شنبه 3 آذر 1403

یادداشت | آل احمد در 10 برداشت

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یادداشت | آل احمد در 10 برداشت

55 سال پس از درگذشت جلال، بسیاری از نویسندگان الفبای نوشتن را از او آموختند و باور دارند فرزندان "زن زیادی" آل احمد هستند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز پنجاه و پنجمین سالروز درگذشت مردی است که ادبیات معاصر وامدار آثار اوست. جلال آل احمد عمر کوتاهی داشت، 46 سال برای مردی چون او کم بود، اما عمق زندگی جلال و تجربیاتی که او در زندگی پر فراز و نشیبش از سر گذراند، آنچنان است که تأثیر او بر ادبیات و جریان‌های سیاسی معاصر را نمی‌توان نادیده گرفت.

بسیاری از نویسندگان الفبای نوشتن را از او آموختند و باور دارند که فرزند "زن زیادی" جلال هستند. از سوی دیگر، انتشار آثاری چون "غربزدگی" و "در خدمت و خیانت روشنفکران" را می‌توان آغازی در تغییر دیدگاه‌های سیاسی دانست. احمدرضا بهرام‌پور عمران، پژوهشگر، در یادداشتی به شرح 10 برداشت از زندگی آل احمد پرداخته که در ادامه می‌خوانید: 1_ آل‌احمدِ داستان‌نویس:

آل‌احمد در "مدیرِ مدرسه" و "نفرینِ زمین"، داستان‌نویسی مستندنگار است و در "نون والقلم" اندیشه‌گرایی تمثیلی‌نویس. او چند داستان کوتاهِ درخشان، به‌خصوص در مجموعه‌های "سه‌تار" و "پنج داستان" دارد. 2_ آل‌احمدِ صاحب‌سبک:

آلِ احمد بیش‌تر ازمنظرِ نثرِ داستانی‌اش صاحب‌سبک است. او در این حیطه پیروانِ فراوانی نیز دارد. به‌گمان‌ام براهنی از موفق‌ترین پیروانِ خلاقِ نثر او است.

البته فرم و اسلوب داستان‌پردازی‌ِ آل‌احمد نیز پیروانی یافت و جمال میرصادقی، به‌ویژه در نوشتن از عوالمِ کودکان و نوجوانان، از موفق‌ترینِ آنان است. به‌گمان‌ام از منظرِ بدعت و صناعت و نیز شخصیت و هویتِ نثر و هم‌چنین جریان‌سازی، هیچ نثرنویسِ معاصری به پای جلال نمی‌رسد.

جلال نه پیشگوست نه پیامبر؛ جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

3_ آل‌احمدِ کنشگرِ سیاسی و اجتماعی:

"غرب‌زدگی" باهمه اماواگرهایش گرچه از صدرِ مشروطیت منتقدانی داشت، اما اندیشه‌ای است که به نامِ او سکه خورده است. آل‌احمد هم‌چنین عضو حزب توده بود و نیز از موسسان "نیروی سوم" و باورمندان به خلیل ملکی. این جریانِ تجدید نظرطلب، از خوشنام‌ترین احزابِ سیاسیِ ایران بود؛ جریانی که تلاش‌داشت عدالت‌خواهی مارکسیستی را با مطالباتِ ملی و ایران‌دوستانه جمع‌کند. 4_ آل‌احمدِ ژورنالیست:

آل‌احمد گرچه در مجلاتی هم‌چون "سخن" نیز اثر منتشرکرد اما عمده‌ی فعالیت‌هایش بر مجلاتِ چپ (ماهنامه‌ی مردم، علم و زندگی و کیهان ماه) متمرکز بود. او خود از گردانندگانِ این مجلات نیز بود و از این منظر فعالیت‌هایش تاحدی با شاملو سنجیدنی است. 5_ آل‌احمدِ منتقدِ ادبی:

گرچه او قلم‌انداز نقد‌می‌نوشت اما پاره‌ای از ماندگارترین مقالاتِ ادبی‌اش محصولِ همین ارزیابی‌های شتاب‌زده‌ی است. از آن جمله است، سه مقاله‌ی خواندنی‌اش درباره نیما و نیز یک بررسی کوتاه و ماندگار از شخصیت و آثار هدایت. تاریخِ نشرِ این نوشته‌ها اهمیت فراوانی دارد. 6_ آل‌احمد و جانِ جستجوگرش:

منحنیِ زندگیِ سیاسی‌، اجتماعی و ادبیِ آل‌احمد و نیز تنوع و تکثرِ آثارش، درحالی‌که او چندان دیرسال نزیست و ناتمام ماند، حکایت از روحی پرسشگر و کنجکاو دارد. این نگاه، در جزئی‌نگری و عینیت‌گراییِ نثرش نیز آشکار است. 7_ آلِ احمدِ خودافشاگر:

صمیمیت و صدقِ عاطفی از بارزترین مولفه‌های شخصیت و آثارِ او است. این صداقت جدااز سفرنامه‌ها و تک‌نگاری‌ها، آثارِ ادبی‌اش را نیز مستندنگارانه و باورپذیر گردانده‌است. اوجِ این روحیه جلال، در "سنگی بر گوری" منعکس است. 8_آل‌احمدِ تک‌نگاری‌نویس:

آل‌احمد سه اثر تک‌نگارانه دارد که یکی از آن‌ها ("جزیره‌ی خارک") جدااز فضل تقدم‌، ازمنظرِ شیوه پژوهشی، هم‌امروز نیز بسیار ارزشمند است. این سلسله آثار زیرِ نظر موسسه ای وابسته به دانشگاه تهران نوشته‌شد؛ موسسه‌ای که ساعدی، طاهباز و اسلام کاظمیه نیز با آن همکاری‌داشتند. 9_ آل‌احمدِ مترجم:

او مترجمی حرفه‌ای نبود و این‌گونه تجربه‌های گهگاهی بیش‌تر برای‌اش انگیزه‌ای وجودی داشت و از اندیشه های فلسفی و سیاسی‌اش مایه‌می‌گرفت. برگردانِ آثارِ سارتر و کامو مکملِ نگرشِ غرب‌ستیزانه‌اش بود، و ترجمه‌ی "بازگشت از شورویِ" آندره‌ژید نیز گواهی بر تجدیدنظرش در شیفتگی ِ به مارکسیسمِ جزم‌اندیشانه‌ی استالینی‌اش، در عهدِ جوانی. 10_ آل‌احمدِ همسرِ دانشور:

آل‌احمد و "سیمین" از‌این‌منظر با سارتر و "سیمون" و نیز گلستان و فروغ سنجیدنی اند. زوج‌هایی که آفرینش‌گر و صاحب‌اندیشه بودند. پرهیبِ حضورِ آل‌احمد را در شخصیت معترض و غرب‌ستیزِ یوسف در "سو و شون" و نیز حضورِ شخصیتِ واقعی‌اش را در "جزیره‌ی سرگردانی" می‌توان‌دید. و آن رابطه بهتر از هرجا در نامه‌های مفصل‌ِ این زوج به یک‌دیگر منعکس است. به امیدِ انتشارِ بی‌کم و‌کاستِ یادداشت‌های روزانه‌ی جلال.