130 سال کار کنید تا خانه بخرید / انتظار ابدی برای خانه دار شدن
یک پژوهشگر حوزه مسکن مطرح کرد: تولید مسکن نسبت به دورهی زمانی هشت سال پیش روند نزولی به خود گرفته و در حال حاضر میزان تولید به یک چهارم آن مقطع نزدیک شده است.
نارسایی سیاستهای مسکنی در ایران، باعث ایجاد یکی از بزرگترین چالشها برای خانوادههای ایرانی شده است، به طوری که هزینههای تامین مسکن به صورت چشمگیری افزایش یافته و تعادل بین عرضه و تقاضا تخریب شده است. در این موقعیت، مهم است به یاد داشت که یکی از شعارهای متداول کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری، به مسکن اختصاص داده میشود، و نامزدها در جستجوی راهحلهایی برای ساخت مسکن و تامین مصالح ساختمانی و موارد مشابه آن هستند.
محمود اولاد، کارشناس اقتصاد مسکن معتقد است: مشکلات بازار مسکن سالهاست اصلا در محدوده ی این بازار نیست و وابسته به سایر بحرانهای اقتصادی کلانتر هست که بر پیکرهی مسکن هم سایه میاندازد.
وی با اشاره به سقوط آزاد تولید مسکن در ایران گفت: در حال حاضر ساخت، تولید و عرضه مسکن به شدت کاهش پیدا کرده و بررسیها نشان میدهد میزان تولید مسکن حدود یک چهارم هفت الی هشت سال پیش است. در ضمن باید در نظر داشت هر چند بعضا این شاخص به مدت کوتاه افزایش جزئی پیدا میکند اما دیگر شاهد ارقام اعلامی اوایل دهه نود نیست.
او با تاکید بر اینکه عامل مهم کاهش تقاضا مانع از روشن شدن ابعاد فاجعهبار این کاهش در اقصاد ایران شده است، ادامه داد: در بازار هم میبینیم که معاملات محدود به خانه ها با سال ساخت بالاتر و به اصطلاح دست دوم است. در این شرایط تنها انتقال مالکیت اتفاق میافتد و این انتقال مالکیت تاثیری بر رشد دادههای اقتصادی ندارد.
اولاد تاکید کرد: هر چقدر این شرایط رکودی در عرضه مسکن ادامه پیدا کند این خطر جدیتر میشود که با اندک حرکتی در زمینه تقاضا با رشد انفجاری قیمت مواجه شویم.
انتظار ابدی برای خانه دار شدن
این کارشناس اقتصادی در ادامه در پاسخ یه این سئوال که سن دسترسی به مسکن برای خانهاولیها چقدر است؟ توضیح داد: شاخص دسترسی به مسکن از تقسیم قیمت یک واحد متعارف بر درآمد سالانه هر فرد گرفته میشود، اگر یک فرد کل درآمدش را صرف پس انداز به منظور اخذ مسکن کند میزان متوسط مطلوب با احتساب متغیر های متراژی و جغرافیایی حدودا بین 7 تا 10 سال تخمین زده میشود، و با توجه به اینکه تمام درآمد یک فرد صرف مسکن نمیشود این عدد دو برابر یعنی حدود 20 سال میشود، در صورتی که در شرایط استاندارد این فرد طی 5 سال اول ورودش به بازار کار بتواند با وام صاحب ملک شود و 15 سال آینده را صرف پرداخت قسط وام کند شرایط معقولی متوجه فرد است.
او در توضیح این مطلب افزود: اگر قیمت مسکن تقسیم بردرآمد بالای 10 سال بشود شرایط خطرناکی پیرامون فرد است، اگر این رقم بالاتر برود یعنی ان فرد در طی سی سال کاری نتوانسته صاحب خانه بشود، متاسفانه در کشور ما این رقم خیلی بالاتر است که بین دهک های مختلف متفاوت است ولی به طور متوسط سالهای انظتار برای خرید یک مسکن معمولی تا 35 سال رسیده که رقم وحشتناکی است. این بدان معناست که بعضا کار به جایی میرسد که دو نسل باید کار کنند تا صاحب خانه شوند.
وی گفت: مدت انتظار برای خرید مسکن برای دهکهای پایین حتی بالاتر از این رقم هم هست و طبق محاسبات با قیمت امروز و درامد امروز برای این دهکها ممکن است تا 130 سال هم طول بکشد تا کسی در دهکهای پایین درامدی صاحب ملک شود.
به این ترتیب یعنی پنج الی شش نسل باید قسط بدهند تا بتوانند مالک شوند. به این ترتیب میتوان اینگونه برداشت کرد که با این فاصلهی قیمتی میان درامد و قیمت خانه، خرید ملک برای دهکهای پایین درامدی به امر غیرممکن تبدیل میشود که تاثیرات آن در اقتصاد و جامعه نمود خواهد یافت.