یک قدم تا مرگ به خاطر ساعت طلا

ساعت عتیقه با عقربههای طلا، صاحبش که قصد فروش آن را داشت تا یک قدمی مرگ کشاند.
به گزارش مشرق، چندی قبل رهگذری در پارک چیتگر متوجه مردی شد که روی زمین افتاده است. وی تصور کرد که او فوت کرده اما زمانی که نزدیکتر رفت، صدای نالههای خفیف او را شنید و بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفت.
کتک تا دم مرگ
پسر جوان توسط امدادگران به بیمارستان منتقل شد و بررسیهای اولیه نشان میداد که او به خاطر کتکهای فراوان، به کما رفته و در یک قدمی مرگ قرار گرفته است. تلاش کادر درمان برای نجات پسر جوان ادامه داشت تا اینکه با گذشت یک ماه، کوروش به هوش آمد و راز حادثهای که برایش رقم خورده بود را برملا کرد.
کوروش در تحقیقات گفت: «روز حادثه به همراه دوستم شایان، به پارکی در تهرانسر رفتم وقتی از هم جدا شدیم من سوار خودروام شده و به سمت خانه رفتم. اما چند خیابان بالاتر از پارک که خیابان خلوتی است ناگهان راننده خودروی پژویی راهم را سد کرد و چهار مرد از داخل خودرو پیاده شدند. دو نفر از آنها با قمه و چاقو به جانم افتادند. آنها طوری مرا کتک زدند که نیمه هوش شدم و حالم به قدری بد شد که آنها تصور کردند مردهام.»
در همان حال شنیدم یکی از آنها به دوستانش گفت: «به خاطر یک ساعت قاتل شدیم.»
بعد مرا داخل صندوق عقب خودروشان گذاشته و در پارک چیتگر رها کردند که دیگر از هوش رفتم.»
او ادامه داد: «من ساعت عتیقهای داشتم که عقربههایش طلا بود. همان دوستم که با هم در پارک بودیم ساعت را از من حدود 4 میلیارد تومان خریداری کرد و قرار بود پول آن را به حسابم واریز کند اما مدام امروز و فردا میکرد. تصور میکنم آدمربایان با شایان در رابطه باشند برای اینکه گفتند به خاطر ساعت قاتل شدند.»
به دنبال اظهارات کوروش، تحقیقات به دستور بازپرس محسن اختیاری آغاز شد و تیمی از کارآگاهان وارد عمل شده تا عاملان این آدمربایی را شناسایی کنند. در بررسیهای صورت گرفته نیز مشخص شد شایان درست زمانی که از پارک خارج شده به مرد جوانی به نام امیر پیامک ارسال کرده که سوژه راهی خانه شد. همچنین ساعاتی بعد همان شخص در پیامی به شایان گفته بود که بدبخت شدیم.
با به دست آمدن این سرنخ، تیم تحقیق به سراغ شایان رفتند اما مرد جوان از محل متواری شده بود. در ادامه تحقیقات، امیر و سه نفر از همدستانش بازداشت شدند.
بدین ترتیب آنها به آدمربایی و ضرب و جرح کوروش اعتراف کرده و تحقیقات برای دستگیری عامل اصلی این ماجرا به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.
فکر میکردیم قاتلیم
امیر 30 ساله رابط اصلی شایان و آدمربایان بود. وی درباره این ماجرا گفت: «ما به خاطر رفاقت این کار را کردیم. شایان بچه محل من بود و با سه همدستم در زندان آشنا شده بودم. به ما گفته بود که کوروش به خاطر گرانی طلا و ارز، قیمت ساعت را بالا برده به همین خاطر ما رفته بودیم که او را ادب کنیم.
ولی او را تا یک قدمی مرگ بردید؟
خدا رو شکر که زنده است. در تمام این مدت تصور میکردیم که او کشته شده و ما قاتل هستیم. عذاب وجدان داشتیم، اما بعد از دستگیری متوجه شدیم که زنده مانده است.
سابقه داری؟
چند باری به خاطر دعوا و شرارت پایم به کلانتری و زندان باز شده است.
منبع: روزنامه ایران