سه‌شنبه 6 آذر 1403

یادی از بانوی حکایت‌های شیرین «سوسن طاقدیس»

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
یادی از بانوی حکایت‌های شیرین «سوسن طاقدیس»

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، بعد از رفتنش قصه‌ها بلاتکلیف مانده‌اند، خاطره‌ها یکی در میان زنده می‌شوند، جان می‌گیرند و بچه‌های دیروز را به میان صفحات کیهان بچه‌ها می‌کشانند.

تلخ است، رفتن و نبودن خالق قصه‌هایی که زمانی برای چاپ داستان‌هایش لحظه شماری می‌شد. تلخ است، جای خالی سوسن قصه‌ها «سوسن طاقدیس».

ادبیات کودک و نوجوان این روزها غمی را به آغوش کشیده است، غم نبود سوسن طاقدیس. مگر چند سوسن اینگونه قلم به دست خواهند گرفت و بچه‌ها را یک به یک با کتاب و قصه آشنا خواهند کرد؟

شاید کسی نمی‌دانست وقتی طاقدیس داستان «بابای من دزد بود» را در کیهان بچه‌ها به چاپ رساند، اولین قدم را در وادی داستان نویسی حرفه‌ای گذاشته است. اما او در این مسیر تا جایی پیش رفت که توانست جایزه کتاب سال را برای کتاب «قدم یازدهم»، جایزه پروین اعتصامی برای «شما یک دماغ زرد ندیدید؟»، لوح تقدیر دانشگاه الزهرا برای مجموعه فعالیت هنری، لوح سپاس از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری سال 1369 را دریافت کند.

طاقدیس در کارش بی‌نظیر بود، علاوه بر کار داستانی برای کودک، کلمات را به دنیای اشعار برد و به طور پراکنده در مجلات به چاپ رساند.

به گفته خودش، با خواندن بینوایان در کیهان بچه‌ها تصمیم گرفته نویسنده شود: «به خودم گفتم یعنی می‌شود من هم یک روز نویسنده شوم؟ وقتی اولین‌بار پرسیدند می‌خواهم چه کاره شوم، با اطمینان گفتم نویسنده».

طاقدیس با قصه‌های مادربزرگش بزرگ شد: «قصه‌های مادربزرگ را گوش می‌کردم و خودم هم برای بچه‌های کوچه قصه می‌گفتم». این آغاز علاقه سوسن طاقدیس به دنیای داستان است. علاقه‌ای که او را وامی‌داشت هر هفته برود جلوی دکه روزنامه‌فروشی و کیهان بچه‌ها (مجله‌ای ویژه کودکان) را نگاه کند: «تا 10 شاهی دستم می‌رسید، می‌دویدم تا شماره جدید کیهان بچه‌ها را بخرم». طاقدیس البته تنها عاشق خواندن نبود، نوشتن را هم دوست داشت.

«فرفری و فرفری و فرفری» و «قایم موشک و فیلی» و «چه حیوان خطرناکی» از انتشارات امیرکبیر، «گاو بزرگ بزرگ» و «شما یک دماغ زرد ندیدید؟» و «زندگی حضرت نوح (ع)» از انتشارات مدرسه، «با یک گل بهار نمی‌شود» از انتشارات قدیانی و «همون کرمه» انتشارات شهرقصه و... نوشته‌های او در دنیای کودکان است.

او همچنین با قلم خود «ستاره‌ها چه کسی هستند، ننه قلی ننه گلی و لحاف مخملی، این صدای دماغ کی بود، چوپان دروغگو، بزبز زنگوله پا، سایه‌ای زیر نور ماه، عروسی عروسی توی غار بزرگ خرسی، قایم موشک، قایم مارمولک، چی شد چی شد اینطوری شد، راستی راستی بخورمت، ته ته ته چاه» را به زیور طبع آراسته که از سوی انتشارات سروش منتشر شده است.

قطعا حضور طاقدیس در سروش برای این نشر و مجلات سروش خاطره‌ای شیرین خواهد بود، زمانی که قصه‌های شهر هرت را در سروش نوجوان نوشت، داستان عشق و علاقه حضرت فاطمه (س) به پدر و همسر و....

نقی سلیمانی، دبیر شورای کتاب کودک سروش معتقد است که طاقدیس یکی از پنج نویسنده مهم ادبیات خردسال ایران بود. او می‌گوید: «ذهن خلاق و پویایی داشت. از جمله اینکه با ناشران و مجلات گوناگونی کار می کرد. با انتشارات سروش و مجلات سروش کودکان و سروش نوجوان، همکاری نزدیکی داشت. خانم طاقدیس ذهن بسیار خلاقی داشت و هر بار اراده می‌کرد می توانست به راحتی داستان بنویسد.»

نه من و نه شما، هیچ یک نمی‌دانیم، با پیوستن طاقدیس به قصه‌ها، کدام داستان‌ها بر زمین مانده‌اند، مهجور شده‌اند، در انتظارند، کدام قصه‌ها به قلم او بر روی صفحات نقش بسته‌اند و منتشر نشده‌اند.

طاقدیس در 5اردیبهشت 99 بر اثر بیماری قلبی درگذشت و دنیای قصه‌های کودکانه را غمی بزرگ فرا گرفت.

وی از نویسندگانی بود، که با رفتنش جامعه نشر را به اندوه فراخواند، جمال‌الدین اکرمی با تلخ خواندن در گذشت این نویسنده می‌گوید: این دوست توانای ما سرانجام «قدم یازدهم» ش را برداشت.

یاد روزی از روزهای سال 59 می‌افتم که در کیهان بچه‌ها دور میز نشسته بودیم و داشتیم داستانی را می‌خواندیم که یکی از شیراز برای مجله پست کرده بود. داستان «بابای من دزد بود». نوشته‌اش چنان به دلمان نشست که سردبیر تصمیم گرفت نویسنده‌اش را دعوت کند به همکاری مجله: سوسن طاقدیس! حیف همه چیزهایی را که این روزها از دست می‌دهیم، بی‌آن‌که بتوانیم به یاد شگفتی آفرینی‌هایی دور هم جمع شویم.

حمیدرضا شاه آبادی نیز از کسانی بود که این غم بزرگ را تسلیت گفت و در خصوص وی نوشت: پشت این ظاهر شوخ و بذله‌گو، روح خسته و رنج‌کشیده‌ای ماوی گرفته بود. روح بزرگی که اگر روزگار کمی بیشتر با او مهربان بود می‌توانست منشأ خلق آثاری فراموش‌نشدنی باشد. آن‌چه از او به جا ماند فقط انعکاس بخش کوچکی از توانش بود.

سوسن طاقدیس چند سال اخیر را دور از همه ما و در سکوت درگیر بیماری‌هایی بود که احاطه‌اش کرده بودند. بار رنج و بیماری را خودش تنهایی به دوش کشید و امروز از میان ما رفت.

اسدالله امرایی هم خیلی کوتاه با پست کردن عکسی از او نوشت: بدرود خانم سوسن طاقدیس. داستان‌نویس و دوستدار بچه‌های ایران‌زمین از میان ما رفت. این قافله اندوه را سر ایستادن نیست.

خداحافظ سوسن طاقدیس، داستان نویس و دوستدار کودکان ایران زمین، راوی داستانهای ماندگار، بانوی حکایت های شیرین، خداحافظ.

انتهای پیام /

کتاب کودکان بانوی حکایت‌های شیرین ادبیات کودک یادی از سوسن طاقدیس خداحافظ بانوی قصه‌های شیرین آثار نوینسده کودک و نوجوان کارنامه شاه آبادی امرایی قدیانی سروش