوم شد و حکم صادر شده در پرونده غزاله و آرمان دو بار به تائید دیوانعالی کشور رسید. سلبریتیهای زیادی در پرونده غزاله و آرمان پادرمیانی کردند.
مادر غزاله ببخش؛ مادر غزاله اعدام کن! این فریاد متناقضی است که مخاطبان پرونده سر میدهند و حالا پرونده اتهامی آرمان را به جایی رسانده است که خیلی از مخاطبان اخبار، دغدغه چطور به پایان رسیدن آن را پیدا کرده اند.
اینکه در میان اخبار حوادث چطور میشود که یک پرونده خاص و مهم شده و سر زبانها میافتد بی شک پارامترهایی دارد که ناخودآگاه آن را متمایز کرده است. مثل اینکه غزاله دختر جوان بود که جسدش پیدا نشد و آرمان متهمی که در زندان تا مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد و خیلی جزئیات دیگر که هر چه باشد حالا در ایستگاه آخر مخاطبان را چشم به راه سرنوشت این پرونده میگذارد.
آرمان متهمی که 8 سال در زندان است، سرانجام به قصاص محکوم شد و در طی هفته گذشته سه بار پای چوبه دار رفت و در روزهای قرنطینه بوی مرگ را تجربه کرد و از یک قدمی چوبه دار بازگشت.
گذراندن دقایق قرنطینه انفرادی برای فرد محکوم به قصاص چیزی جز سینه به سینه مرگ ایستادن و با کمر خمیده بازگشتن نیست.
اما آن سوی ماجرا هم شاکی پرونده هر بار لحظات پر از اضطراب و دردناکی را تجربه کرد و درست در ساعات نزدیک به وعده اجرای حکم متوجه شد که اجرا باز هم به تعویق افتاده است.
*س_ماجرای پرونده آرمان و غزاله چه بود؟_س*خبرها پشت سر هم به گوش مخاطبان میرسد. از وساطت عادل فردوسی پور و رامبد جوان و احسان علیخانی برای نجات جان آرمان گرفته تا رفتن و برگشتنهای آرمان به سوییت انفرادی برای مهیا شدن شرایط اجرای حکم و بعد هم بازگشت مجددش به بند و به تعویق افتادن حکم.
همه این هیاهو کافی است تا مخاطبان نسبت به این خبر حساس شوند و پیگیر آن باشند.
بعد از سومین بار که اجرای حکم قصاص آرمان و چند متهم دیگر متوقف شد، ناهید شکوهی، مادر غزاله شکور در توضیح حادثهای که برای دخترش رخ داد گفت: «12 اسفند سال 92 برای آخرین بار غزالم را دیدم. او آن روز میخواست به دکتر پوست برود و به من گفت ممکن است دکتر به او وقت ندهد، اما من با منشی تماس گرفتم و غزاله به قصد مراجعه به مطب پزشک محل کار من را ترک کرد. مدتی بود آرمان از او میخواست که همدیگر را ببینند. غزاله و آرمان قبلا به هم علاقهمند شده بودند، اما غزاله گفته بود که قصد خروج از کشور را دارد. نمیدانم آن روز بین آرمان و غزاله چه اتفاقی افتاده بود. دختر من دیگر به خانه بازنگشت و پیگیری پلیسی و قضایی، ماموران را به آرمان مظنون کرد. بالاخره آرمان به قتل غزاله اعتراف کرد و گفت جسد دخترم را در چند لایه کیسه زباله پیچید و با یک چمدان به سطل زباله انداخت، اما جسد دختر من هرگز پیدا نشد.»
*س_پرونده آرمان در چه مرحلهای قرار دارد؟_س*پدر غزاله شکور در مورد روند رسیدگی به این پرونده گفت: «8 سال است که رسیدگی به این پرونده در کش و قوس قضایی قرار دارد. پرونده 4 بار با اعاده دادرسی رسیدگی شده و حکم قصاص 2 بار به تائید دیوانعالی کشور رسیده است. یک بار در سال 98 آرمان پای چوبه دار رفت و من و همسرم به او یک ماه فرصت دادیم تا شاید جای جسد دخترمان را بگوید. اما متهم بار دیگر پرونده را با اعاده دادرسی به دادگاه بازگرداند. بعد از اینکه ما به او مهلت یک ماهه دادیم از خانواده اش خواهش کردیم که یک ماه به ما اجازه فکر دهند تا در آرامش به بخشش فکر کنیم، اما بار دیگر به جریان افتادن پرونده در روند قضایی این حس را به ما القا میکرد که ما را از رسیدن به حق خون دخترمان دور میکنند.»
مادر غزاله در ادامه گفت: «در این 8 سال، داغ از دست دادن دخترمان از یک سو و تلاشهایی که برای ناحق کردن حق ما انجام میشد از سوی دیگر آتش بر دل ما میانداخت. ما همدلی و درکی که مورد انتظارمان بود از خانواده آرمان ندیدیم. حالا هم نمیخواهیم به خاطر دلخوری از پدر و مادر آرمان او را قصاص کنیم بلکه آرمان به دلیل قتل دخترمان مجازات خواهد شد. اما پدر و مادر میتوانستند در این سالها با رفتار منصفانه دل ما را به دست بیاورند تا آرمان را ببخشیم که این کار را نکردند.»
*س_دادخواهی پدر و مادر غزاله در دادستانی_س*هفته گذشته بعد از اینکه اجرای حکم برای سومین بار تعویق افتاد مادر و پدر غزاله به دادستانی رفته و با معاون دادستان دیدار داشتند. مادر غزاله در مورد این ملاقات گفت: «هر بار که زمان اجرای حکم مشخص میشود، استرس و فشار زیادی به ما تحمیل میشود و لغو آن باعث فشار عصبی ما میشود. آن روز هم ما در دادستانی حاضر شدیم و برای اولین بار بعد از 8 سال کاسه صبرم لبریز شد و فریاد میزدم.»
همچنین پدر غزاله در ادامه گفت: «وقتی احساس میکنیم برای رسیدن به حقمان مانع ایجاد میشود برای اجرای حکم مصرتر میشویم و این اتفاقات طناب دار را محکمتر میکند. حق قانونی و شرعی ما را بدهید و اجازه دهید ما مطمئن شویم که کسی حقمان را از ما نگرفت تا بعد خودمان پای چوبه دار تصمیم بگیریم که این حکم را اجرا کنیم یا نه!»
*س_8 سال چطور گذشت؟_س*مادر غزاله لحظه به لحظه خاطرات غزاله را مرور میکند و میگوید: «در این سالها تنها با خاطرات غزالم زندگی کردم. سنگ قبری که بر آن گریه کنم هم ندارم. بعضیها میگویند مگر با قصاص آرمان غزاله زنده میشود؟ و یا در کامنتها در مورد سرنوشت جسد دخترم اظهار نظرهایی میکنند که این حرفها قلب من را به درد میآورد. چرا فکر نمیکنند که یک مادر داغدار این حرفها را میخواند و حالش دگرگون میشود؟ اگر هم میخواهند کامنت بگذارند خواهش میکنم تنها ابراز همدردی کنند.»
مادر غزاله در مورد تاثیر پادرمیانیها گفت: «در این مدت افراد زیادی بر حسب انسانیت برای جلب رضایت پیش قدم شدند که ضمن احترام به تک تک آنها باید بگوییم که پادرمیانی دیگران تاثیری در نظر ما ندارد و حتی شاید تاثیر منفی هم داشته باشد. چون هیچ کس جای ما نبوده و نمیداند ما چه روزهای سختی را در این چند سال سپری کرده ایم.»
همچنین بخوانید