یک تابلو بازتاب وضعیت / عباس عبدی
نام کوچک این 17 نفر به این شرح است؛ علی، محمدطه، علی، سیدامیرهادی، محمدعرفان، سیدعلیرضا، مهدی، سیدمحمدحسین، ریحانه، ریحانه، فاطمهسادات، مطهره، زهرا، مائده، فاطمهسادات، فاطمهسادات و آخرین نفر نیز میترا.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: بهطور معمول برای اظهارنظر نسبت به وضعیت و روند تحولات جامعه باید به مجموعهای از دادههای معتبر و قابل تعمیم همچون نظرسنجیها، دادههای ثبتی و رسمی و... استناد کرد ولی راه دیگری هم هست که البته باید با دقت از آن استفاده کرد و آن تحلیل پدیدههای منفرد است که طبعا میتوان با قراین و شواهد تکمیلی آن را توصیف و تحلیل و نتیجهگیری کرد.
یکی از این نمونهها، آگهی بزرگ با عنوان: «نامزدهای انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر» است که در تاریخ 2 و 3 خرداد در این دانشگاه برگزار شد.
آیا این تابلو معرف معنا و وضعیتی است؟ در اینجا میکوشم که بخشی از معانی پیدا و پنهان این تابلو را شرح دهم.
1 در این تابلو اعلام شده که شصتمین دوره شورای مرکزی انجمن اسلامی است. به عبارت دیگر انجمن از سال 1342 آغاز شده است. احتمالا کسانی که این را نوشتهاند اطلاع دقیقی از سابقه انجمن اسلامی این دانشگاه ندارند. پیش از انقلاب شاید فقط دو یا سه سال انتخابات انجمن اسلامی بوده و هر چه هست پس از انقلاب است. به علل گوناگون چنین انتخاباتی در آن زمان برگزار نمیشد. اینگونه تاریخنگاری به ویژه اینکه قریب به اتفاق افراد قدیمی این انجمن خارج از دایره کنونی این انجمن هستند معرف فقدان صداقت سیاسی است.
مصادره تاریخ دیگران کمکی به کسی نمیکند همچنانکه تاکنون نکرده است. البته این موضوع به تنهایی چندان مهم نیست ولی در کنار سایر موارد معنادار خواهد شد.
2 تعداد نامزدها 17 نفرند که 8 نفر آقا و 9 نفر نیز خانم برای انتخاب 9 نفر هستند. به عبارت دیگر نامزدها کمتر از نیمی از انتخابشوندگان هستند که شاید ناشی از فقدان تنوع گرایشها و بیتوجهی به حضور در چنین نهادی است.
3 عکس و نام پسران در تابلو هست ولی در مورد خانمها تصاویرشان از کنار نام آنان حذف شده و به جای آن آرم انجمن اسلامی است. چنین رویکردی در حذف نام خانمها که تصاویر کارت دانشجویی آنان به لحاظ حجاب رسمی رعایت شده است و مشابه اینها در صداوسیما و مطبوعات منتشر میشود، از عجایب روزگار است و نشان میدهد مساله فراتر از حجاب است. این کار را برای زنان پردهنشین هم نمیکنند چه رسد برای دخترانی که در کلاس درس کنار دانشجویان پسر نشستهاند.
4 نام کوچک این 17 نفر به این شرح است؛ علی، محمدطه، علی، سیدامیرهادی، محمدعرفان، سیدعلیرضا، مهدی، سیدمحمدحسین، ریحانه، ریحانه، فاطمهسادات، مطهره، زهرا، مائده، فاطمهسادات، فاطمهسادات و آخرین نفر نیز میترا. به عبارت دیگر صددرصد اسامی کوچک پسران و 90درصد اسامی کوچک دختران مذهبی است. درحالی که در سالهای تولد آنان یعنی در ابتدای دهه 1380 درصد نامهای کودکان تهرانی در دختران حدود 45 و در پسران کمتر از 60درصد بوده است (البته دانشجویان همه تهرانی نیستند ولی ارقام کشوری هم تفاوت زیادی ندارد). همچنین 6 نفر از آنان سید هستند که 35درصد نامزدها است. در حالی که در جامعه آماری تهران، حدود 6درصد افراد دارای پیشوند یا پسوند معرف سیادت هستند.
از این واقعیات چه نتیجهای میتوان گرفت؟ یک نتیجه روشن است که مذهبی شدن این افراد بر اثر پیشینه خانوادگی بوده و بسیار بعید است که تحت تاثیر آموزش و پرورش یا دانشگاه یا نهاد دین رخ داده باشد. اتفاقی که پیش از انقلاب به وفور دیده میشد. این نشان میدهد که این افراد نه تنها در این فضای دانشگاهی نمایندگی مجموعه وسیعی از دانشجویان را به عهده ندارد بلکه و مهمتر اینکه ارتباط مذهبی موثری نیز با دانشجویان دیگر نداشتهاند که رغبتی برای حضور آنان در فعالیتهای خود ایجاد کنند و به نوعی از حیث فعالیت اسلامی، بیگانه از فضای عمومی دانشجویی هستند. حذف تصاویر دختران دانشجو بیش از هر چیز بازتاب این بیگانگی آشکار است.
5 شاید نتایج انتخابات آنان معنادارتر باشد. مطابق گزارشها، فقط 228 دانشجو و طی دو روز در این انتخابات شرکت کردهاند. جالب است برای این تعداد اندک دو روز را در نظر گرفتند، در حالی که در گذشته و در دهه هفتاد و هشتاد معمولا یک روز بود.
دانشگاه امیرکبیر اکنون حدود 14000 دانشجو دارد که کمتر از 2درصد دانشجویانش در این انتخابات شرکت کردند در حالی که آمار مشارکت در سال 97، برابر 434 نفر یعنی حدود دو برابر و در سال 85، برابر 2724 نفر، یعنی 12 برابر بیشتر بوده. در دهه 1370 به طور میانگین 2 تا 3 هزار نفر در انتخابات این انجمن شرکت میکردند، در حالی که تعداد دانشجویان دانشگاه در آن زمان حدود 4000 نفر یعنی 30درصد تعداد کنونی بود. آن زمان 50 تا 70درصد دانشجویان در انتخاب انجمن شرکت میکردند و اکنون کمتر از 2درصد است. مشارکت در انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان حدود 30 برابر کمتر شده است.
به نظر میرسد که این تابلو و این ارقام به تنهایی گویای واقعیت موجود وضعیت اسلامی دانشجویی در یکی از مهمترین و سابقهدارترین دانشگاههای کشور است. آنچه از تحلیل این تابلو به دست میآید نکته ناشناختهای نیست و پیش از این هم یافتهها و شواهد تجربی دیگر چنین تحولاتی را نشان دادهاند.
تماشاخانه